به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پس از پایان جنگ جهانی دوم آمریکا با تکیه بر ثروت اقتصادی، توان نظامی و نفوذ سیاسی خود در بخش بزرگی از جهان (بهویژه کشورهای اروپایی و ژاپن) اقدام به برپایی نهادهایی بینالمللی اقتصادی همچون بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و صندوق بینالمللی پول کرد تا نبض اقتصادی جهان را با پول ملی خود یعنی دلار به دست بگیرد و به وسیله وزارت خزانه داری خود به اعمال سلطه اقتصادی در سراسر جهان بپردازد.
در این مسیر اتفاقاتی همچون سیاست نرخ ارز شناور نیچارد نیکسون، خلق چرخه پترودلار به وسیله کشورهای نفتخیز متحد واشنگتن، پیوستن چین به اقتصاد جهانی و فروپاشی بلوک شرق موجب تحکیم سلطه اقتصادی آمریکا در نقاط مختلف جهان شد.
با رشد اقتصادی برقآسای چین، افزایش قدرت ژئوپلیتیکی روسیه در منطقه اوراسیا، بحران مالی سال 2008 و مقاومت ایران در برابر سختترین رژیم تحریمی تاریخ بشر، زنگ خطر برای شکست سلطه دلار در نقاط مختلف جهان به صدا درآمد. امروزه یکی از پایههای اقتصادی در روابط دو یا چندجانبه میان کشورهای مستقل یا قدرتهای منطقهای، انعقاد پیمان پولی دوجانبه یا طرح «مبادله با طلا»ست.
استعمار زدایی از دلار هدف مشترکی است که چین، روسیه و البته ایران با استفاده از پایه طلا دنبال میکنند
این موج اقتصادی در سراسر جهان به قدری قوی است که شرکت آرامکوی سعودی به عنوان یکی از ضامنهای حفظ چرخه پترودلار قرار است بخشی از نفت خود را به چین با ارز یوآن معامله کند. در این میان مسکو و پکن به عنوان دو قدرت بزرگ اقتصادی نقش بیبدیلی در شکست این چرخه و تغییر در نظام ارز جهانی دارند.
به گزارش الخلیج اونلاین، استعمار زدایی از دلار هدف مشترکی است که چین، روسیه و البته ایران با استفاده از پایه طلا دنبال میکنند. 29 اکتبر فاکس بیزینس در خبری اعلام کرد، روسیه و چین به دنبال راه اندازی ارزی جدیدی هستند که با پشتوانه طلا راهی بازارها خواهد شد.
به عبارت دیگر مسکو و پکن با ایجاد سازوکار ارزی جدید به دنبال شکستن سلطه دلار از سال 1945 تاکنون هستند. این دو کشور واکنشی در برابر این خبر از خود نشان نداده اند، اما از چند ماه قبل چینیها کمپین بزرگی برای خرید طلا از سراسر جهان آغاز کردند. روسیه نیز به دلیل تحریمهای بیسابقه کشورهای غربی مجبور به کنار گذاشتن دلار از معاملات خود و به دنبال روی آوردن به سایر منابع بهویژه طلا شده است.
هماکنون دلار آمریکا 61 درصد از کل ذخایر ارزی بانکهای مرکزی را در سراسر جهان تشکیل میدهد. سال گذشته میلادی حجم تجارت جهانی 28.5 تریلیون دلار بود که خبر از حیات این ارز در چرخه اقتصاد بینالمللی دارد. با وجود این، کنار گذاشتن تدریجی این ارز میتواند مقدمه تغییر پول پایه در میان کشورها شود. این پروژه ممکن است در آینده نزدیک به دلیل تداوم سلطه دلار توفیق زیادی نیابد، اما در دراز مدت میتواند نظم اقتصادی جهان به طور کل تغییر دهد.
برای کنار زدن دلار از چرخ اقتصاد جهانی انگیزه روسیه «بحران اوکراین» و دلیل چین «جنگ تجاری» یا همان «جنگ تعرفهها»ست که از اواخر دولت باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا علیه پکن آغاز شده است. آمریکا برای جلوگیری از رشد اقتصادی چین و همچنین مجازات روسیه پس از جنگ اوکراین از دلار به عنوان ابزار استفاده میکند.
در چنین شرایطی طبیعی است کشورهای جهان اعتماد خود به دلار را از دست بدهند و به دنبال شکستن هژمونی دلار با روی آوردن به سایر ارزهای رایج در جهان و تقویت ذخایر طلا باشند. با وجود این، هماکنون 43 درصد از پرداختهای جهانی با دلار و 34 درصد با یوروست و تنها دو درصد پرداختیهای جهان با ارز یوآن انجام می شود.
برای به موفقیت رسیدن طرح روسیه و چین لازم است قدرتهای اقتصادی همچون اعضای بریکس، عربستان سعودی، ایران، ترکیه و ... نیز تغییرات اساسی در سیاستهای مربوط به حوزه تجارت خارجی اعمال کنند. به عنوان نمونه در ماههای اخیر ریاض و مسکو در قالب ساز و کار «اوپک پلاس» توافق کردند برای بالا نگه داشتن قیمت نفت تولید نفت روزانه خود را کاهش دهند.
هماکنون 43 درصد از پرداختهای جهانی با دلار و 34 درصد با یوروست و تنها دو درصد پرداختیهای جهان با ارز یوآن انجام می شود
این سیاست به دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی در کشورهای غربی، تهدید حیاتی علیه دولتهای فرا آتلانتیکی به شمار می رود. در چنین شرایطی اگر آمریکا و دولتهای اروپایی قصد مجازات محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را داشته باشند، ممکن است ریاض برای گرفتن انتقام از آنها میزان استفاده از ارز دلار را در معاملات خود کاهش دهد.
در حوزه آناتولی، در دو دهه گذشته آنکارا به دنبال توسعه روابط نظامی- اقتصادی خود با روسیه و چین بوده است. شاید اوج این همکاری را میتوان در مشارکت این کشور در تولید سامانه پدافندی اس- 500 و پاسخ متقابل آمریکا (کنار گذاشتن ترکیه از طرح تولید مشترک جنگنده نسل پنج اف- 35) دانست. همچنین آمریکایی ها برای تضعیف جریان عدالت و توسعه در ترکیه تصمیم گرفتند با اعمال تحریمهای اقتصادی دولت این کشور را دچار بحران کنند.
افزایش قیمت نرخ ارز، افزایش بیسابقه تورم، کاهش نرخ رشد اقتصادی و ... موجب ایجاد وضعیت اقتصادی نامطلوبی برای ترکها شده است. در چنین شرایطی دولت ترکیه برای پیروزی در انتخابات 2023 و حل مشکلات اقتصادی میتوانند معامله با ارز دلار را کنار بگذارد و با سایر ارزهای خارجی به معامله با کشورهای جهان بپردازند.
اما شاید نقطه اوج اجرای این سیاست را بتوان در تجارت خارجی ایران با کشورهای مستقل جهان جستوجو کرد. در سالهای اخیر غرب به بهانه برنامه هستهای، قدرت موشکی، نفوذ منطقهای و حقوق بشر تحریمهای یکجانبهای را علیه اقتصاد ملی ایران وضع کرده است.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران طبق سیاست راهبردی «اقتصاد مقاومتی» تصمیم گرفت معامله با ارز دلار را به حداقل کاهش دهد و به وسیله ارز ملی، کالا و حتی طلا تجارت خارجی خود را دنبال کند.
سنت «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» به روشنی ثابت میکند تغییر سلطه اقتصادی یکی از پایههای اصلی انتقال مرکز قدرت جهانی است. آمریکاییها که سالها به دلیل انزوای جغرافیایی خود را از تحولات بینالمللی کنار کشیده و تنها به دنبال توسعه اقتصادی بودند؛ با سوءاستفاده از تحولات جنگ جهانی دوم و بحران در اروپا سلطه اقتصادی خود را در سراسر جهان به وسیله دلار گسترش دادند.
حال دو ضلع قدرت جهانی یعنی چین و روسیه تصمیم گرفتند در پاسخ به سیاست «جنگ تجاری» وزارت خزانه داری آمریکا، هژمونی دلار را با کمکهای کشورهای مستقل همچون ایران از بین ببرند و ارزی جدید با پشتوانه طلا وارد چرخه اقتصاد جهانی کنند.