به گزارش راهبرد معاصر؛ به دنبال افزایش تحرکات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در یکسال گذشته که با اعمال انواع تحریمهای اقتصادی همراه بود، مقامات کاخ سفید در هفته های اخیر از پروژه جدیدی برای فشار بر ایران سخن گفته اند. پس از توقیف نفتکش انگلیسی به دلیل تخطی از مقررات دریانوردی توسط ایران در تنگه هرمز، آمریکا با فرافکنی سیاسی و رسانه ای تلاش کرد از این مساله برای ایجاد ائتلاف جهانی علیه جمهوری اسلامی استفاده کند. نکته مهم آنکه، این سناریو این بار قرار است در منطقه استراتژیک و حیاتی خلیج فارس اجرایی شود.
با توجه به عبور روزانه 18.5 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز که 30 درصد کل ترانزیت نفت جهان از طریق دریا را شامل میشود، این آبراهه یکی از مهمترین و سوق الجیشی ترین آبراهه ها به شمار میرود. در همین راستا ایران با داشتن 1500 کیلومتر خط ساحلی، همواره در طول تاریخ نقش اصلی را در تامین امنیت این منطقه بر عهده داشته است، موضوعی که چندان خوشایند آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی متحدان منطقه ای آنها نیست.
براساس راهبرد جدید ایالات متحده برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران، چندی قبل مایک پمپئو، وزیرخارجه این کشور از برنامه تشکیل ائتلاف بین المللی امنیت دریانوردی در خلیج فارس خبر داد و بحرین میزبان نشستی با این موضوع شد. در همین راستا پمپئو اعلام کرد آمریکا از بیش از 60 کشور خواسته است تا به این ائتلاف بپیوندند، ائتلافی که هدف آن عملا مقابله با اعمال قانون ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز بر طبق مقررات دریانوردی بین المللی است.
در گام نخست کشورهای اروپایی اعلام کردند به این ائتلاف نخواهند پیوست؛ زیرا این اقدام آمریکا را برنام های برای اجرای سیاستهای تحریمی خود علیه ایران میدانند و اروپا تمایلی به همراهی واشنگتن در این مساله ندارد. اما در نهایت چند روز قبل و پس از انتخاب بوریس جانسون به عنوان نخست وزیر جانشین ترزا می، مقامات انگلیس از پیوستن کشورشان به ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس سخن گفتند.
پس از موضع گیری انگلیس، یسرائیل کاتز، وزیرخارجه رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد تلآویو نیز بخشی از این ائتلاف خواهد بود. انتشار این خبر موجب واکنش وزارت خارجه ایران شد. سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان تصریح کرد: «ایران معتقد است اصل این ائتلاف تنشزا است و هرگونه حضور احتمالی رژیم اشغالگر قدس در این ائتلاف خودخوانده، را تهدیدی آشکار علیه امنیت، حاکمیت و تمامیت ارضی خود تلقی میکند.»
اهداف رژیم صهیونیستی از حضور در ائتلاف دریایی آمریکا
برای پی بردن به ماهیت تصمیم تلآویو برای پیوستن به این ائتلاف لازم است نگاهی به اقدامات این رژیم در سالهای اخیر بیندازیم. رژیم صهیونیستی در چند سال گذشته تلاش داشته است تا از هرگونه شکاف و اختلاف میان کشورهای منطقه با یکدیگر و همچنین نیازمندیهای امنیتی-نظامی و اقتصادی آنها به نفع خود استفاده کند. این اقدام در راستای استراتژی عادی سازی روابط با کشورهای همسایه و اطمینان از مواضع دوستانه رهبران آنها نسبت به تلآویو صورت گرفته است.
حضور مقامات دولتی صهیونیستی در دیدارهای رسمی با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، تبادل تیمهای ورزشی و میزبانی از خبرنگاران و فعالین رسانهای کشورهای عربی در تلآویو بخشی از سیاستهای این رژیم در جهت حساسیتزدایی از افکار عمومی منطقه است.
اکنون نیز کاتز به پشتوانه همان روابط آشکار دیپلماتیک با مقامات برخی دولتهای عربی و تضمین عدم مخالفت و واکنش منفی آنها به این اقدام، از برنامه رژیم صهیونیستی برای ورود به فعالیت نظامی در خلیج فارس پرده برداشت.
پیش از این آمریکا در سالهای 1990 و 2003 دو ائتلاف علیه دولت صدام حسین تشکیل داده بود، اما در هر دو مورد مقامات کاخ سفید مانع ورود و یا موضعگیری رژیم صهیونیستی در این خصوص شده بودند. اما به نظر میرسد شرایط کنونی فرصت مناسبی است تا رژیم صهیونیستی برای اولین بار قرار گرفتن در کنار دشمنان سابق و دوستان امروزش در یک ائتلاف را تجربه کند. این مساله بدون شک میتواند تاثیر سیاسی زیادی بر آینده تحرکات این رژیم در جهت عادی سازی و حل و فصل مساله نزاع با فلسطینیان داشته باشد. زیرا تاریخچه شکلگیری این رژیم در فلسطین نشان میدهد تلآویو برای قبولاندن موجودیتش به کشورهای عربی منطقه مسیر سختی را تا به امروز سپری کرده است. زمانی این کشورها برای حذف رژیم صهیونیستی به جنگ نظامی علیه آن مبادرت کردند ولی اکنون برخی از آنها میزبان مقامات صهیونیستی هستند. با این حال جمهوری اسلامی ایران همچنان در کنار کشورهایی مانند سوریه و گروههای جهاد اسلامی، حماس و مردم فلسطین در مخالفت با بقا رژیم صهیونیستی ایستاده است.
پیامدهای حضور رژیم صهیونیستی در ائتلاف دریایی آمریکا
ورود رژیم صهیونیستی به آبهای خلیج فارس، آرزوی دیرینه پایهگذاران جنبش صهیونیسم است. شعار از نیل تا فرات و ترسیم ستاره داوود میان دو نوار آبی در پرچم این رژیم موید آرمان صهیونیستها برای تحقق آن به شمار میرود.
براین اساس یافتن جای پایی در خلیج فارس در قالب شرکت در یک ائتلاف بین المللی، گامی مهم در عینیت یافتن این هدف است و حتی میتوان گفت این مساله فراتر از پیشبینیها و ارزیابیهای مقامات تلآویو خواهد بود. ورود به خلیج فارس اگرچه امروز به این بهانه صورت میگیرد اما روشن است، نمیتوان پایانی برای آن تصور کرد. در این صورت یکی از پایههای این شعار عملیاتی شده ضمن آنکه تهدید مستقیم مرزهای جمهوری اسلامی ایران و نیز امکان همکاریهای نظامی - امنیتی با دوستان عرب حوزه خلیج فارس نیز امکان پذیر خواهد شد.
از این رو هرگونه مماشات و سهل انگاری در واکنش به حضور فیزیکی رژیم صهیونیستی در خلیج فارس به معنای آغاز دورهای بیانتها از تهدیدات مستقیم این رژیم علیه مرزهای جنوبی ایران، سنگ اندازی در جهت بهبود روابط با تهران با کشورهای حوزه خلیج فارس، شکلگیری و تقویت پیوندهای نظامی رژیم صهیونیستی با برخی کشورهای عرب این منطقه و برگزاری مانورهای مشترک است.
نتیجهگیری
خبر حضور رژیم صهیونیستی در این ائتلاف صرفا با اعلام رسمی از سوی کاتز در رسانههای مطرح شد اما اطلاعات جزئیتری از شیوه و ماهیت این مشارکت منتشر نشده است. لذا احتمال بر آن است که اگر تلآویو و مهمتر از آن واشنگتن تصمیم به عملیاتی کردن این مساله بگیرند، شکل حضور رژیم صهیونیستی صرفا در حد ارائه کمکهای اطلاعاتی خواهد بود. به ویژه آنکه وزارت خارجه ایران هشدار داده است هرگونه ورود رژیم صهیونیستی به خلیج فارس نوعی تهدید علیه امنیت و تمامیت ارضی کشورمان خواهد بود. این مساله میتواند رهبران آمریکا، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی رژیم صهیونیستی را در اتخاد موضع جدید محتاط کند.
مخالفت جمهوری اسلامی با ماهیت رژیم صهیونیستی و حمایتهای مادی و معنوی ایران از مردم فلسطین در چهل سال گذشته امری روشن و مبرهن است و هر سیاستمداری هرقدر بیتجربه هم باشد، میداند تهران حاضر نخواهد بود نیروهای نظامی و یا ناوهای جنگی رژیم صهیونیستی را در کنار مرزهای دریایی خود تحمل کند.
با توجه به این مسائل، اعلام مشارکت رژیم صهیونیستی در ائتلاف دریای آمریکا میتواند اقدامی در جهت ارزیابی واکنش ایران به شمار رود که با توجه به موضعگیری شدید کشورمان، احتمالا شکل همکاری در حد کمکهای اطلاعاتی خواهد بود.