به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با فرارسیدن اکتبر 2023 و طبق برنامه اقدام جامع مشترک موسوم به «برجام» و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، مهلت تحریمهای تسلیحاتی ایران به اتمام خواهد رسید و بعد از آن تهران خواهد توانست بدون هیچ محدودیتی اقدام به صادرات و واردات انواع تسلیحات راهبردی و متعارف کند.
با وجود تأکید دولت آمریکا بر راهحل دیپلماتیک برای حل مناقشه هستهای، نظامی و منطقهای با تهران، قانونگذاران آمریکایی قصد دارند در طرحی دو حزبی به نام «مبارزه با جنایت» از سوی رئیس کمیته روابط خارجی، اعضای ارشد این کمیته و رئیس کمیته فرعی خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای میانه پس از پایان محدودیتهای نظامی سازمان ملل متحد، تحریمهای گسترده علیه برنامه موشکی- پهپادی ایران وضع کنند.
با وجود تأکید دولت دموکراتها بر گزینه دیپلماسی برای مدیریت پروندههای مختلف با تهران، به نظر میآید تیم سیاست خارجی این کشور علاقه زیادی به تکرار الگوهای قدیمی در قبال ایران دارد
در این طرح نمایندگان هر دو حزب بزرگ آمریکا با تأکید بر تهدید برنامه موشکی- پهپادی ایران علیه واشنگتن و شرکای این کشور در غرب آسیا و ادعای واهی حمایت تهران از مسکو در بحران اوکراین، خواستار اقدام فوری علیه برنامه نظامی ایران شدند. به گزارش نشریه فری بیکن، جمهوریخواهان علاوه بر طرح فوق قصد دارند با تصویب 6 لایحه تحریمی علیه برنامه هستهای ایران، با سلب اختیار از رئیس جمهور آمریکا، جلوی توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن را در دوران ریاست دموکراتها بر کاخ سفید بگیرند.
با وجود تأکید دولت دموکراتها بر گزینه دیپلماسی برای مدیریت پروندههای مختلف با تهران، به نظر میآید تیم سیاست خارجی این کشور علاقه زیادی به تکرار الگوهای قدیمی در قبال ایران دارد. در نگاه دولتمردان آمریکایی تهران در کنار چین و روسیه، قدرتی منطقهای و در عین حال تجدیدنظر طلب در نظام بینالملل بهشمار میرود.
برای مهار، مدیریت و درنهایت تضعیف چنین قدرتی آمریکاییها ابتدا از راهبرد چند وجهی بهره میبرند. تحریم، محاصره ژئوپلیتیکی، فعال کردن گسلهای اجتماعی، تشدید عملیاتهای جاسوسی و خرابکارانه و جنگ رسانهای- تبلیغاتی ستونهای راهبرد آمریکا برای زیر فشار گذاشتن دولتهای رقیب و متخاصم است.
این سیاست نه در کوتاه مدت، بلکه در میان مدت و بلندمدت سبب کاهش توان مقاومت طرف مقابل و تن دادن آن به مذاکره مصلحتجویانه خواهد شد. هدف نهایی از رسیدن به میز مذاکره نه رسیدن به توافقی برد- برد و عادلانه؛ بلکه تحمیل خواستههای دولت آمریکا بر سر موضوعات مورد مناقشه است.
به نظر میآید نمایندگان حزب جمهوریخواه و دموکرات تحت تأثیر لابی رژیم صهیونیستی در واشنگتن قصد تصویب طرحی دارند که در آینده نزدیک میتواند مقدمه مذاکرات برجام 2، برجام 3، تضعیف برنامه نظامی و نفوذ منطقهای ایران باشد.
این سیاست غیرایرانی در حالی بهوسیله نمایندگان و دولتمردان آمریکایی دنبال میشود که مقامهای دفاعی- امنیتی نظام بارها اعلام کردند توان بازدارندگی و قدرت نظامی کشور موضوعی قابل مذاکره نیست و تهران هرگز مؤلفههای قدرت خود را به نفع دشمن خارجی تضعیف یا محدود نمیکند. اساسا طرح چنین ایدهای به معنای تسلیم در برابر دشمن خارجی و از بین بردن توان نظامی کشور در میدان نبرد است.
پرده دوم این نمایش، ترس قدرتهای غربی و رقبای منطقهای ایران از ورود کشورمان به بازارهای تسلیحاتی است. سال گذشته سرلشکر رحیم صفوی، دستیار و مشاور فرمانده کل قوا اعلام کرد، 22 کشور جهان تقاضای خرید پهپاد از ایران دارند. علاوه بر این، زمزمههایی در زمینه علاقه ایران به نوسازی نیروی هوایی و خرید جنگندهای نسل چهار پلاس از چین و روسیه به گوش میرسد.
سیاست غیرایرانی در حالی بهوسیله نمایندگان و دولتمردان آمریکایی دنبال میشود که مقامهای دفاعی- امنیتی نظام بارها اعلام کردند توان بازدارندگی و قدرت نظامی کشور موضوعی قابل مذاکره نیست
بیشک ورود ایران به بازارهای تسلیحاتی میتواند سبب تغییر موازنه قدرت در منطقه شود و موقعیت ایران را در برابر تهدیدات خارجی بهبود ببخشد. عملکرد موشکها و پهپادهای ایرانی در میدان نبرد و ناکارآمدی سامانههای پدافندی غرب برای مقابله آنها دلیل اصلی تمایل سایر دولتهای جهان برای خرید این تسلیحات راهبردی است.
پرده سوم نمایش تکراری تحریم ایران، علاقه واشنگتن به حفظ وضعیت فوقالعادهای در قبال تهران و نزدیک کردن کشورهای عربی به تلآویو است. در چهار دهه اخیر تبلیغات سیاسی-رسانهای و لابیهای غربی سعی کردهاند با برجستهسازی تهدید ایران علیه دولتهای عربی نوعی مشروعیت برای حضور مستقیم نظامی و فروش سلاح به کشورهای منطقه ایجاد کنند.
نتیجه چنین سیاستی سالها تخاصم و تشدید رقابت تسلیحاتی میان کشورهای غرب آسیا بر اساس منطق «بازی حاصل جمع صفر» بوده است. پس از توافق پکن و عادیسازی روابط دیپلماتیک میان ایران و پادشاهی سعودی، نظم و منافع حیاتی آمریکا با خطر جدی مواجه شده است.
پیش از اختلافات میان تهران و ریاض، فضای لازم برای نقش آفرینی واشنگتن در بحرانهای منطقه ایجاد میشد، اما با تغییر وضعیت بازی در منطقه، یانکیها وارد وضعیت انزوا شدند. به عبارت دیگر، ورود چین به عنوان بازیگری صلحساز در معادلات منطقه که منافع خود را در وضعیت ثبات و توسعه اقتصادی دنبال میکند، موجب تمایل دولتهای غرب آسیا به پکن و خروج از بازی تکرار جنگ و رقابت ژئوپلیتیکی شده است.
مطرح شدن تحریمهای ایران را باید موضوعی فراتر از دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران دانست. در نظم سیال و در حال تغییر نظام بینالملل، آمریکا به دنبال مهار رشد قدرتهای آسیایی و حفظ وضع موجود است. جلوگیری از شکلگیری و رشد مؤلفههای قدرت در ایران سبب کاهش توان بازدارندگی کشور در برابر تهدیدات احتمالی غرب و رژیم صهیونیستی خواهد شد.
در چنین شرایطی متحدان منطقهای کاخ سفید به راحتی میتوانند اقدام به ضربه به منافع و امنیت ملی ایران کنند؛ بدون آنکه نگران پاسخ احتمالی تهران باشند. با درک چنین تهدیدی لازم است تهران علاوه بر پاسخ منفی به پیشنهاد مذاکره آمریکا بر سر توان دفاعی کشور، توسعه بیش از پیش برنامههای موشکی- پهپادی را در قوای مسلح کشور دنبال کند.