رضایی: دشمن در موقعیتی نیست که بتواند به ایران حمله کند وزیر اطلاعات: طرح براندازی و تجزیه ایران شکست خورد عارف: در صورت حمله دشمن، برای آتش بس باید التماس کند پیام رهبر معظم انقلاب به سی‌ودومین اجلاس سراسری نماز عامل وابسته به گروهک تروریستی کومله در پرند دستگیر شد کانال وابسته به گروهک تروریستی ری استارت هک شد وزارت کشور: انتخابات شورا‌های شهر و روستا الکترونیکی برگزار خواهد شد سازمان امور عشایر ایران منحل شد؟ شهادت یک عضو سپاه در سمنان + عکس مصطفی پورمحمدی: اسرائیل به دنبال یک ضربه کاری دیگر به ایران است +فیلم فرمانده کل سپاه: نیروی دریایی سپاه قدرت راهبردی و بازدارنده بلامنازع ایران است درخواست استیضاح چهار وزیر در دستور کار مجلس قرار گرفت کارزار اسرائیلی با حساب‌های جعلی فارسی‌زبان برای تبلیغ رضا پهلوی اراکی، عضو مجلس خبرگان رهبری: مسئولان نمی‌توانند در برابر کشف حجاب سکوت کنند و بگویند ما کاری نداریم، بدانند صبر مردم حدی دارد

خاطره شنیدنی رهبر انقلاب به مناسبت روز دختر

در همان اوقات، خدای متعال یک فرزند دختری به ما داد که به من خیلی انس داشت. زیاد سراغ من می‌آمد دفتر ریاست جمهوری، من بغلش می‌گرفتم. یواش‌یواش دیدم با این دست هم می‌توانم بغلش بگیرم.
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۷ - ۱۳ تير ۱۳۹۸ - 2019 July 04
کد خبر: ۱۵۳۷۶

به گزارش راهبرد معاصر؛ صفحه تاریخ ایران و جهان؛ درس و عبرت، منتسب به پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب خاطره شنیدنی رهبر انقلاب از کمک دخترشان به بهبودی مجروحیت دست ایشان در جریان ترور سال ۶۰ را منتشر کرده است.

 متن این خاطره به شرح زیر است:

 

دست من، آن اولی که فلج شد، به خاطر حادثه ترور، تا مدتی این دست، اصلاً حرکت نمی‌کرد و ورم داشت.

 

بعد به‌تدریج دیدم که یک‌کمی از شانه حرکت می‌کند.

 

در همان اوقات، خدای متعال یک فرزند دختری به ما داد که به من خیلی انس داشت. زیاد سراغ من می‌آمد دفتر ریاست جمهوری، من بغلش می‌گرفتم. یواش‌یواش دیدم با این دست هم می‌توانم بغلش بگیرم.

 

دکترم یک روز دید که با این دست بغلش گرفته‌ام، خیلی تشویق کرد. گفت این بچه دست تو را خوب می‌کند!

 

وقتی از روی محبت این بچه را بغل می‌گیری، همین باعث می‌شود سنگینی‌اش را تحمل کنی؛ همین‌طور هم شد. بغل می‌گرفتم، می‌آوردم و می‌بردم. بعد یواش‌یواش این دست قوت پیدا کرد.»

ارسال نظر
پرطرفدارترین اخبار