به گزارش راهبرد معاصر ؛ خبرهایی مبنی بر مرگ نوجوان 12 ساله بابلی بهدلیل تقلید از برنامه تلویزیونی عصر جدید در فضای مجازی دست به دست میچرخد، به برای پیگیری و واقعیت این مسئله به سراغ پدر این نوجوان، مدیرکل پزشکی قانونی مازندران و کارشناس مسائل اجتماعی رفتیم.
خسرو نصیرایی پدر نوجوان سهیل نصیرایی در این باره با بیان اینکه فرزندم؛ پسر بازیگوش و کنجکاوی بود، اظهار کرد: زمان پخش برنامه تلویزیونی عصر جدید که حلقه دور گردن گذاشته و دور میزدند، با هم میدیدیم که آیا این افرادی که چنین کارهای انجام میدهند خفه نمیشوند در پاسخ گفتم درست است این افراد در صحنه تنها هستند اما افراد زیادی مراقبشان هستند؛ البته این افراد ورزشکار و آموزشدیده هم هستند و تمرین زیادی کردند با این سؤالات نگران شدم و بارها تکرار کردم دست به چنین کاری نزند و این اجرا به اندازهای خطرناک بود که داورهای برنامه چشمانشان را بسته بودند.
وی ادامه میدهد: سهیل در روز حادثه از خلوتی خانه استفاده کرد و پارچهای را به گردن بست، یک بلوک را به روی یک سطل کنار ستون فلزی پارکینگ خانه قرار داد و بالای آن رفت، پارچه را به حلقه ستون آویزان کرد و خواست خود را دور ستون بگرداند، اما به پایان زندگیاش تمام شد، فرزندم خیلی بازیگوش بود و دنبال امتحان برنامههای هیجانانگیز بود، اما از این آزمون برنگشت..
علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران در اینباره ، اظهار کرد: فوت نوجوان 12 ساله در شهرستان بابل مورد تایید قرار گرفت و علت فوت این نوجوان خفگی اعلام و پیکر این فرد تحویل خانواده شده است.
دکتر قاسم حیدرآبادی دکتر علوم اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاههای مازندران به عنوان یک کارشناس مسائل اجتماعی در این باره میگوید؛ کسی که دارد این برنامههای هیجانی را اجرا میکند حتما مهارتهای کافی در این زمینه دارد و چندین بار تست میدهد و قاعدتا برای هر کس که قرار است این کار انجام بدهد، رعایت شرایط مهارتی و ایمنی لازم و ضروری است.
وی با بیان اینکه درست است که شخصی که به مرحله مهارت در برنامههای نمایشی رزمی رسیده است، نیز چندین بار صدمه و آسیب را تجربه کرده است اما این هم قابل توجه است که خوب یاد گرفتند و همچنین کسی که قرار است الگوبرداری کند باید شرایط قبل از انجام کار و موارد ایمنی و مهارتی را به صورت کامل تست کرده باشد و با حضور افراد خبره و اهل فن این کار انجام شود.
حیدرآبادی با تاکید بر اینکه این نوجوان قصد داشت؛ فتوکپی و تکرار رفتاری را داشته باشد که عدم آگاهی وی برایش مشکلساز شد، اضافه کرد: این مسئله ممکن است به دلیل عدم آگاهی و کپیبرداری غیرمنطقی از هر رفتار رخ دهد و الگو گرفتن از برنامهای که تلویزیون ان پخش کرده و قصد استعددادیابی دارد و ارتباط این مسئله به برنامه تلویزیونی خیلی مستند نیست که آیا 100 درصد از این برنامه الگوبراری کرده است.
این دکترای علوم اجتماعی با اشاره به اینکه مراقبت بیشتری باید از سوی خانوادههایی که فرزندان نوجوان دارند باید صورت گیرد، میگوید؛ این اتفاق را به خانواده داغدار این کودک تسلیت میگویم ولی باید این آگاهی را در فرزندان خود ایجاد کنیم که برنامه تلویزیونی اولا نمایشی است و ثانیا در حضور چندین نفر به عنوان داور و حتی در صورت ضرورت اورژانس برای نجات برگزار شده است.
بنده به عنوان دانش آموخته کوچک در حوزه علوم تربیتی، با شناختی که از کودکان و نوجوانان دارم، آن روز که این برنامه را دیدم، مضطرب شدم و به نظرم آمد اشکالاتی بر آن وارد است و موضوع را به دوستان هم مطرح کردم و گفتم حس خوبی ندارم و حسم و حدسم این است که این برنامه، حتماً هزینه خواهد داشت و کشته خواهد داد و همینطور هم شد؛ چراکه نوجوانان، این حرکات گول زننده را که در ظاهر ساده به نظر می رسند، تقلید می کنند و آماده مطرح شدن هستند و این حرکت نیز برای به خصوص کودکان و نوجوانان تحریک کننده بود تا خود نیز به تقلید، آن را انجام دهند که این اتفاق متأسفانه افتاد. آیا متولیان این کارها، قبل از اجرای چنین کارهایی به عواقب آن نمی اندیشند و فقط و صرفا از نسخه های اصلی آن تقلید می کنند؟ و صرفاً به پر کردن وقت مردم و مطرح کردن خود و پول به جیب زدن فکر می کنن؟ آیا ارزش این را داشت که یک نفر چنین قربانی شود و خانواده ای داغدار گردد؟ این عصر جدید، اشکالات زیادی وارد است برایش؛ تقلیدی است از برنامه های اصلی آن. من چند روز قبل در youtube همین حرکت نمایش طناب را در عصر جدید اون ور آبی ها می دیدم؛ آیا نبایستی پالاش بشوند برنامه های اینچنینی و از یه مشاور روانشناسی، یه جامعه شناس کمک گرفته شود؟ این برنامه هرچه قدر هم که به فرض خوب بوده باشد که به ده ها دلیل نیست، نمی ارزید که یک نفر چنین جان خود را از دست بدهد. متأسفم.
بنده به عنوان دانش آموخته حوزه علوم تربیتی، با شناختی که از کودکان و نوجوانان دارم، آن روز که این برنامه را دیدم، مضطرب شدم و به نظرم آمد که اشکالاتی بر آن وارد است و موضوع را به دوستان هم مطرح کردم و گفتم حس بدی دارم و حسم و حدسم این است که این برنامه، حتماً هزینه خواهد داشت و کشته خواهد داد و همینطور هم شد؛ چراکه نوجوانان، این حرکات گول زننده را که در ظاهر ساده به نظر می رسند، تقلید می کنند و آماده مطرح شدن هستند و این حرکت نیز برای به خصوص کودکان و نوجوانان تحریک کننده بود تا خود نیز به تقلید، آن را انجام دهند که این اتفاق متأسفانه افتاد. آیا متولیان این کارها، قبل از اجرای چنین کارهایی به عواقب آن نمی اندیشند و فقط بلدند از نسخه اصلی آن تقلید کنند؟ و صرفاً به پر کردن وقت مردم و مطرح کردن خود فکر می کنن؟ آیا ارزش این را داشت که یک نفر چنین قربانی شود؟ آقای علیخانی وجدانتان آرامش خواهد داشت بعد از این قضیه؟ این عصر جدید، اشکالات زیادی وارد است برایش؛ تقلیدی ناشیانه است از نسخه ها و برنامه های اصلی آن؛ حتی ادااطوارهای داورها هم تقلید شده و این خیلی مضحکه. من چند روز قبل در youtube همین حرکت نمایش طناب را در عصر جدید اون ور آبی ها می دیدم؛ آیا نبایستی پالاش بشوند برنامه های اینچنینی و از یه مشاور روانشناسی، یه جامعه شناس کمک گرفته شود؟ این برنامه هرچه قدر هم که به فرض خوب بوده باشد که به ده ها دلیل نیست، نمی ارزید که یک نفر چنین جان خود را از دست بدهد. متأسفم.
این قسمت نظردهی را برای دکورش گذاشته اید؟ مسخره نیست کارتون؟