رفراندوم ایرانی، یک پوپولیسم مبتذل-راهبرد معاصر
انتقاد آیت‌الله مدرسی از گرانی‌ها و افزایش سقط جنین تجمع ضدصهیونیستی مردم تهران مقابل دفتر سازمان ملل محسن رضایی: اروپا بزرگترین بازنده آمدن ترامپ است عارف: عزم ایران و روسیه بر توسعه روابط در بالاترین سطح استوار است خطیب نماز جمعه تهران: شورای حکام در خط رژیم آدمکش صهیونیستی حرکت می‌کند پزشکیان: با نگاه بسیجی می‌توان برای کشور عزت‌آفرینی کرد وزیر کشور: پرونده انتصاب استانداران هفته آینده بسته می‌شو‌د پزشکیان: حل مشکل ناترازی‌ها با روند‌های اداری امکان‌پذیر نیست سرلشکر سلامی: مردم ایران مطمئن باشند که انتقام خود را از اسرائیل خواهیم گرفت پزشکیان: مهم‌ترین مولفه توسعه پایدار در کشور افزایش سطح سلامت مردم است اسماعیل شوشتری، وزیر اسبق دادگستری درگذشت واکنش شریعتمداری به انتشار شعری به نام رهبری: غفلت کردیم وزیر علوم: ۱۵۰ دانشجوی تعلیقی را بی سر و صدا برگرداندیم پزشکیان: برای خدمتگزاری به مردم آمده‌ایم؛ قرار نیست بر آنها تحکم کنیم پزشکیان: با هیچ کشوری خصومت نداریم، اما قطعا زیر بار زور هم نخواهیم رفت

رفراندوم ایرانی، یک پوپولیسم مبتذل

اکنون هر انسان اهل تحقیق می‌تواند از خود سوال کند درصورت تن دادن نظام به برگزاری رفراندوم، حد یقف موضوعاتی که لازم است به رفراندوم عمومی گذاشته شود کجاست؟
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۶ - ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 2023 April 21
کد خبر: ۱۸۰۶۷۷

به گزارش راهبرد معاصر،  «بر گرده مردم سوار شو تا رستگار شوی» شاید بتوان این جمله را شعار نانوشته حالت مبتذل پوپولیسم دانست. پوپولیسم را «طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه» تعریف می‌کنند.

 

نخستین منادیان این ایده با حسن نیت تلاش داشتند تا از احیای حقوق عامه در برابر فساد گروه نخبه دفاع کنند اما به تدریج گروهی از سیاستمداران و فعالان مدنی مردم فریب، با سوءاستفاده از این مفهوم؛ دستیابی به مطامع خود تحت لوای حمایت از حقوق مردم را جایگزین احیای حقوق عامه کردند. به این ترتیب در دو قرن اخیر به دفعات شاهد ظهور سیاستمداران یا جریان‌هایی بودیم که منافع سیاسی خود را در پوشش دفاع از حق مردم به آنان غالب کردند.

 

این جریان‌ها به خوبی می‌دانستند استفاده از واژه مردم بعنوان پوشش خواسته‌ها و مطامع خود همانند سلاحی مرگبار است که می‌تواند سیاستمداران رقیب را که احیانا دارای ضعف شخصیتی هستند تحت تأثیر قرار داده، منفعل نموده و از میدان به در کند چرا که هیچ سیاستمداری علاقمند نیست بعنوان فردی ضدمردم یا دشمن مردم شناخته شود. به این ترتیب هر گروه که بهتر می‌توانست از مفهوم مردم سوءاستفاده کند و خود را نماینده خواست آنان جا بزند، می‌توانست امیدوار باشد قدرت اجتماعی و به تبع آن قدرت سیاسی را نیز در اختیار گرفته یا لااقل تحت تأثیر قرار دهد. این روند با ظهور رسانه‌های صوتی و تصویری تشدید شد و در عصر انفجار اطلاعات به اوج رسید.

 

رهبر معظم انقلاب در دیدار نوروزی خود با دانشجویان اشاره‌ای به موضوع رفراندوم کردند که چند صباحی است از سوی برخی جریان‌های سیاسی خارج‌نشین و بعضی گروه‌های همفکر داخلی آنان تبلیغ می‌شود. ایشان در این رابطه اظهار داشتند: "یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ این‌جوری گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همه‌ی مسائلی که پیش می‌آمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه‌ی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتگو و دوقطبی‌سازی میکنند برای اینکه یک مسئله‌ای رفراندوم بشود. در همه‌ی مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا این‌جوری نیست که آدم این‌جور ساده از رویشان [عبور کند]."

 

شیوایی این سخنان به قدری هست که نیازی به تحلیل و تفسیر نداشته باشد. شاید به همین دلیل هم هست که پس از انتشار این بیانات، حجم قابل توجهی تولید محتوای منفی از سوی گروه‌های سازمان یافته رسانه‌ای در خارج و داخل کشور برای کم اثر کردن آن صورت گرفت چرا که موضوع رفراندوم در برخی اصول نظام از مدت‌ها قبل در دستورکار تبلیغاتی اتاق‌های فکر عملیات روانی و رسانه‌های ضدانقلاب قرار داشت. این رسانه‌ها با پایبندی بنیادگرایانه بر تعریف مبتذل از پوپولیسم؛ قصد داشتند با تکرار مکرر واژه «رفراندوم» ضمن ایجاد و سپس تعمیق شکاف میان اصول انقلاب اسلامی و مطالبات مردم؛ خود را در صف مردم و حتی نماینده‌ی ایشان نشان داده و نظام را به عنوان جبهه مقابل مردم! وادار به عقب‌نشینی کنند. که البته پر واضح است درصورت تحقق نخستین گام این عقب‌نشینی دومینوی تغییرات ساختاری بی‌وقفه و به شکل افسارگسیخته به راه می‌افتاد و تا نابودی کامل دستاوردهای انقلاب اسلامی و به تبع آن رویای ساخت تمدن نوین ایرانی-اسلامی پیش می‌رفت.

 

رهبر معظم انقلاب اما با طرح چند پرسش صریح و شفاف، ذهن‌های جستجوگر دانشجویان را در برابر انبوهی از تناقضات تبلیغات پوپولیستی و مردم‌فریبانه دشمنان قرار داد. اکنون هر انسان اهل تحقیق می‌تواند از خود سوال کند درصورت تن دادن نظام به برگزاری رفراندوم، حد یقف موضوعاتی که لازم است به رفراندوم عمومی گذاشته شود کجاست؟ نسبت هزینه و فایده‌ی این اقدام که به تعبیر رهبر انقلاب ماهها سرمایه و ظرفیت‌های کشور را معطل خود خواهد چیست؟ درصورتی که نتیجه رفراندوم برخلاف میل پوپولیستهای برانداز، ضدانقلاب و اصلاح‌طلبان بود؛ چه تضمینی وجود دارد که این گروهها نسبت این نتایج پایبند بوده و مانند انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دست به آشوب و فتنه خیابانی نزنند؟ و دهها سوال مشابه دیگر.

 

شواهد متعدد تاریخی نشان می‌دهد اجماع گروهی از مردم و یا اکثریتی از آنان بر یک موضوع خاص نمی‌تواند ضرورتا نتیجه مثبت در بر داشته باشد و دقیقا همین جاست که مناقشه مصلحت و دموکراسی در علوم سیاسی پدید می‌آید. قرآن کریم نیز بارها بر این عدم تلازم تأکید کرده و در آیات متعدد اکثریت را در گمراهی و نادانی معرفی می‌کند که شاید تعبیر امروزین آن در موضوع حاضر، عدم تخصص اکثریت مردم در مسائل حکومتداری است که سبب می‌شود مردم‌فریبان تحت لوای حمایت از حقوق عامه و رأی اکثریت؛ این انسان‌های غیرمتخصص را تبدیل به ابزارهای تحقق مطامع خود کنند. بنابراین پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم رفراندوم مدنظر ضدانقلاب مصداق بارز یک پوپولیسم مبتذل است.

حسین فتوحی (طیب)/ فارس

 

ارسال نظر