به گزارش راهبرد معاصر ، «عدن»، یکی از جنوبیترین استانهای یمن، سرانجام شاهد کشمکش آشکار عربستان سعودی و امارات عربی متحده شد. این کشمکش به درگیری مسلحانه رسیده و نواب دو طرف، رسماً علیه یکدیگر اعلام جنگ کردهاند .
پس از افزایش اختلافات ریاض - ابوظبی، شبهنظامیان وابسته به این دو کشور یعنی نیروهای دولت عبد ربه منصور هادی و «شورای انتقالی جنوب» از روز چهارشنبه شانزدهم مرداد، در عدن به شکل مسلحانه درگیر شدند. این درگیریها دیروز پنجشنبه در روز دوم، در چهار نقطه شهر عدن، یعنی در محله «کریتر» (شرق)، «جبل حدید» (شمال) و «خور مکسر» (شمال شرق) و فرودگاه (شمال شرق عدن) جریان داشت.
درگیریهایی که سه کشته از نیروهای شورای انتقالی و دو کشته از نیروهای دولت هادی و یک کشته از غیرنظامیان بر جای گذاشت، به اشکال مختلفی تحلیل شده است. برخی آن را شورش متحدان امارات تحلیل کردند، بدین معنا که امارات از این درگیریها علیه دولت هادی حمایت نمیکند. اساس این تحلیل دعوتِ «هانی بن بریک» نایب رئیس شورای انتقالی از نیروهای خود برای حمله به به کاخ «معاشیق» مقر ریاست جمهوری است؛ اقدامی که آن را خودسرانه تفسیر کردهاند.
این تحلیل به دلایل و نشانههای موجود درست نیست. قبل از آن، ذکر این نکته مهم است که بر خلاف آنچه ریاض و ابوظبی در قالب «ائتلاف عربی در یمن» اعلام کردهاند که هدفشان «بازگرداندن دولت قانونی منصور هادی به قدرت در یمن» است، با این درگیریها رسماً زیر سؤال رفت. برخی ناظران سیاسی معتقدند، اختلافات مسلحانه در عدن که پنجشنبه با وارد شدن تانکها و سلاحهای سنگین به صحنه، رسما به جنگ مسلحانه شدید تبدیل شد، نشان داد که عربستان و امارات سرگرم جنگ «نفوذ» در جنوب هستند نه آنچه در رسانههای خود ادعا میکنند.
نشانههای کودتا بودن جنگ در عدن
اولین نشانه از کودتا بودن جنگ در یمن، این است که هانی بنبریک دلیل حمله به کاخ ریاست جمهوری در عدن را که برخی منابع در دولت هادی آن را «کودتا»ی شبهنظامیان امارات علیه دولت هادی تفسیر کردهاند، حضور «عناصر حزب الاصلاح» اعلام کردهاند. (الاصلاح، شاخه اخوان المسلمین در یمن است که هم ریاض و هم ابوظبی از مخالفان سرسخت اخوان در منطقه هستند). بر کسی پوشیده نیست که ابوظبی و ریاض درباره تعامل با عناصر اخوانی در یمن دچار اختلاف هستند و عربستان معتقد به بهرهبرداری از آنان تا زمان حل بحران در یمن است، اما آیا امارات این موضوع را نمیدانست و یکشبه کشف کرد که دولت هادی با عناصر اخوانی «الاصلاح» در ارتباط است؟ بنابراین روشن است که حضور عناصر اخوانی بهانهای برای حمله به کاخ ریاست جمهوری و تلاش برای خارج کردن کنترل اوضاع از دست دولت هادی است.
نشانه دوم اینکه آیا شورای انتقالی جنوب که تحت حمایت و کنترل ابوظبی است و رئیسش «عیدروس الزبیدی» هنگام آغاز درگیریها در امارات به سر میبُرد و دیروز در روز دوم درگیریها از ابوظبی راهی عدن شد، بدون اذن ابوظبی دستور حمله به دولت منصور هادی در عدن را صادر میکند؟ تنها موضع ابوظبی تا روز دوم درگیریها موضع توییتری «انور قرقاش» وزیر مشاور دولت امارات در امور خارجه بود که صرفا خواستار خویشتنداری طرفین شد. بنابراین آنچه عدن شاهدش است، شورش متحدان ابوظبی علیه دولت «سعودی» منصور هادی نیست، کودتای خود ابوظبی علیه نایب دولت سعودی در عدن است.
نشانه سوم، طولانی شدن درگیریهای روز چهارشنبه تا بامداد امروز جمعه در چند نقطه استان عدن بود. این طولانی شدن حکایت از این دارد که مسئله فراتر از اختلافات جزئی داخلی است همچنانکه دعوت بن بریک به تصرف کاخ ریاست جمهوری و کشیده شدن درگیریها به نقاط مهم از جمله اطراف کاخ معاشیق و تلاش برای تصرف بانک مرکزی در محله کریتر و کشیده شدن درگیری به نزدیکی فرودگاه و نقاطی در خور مکسر، این مدعا را تقویت میکند.
نشانه چهارم، حضور عناصر سلفی تحت حمایت امارات در صحنه است. از جمله عبدالرحمن شیخ که از روز چهارشنبه وسط میدان درگیری حاضر شده و عناصر پیاده نظام این کودتا را تشویق و هدایت میکند. او از جمله مردان و مهرههای امارات در جنوب است که حضورش نشان از چراغ سبز ابوظبی دارد.
نشانه پنجم، اقدامات میدانی امارات است. همه میدانند که امارات شورای انتقالی را حمایت سیاسی، نظامی و لجستیک میکند. عادل الحسنی از سران جنبش حراک جنوبی به شبکه الجزیره گفت که امارات اخیرا یکی از سرکردههای میدانی داعش در یمن را از زندان آزاد کرد تا در صفوف شورای انتقالی در عدن بجنگد.
«علی البخیتی» از مخالفان جنبش انصارالله که به نوعی دیدگاههایی نزدیک به جبهه سیاسی سعودی نیز دارد، این تحلیل را صحه میگذارد. او بامداد امروز در توییتی نوشت: خلاصه اتفاقاتی که در عدن افتاده، کودتایی است که امارات علیه عربستان در یمن اجرا میکند.
اما او این تحلیل را به ایران هم گره میزند و معتقد است که «اتفاقات عدن، در چارچوب بازآرایش امارات در منطقه بعد از سفرها و توافقهای اخیر با ایران است. امارات با این کار از قطر در همراهی با پروژه ایران در منطقه پیشی گرفت و تفاوتش این است که قطر واضحتر بود.
علت اینکه البخیتی کودتای امارات را به ایران نیز ارتباط میدهد، غافلگیری هواداران ریاض از این است که چطور سران امارات و عربستان که تا دو روز گذشته اعلام میکردند که هیچ چیز نمیتواند روابط راهبردی دو کشور را بر هم بزند، اکنون از طریق نواب خود در جنوب یمن رو به روی هم لشکرکشی میکنند. اگه برای ناظران بیرونی یمن روشن بود و برای حامیان ائتلاف سعودی روشن نبود که برنامه امارات در جنوب یمن، تسلط بر نوار ساحلی جنوب و سلطه بر تنگه باب المندب و بندرهای ساحل خلیج عدن و جزایر جنوبی این کشور بود، اکنون این مسئله با درگیریهای عدن کاملا روشن است که جنگ جنوب یمن، جنگ نفوذ ابوظبی و ریاض است و ماه عسل «ائتلاف عربی» در یمن به پایان رسیده است.
منبع : فارس