به گزارش «راهبرد معاصر»؛ بهبود وضعیت بهداشت و درمان کشور نسبت به گذشته کاملاً مشهود است. اما در دنیایی که هر روز نظارهگر پیشرفت جهان در زمینههای مادّی هستیم صرف پیشرفت ما نسبت به گذشته خود نمیتواند دلیلی بر موفقیت کشور تلقی شود. پس برای انجام ارزیابی منصفانه لازم است پیشرفت کشور در این زمینه با متوسط پیشرفت جهانی مقایسه شود. انجام این مقایسه نیازمند ارائه شاخصی برای ارزیابی است که در ادامه معرفی خواهد شد.
پس از گذشته بیش از 40 سال از انقلاب اسلامی این سؤال مهم به ذهن میرسد که آیا نظامی که درصدد اداره جامعه بر اساس دین بوده است و هدف رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی مردم را تأمین کند آیا در عمل موفق بوده است یا خیر. طبیعتاً در بحث اقتصادی حاضر مجال ارزیابی سعادت اخروی وجود ندارد و این کار نیازمند تخصص دیگری است. این در حالی است که اگر بخواهیم سعادت دنیوی مردم را افزایش سطح رفاه عمومی جامعه تعریف کنیم ارزیابی این مسئله در یک بحث اقتصادی امکانپذیر است. شاید بتوان یکی از اصلیترین مؤلفههای ایجاد کننده سطح رفاه عمومی یک جامعه را سطح بهداشت و درمان آن دانست. مسئلهای که تعیینکننده میزان طول عمر افراد یک جامعه است.
مؤلفه های خرد زیادی وجود دارند که هر کدام از جنبه ای و تا حدودی می توانند وضعیت بهداشت و درمان یک کشور را توصیف کنند. به عنوان نمونه می توان تعداد تخت های بیمارستانی، کادر درمان کشور، سرانه پزشک و پرستار، تعداد مراکز بهداشت و بیمارستان ها، درصد مرگ و میز نوزادان یا مادران در حین تولد و بسیاری دیگر از مؤلفه ها را نام برد.
در 40 سال اخیر امید به زندگی در ایران با افزایشی 22 ساله بیش از دو برابر نسبت به میانگین جهانی بهبود یافته و این نشان دهنده پیشرفت قابل توجه کشور در این زمینه به نسبت میانگین جهانی است
می توان عملکرد همه مؤلفه های نظام بهداشت و سلامت را در تغییرات متوسط طول عمر افراد آن جامعه خلاصه کرد و این مؤلفه می تواند مهمترین عامل در تعیین میزان رفاه جامعه مطرح باشد، زیرا حیات یک شخص از همه چیز مهمتر و حاضر است برای حفظ آن همه امکانات مادی خود را هزینه کند. در یک جمعبندی میتوان گفت با بررسی تغییر روند شاخص امید به زندگی میتوان عملکرد نظام بهداشت و درمان کشور را پس از انقلاب مورد ارزیابی قرار داد.
بانک جهانی، سازمانی بین المللی است که در زمینه اقتصادی فعالیت می کند. یکی از اهداف این سازمان کمک به توسعه اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته است و در راستای اهداف خود آمار و اطلاعات کشورها در زمینه های مختلف اقتصادی را دارد و در معرض عموم افراد قرار داده است.
وقتی در فضای مجازی جست و جویی با عنوان «شاخص امید زندگی در ایران» انجام می شود، یکی از نخستین سایت های ارائه دهنده آمار در این زمینه بانک جهانی است. طبق آمار این سازمان، نرخ امید به زندگی یا میانگین عمر افراد در ایران در سال 1979 میلادی و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی 55 سال بود؛ یعنی هر ایرانی به طور میانگی انتظار طول عمر 55 سال داشت. این در حالی است که طبق آمار همین سازمان، شاخص امید به زندگی در ایران در سال 2020 میلادی به میزان 77 سال برای هر شخص ارتقا یافته است.
بانک جهانی آمارهای میانگین جهانی را نیز در این زمینه اعلام کرده است. این آمار نشان می دهد امید به زندگی میانگین جهانی در سال 1979 میلادی و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی 63 سال بود که این آمار پس از گذشت 41 سال نتوانسته افزایشی بیش از 10 سال را رقم بزند و در سال 2020 شاخص تنها به 73 سال افزایش یافته است.
نتیجه اینکه در 40 سال اخیر امید به زندگی در ایران با افزایشی 22 ساله بیش از دو برابر نسبت به میانگین جهانی بهبود یافته و این نشان دهنده پیشرفت قابل توجه کشور در این زمینه به نسبت میانگین جهانی است.
آمار بانک جهانی در زمینه شاخص امید به زندگی در ایران و جهان از سال 1960 (یعنی 19 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) موجود است. در این 19 سال شاخص امید به زندگی در کشورمان از 45 به 55 سال افزایش یافت، ولی وقتی به آمار جهانی نگاه می شود، می بینیم میانگین شاخص امید به زندگی در جهان در این دوره همانند ایران افزایشی برابر با 10 سال را تجربه کرده و از 53 به 63 سال ارتقا یافته است.
پیوند دو مؤلفه جمهوریت و اسلامیت در نظام ایران باعث به صحنه آمدن مردم و استفاده از ظرفیت آنها برای رشد و پیشرفت شد و به واسطه حرکت کلی جامعه در راستای تحقق دین، باعث بهره گیری کشور از برکات و امدادهای الهی شد
هر چند شاخص امید به زندگی در کشورمان قبل از انقلاب هم رتبه با میانگین جهانی رشد کرد، اما سرعت رشد کشور پس از انقلاب بیش از دو برابر میانگین جهانی بود که نشانگر سرعت فزاینده جمهوری اسلامی در زمینه بهداشت و درمان به عنوان یکی از پایه های رفاه اجتماعی نسبت به گذشته و همچنین میانگین جهانی بوده است.
پیوند دو مؤلفه جمهوریت و اسلامیت در نظام ایران باعث به صحنه آمدن مردم و استفاده از ظرفیت آنها برای رشد و پیشرفت شد و به واسطه حرکت کلی جامعه در راستای تحقق دین، باعث بهره گیری کشور از برکات و امدادهای الهی شد که نتیجه آن در آمارهای بین المللی نیز مشهود است.
با توجه به آمارهای مثبت در این زمینه، نباید از این نکته غافل شد که کشور برای رسیدن کامل به آرمانها و اهداف انقلاب راه دراز ولی روشنی در پیش دارد و باید با تجربه گذشته، ضعف ها و کاستی های موجود برطرف شوند.