به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تلاش برای حفظ منافع ملی هر کشوری اساس و پایه سیاست خارجی کشورهاست. دولت ها به نمایندگی از مردم خود باید جایگاه واقعی آن را در صفحه شطرنج تحولات بین المللی جانمایی کنند. این موضوع تأکید می کند منافع ملی متغییر وابسته ای است که شالوده آن را سیاست خارجی تعیین می کند.
در شرایط کنونی کشورها تلاش می کنند به هر شیوه ممکن جایگاه خود را به عنوان بازیگر مطرح و تأثیرگذار در شرایط نظم نوین جهانی مطرح کنند و این موضوع مهم نیز نیازمند نقشه راه از قبل طراحی شده است که به اصطلاح چارچوب سیاست خارجی هر دولتی را نشان می دهد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور است
جوزف نای، از متفکران و بنیان گذاران اصلی نظریه نولیبرالیسم در روابط بین الملل عقیده دارد موفقیت در این جهان دگرگون شده، به فهمی عمیق از ماهیت قدرت، نقش قدرت نرم و اجرای توازنی بهتر از قدرت سخت و نرم (سیاست چماق و هویج) در سیاست خارجی وابسته خواهد بود. از نظر وی، قدرت هوشمند، قدرت نرم و سخت نیست، بلکه هر دوی آنهاست.
در واقع تئوری قدرت هوشمند به این موضوع میپردازد در فضای جدید جهانی و عصر تصویرسازی و با توجه به امکانات جدید به وجود آمده و چالش ها و تهدیدهای پیش رو چگونه می توان تصویری با هیبت و هیمنه و جذاب از خود ارائه کرد تا با استفاده از آن در رفتارهای کنشگران مورد نظر در این فضا تغییراتی مطلوب ایجاد و زمینه برای تعامل سازنده و پویا فراهم شود.
تعریف مؤسسه «رند» از قدرت ملی عبارت از ظرفیت و قابلیت کشوری برای تعقیب اهداف راهبردی خود به وسیله سیاست های هدفمند است. این نگرش دو بُعد مجزا ولی مربوط به هم ظرفیت را نشان می دهد:
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز چارچوب کلی سیاست خارجی مشخص شده است. در اصل 152 قانون اساسی آمده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و تعهد نداشتن در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران با تبیین ضوابط و شاخصهای سیاست خارجی موفق، عزت به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، حکمت به مفهوم تعاملات و فعالیتهای خردمندانه و محاسبه شده و مصلحت به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر را سه کلیدواژه اساسی در دیپلماسی کشور مطرح کردند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (حفظه الله) مسئولان دیپلماسی کشور را به رصد دائم تحولات تدریجی و حوادث تأثیرگذار در نظم بینالملل برای بهدست آوردن جایگاه شایسته ایران عزیز در نظم آینده جهان فراخواندند، سیاست خارجی خوب و دستگاه دیپلماسی کارآمد را رکنی اساسی برای اداره موفق کشور برشمردند و با بیان ۶ ضابطه الزامی در سیاست خارجی فرمودند: رعایت این شاخصها، نشانه سیاست خارجی موفق است و اگر مشاهده نشد، یا در نظریه سیاست خارجی یا در کارکرد و عملیات دیپلماسی دچار مشکل هستیم.
یکی از ضوابطی که رهبر انقلاب بر آن تأکید فرمودند تضعیف کانونهای خطرآفرین است. از این رو یکی از کانون هایی که اصولاً برای جمهوری اسلامی ایران می توانست خطر آفرین باشد، گروهک های تروریستی است
توانایی تبیین اقناعکننده منطق رویکردهای کشور در موضوعات مختلف، حضور اثرگذار و جهتبخش در پدیدهها، حوادث و جریانهای مختلف سیاسی-اقتصادی جهان، رفع و کاهش سیاستها و تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران، تضعیف کانونهای خطرآفرین، تقویت دولتها و مجموعههای متحد و همراه با ایران و توسعه عمق راهبردی کشور و قدرت تشخیص لایههای پنهان در تصمیمات و اقدامات منطقهای و جهانی، 6 ضابطه ای بود که ایشان در تشریح سیاست خارجی موفق و افتخارآمیز بیان فرمودند.
با در نظر گرفتن اصول حاکم بر سیاست خارجی که در محتوای بالا به خوبی بیان شده است، می توان سیاست خارجی دولت های دوازدهم و سیزدهم را بررسی کرد و متوجه شد کدام سیاست خارجی موفق بود و کدام سیاست خارجی تهدیدات علیه جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کرد.
آیا صرف تمرکز در برجام توانست منافع جمهوری اسامی ایران را حفظ کند یا نگاه به همسایه و تمرکز بر رویکرد نگاه به شرق باعث شد جمهوری اسلامی ایران بتواند از از مشکلات متعدد کنونی رهایی یاید؟
یکی از ضوابطی که رهبر انقلاب بر آن تأکید فرمودند تضعیف کانونهای خطرآفرین است. از این رو یکی از کانون هایی که اصولاً برای جمهوری اسلامی ایران می توانست خطر آفرین باشد، گروهک های تروریستی است. تمرکز کشورهای غرب بر بر روی این گروهک ها و تلاش برای به خطر انداختن امنیت جمهوری اسلامی ایران، نشان می دهد برای از بین بردن آن باید سیاست خارجی فعال داشته باشیم.
در واقع برای از بین بردن کانون های خطر آفرین باید «دیپلماسی مقاومت فعال» را در پیش گرفت. در همین زمینه می توان سؤال کرد، آیا از تفکری که با شعار نوشتن روی موشک مخالف بود، می توان انتظار تولید قدرت در داخل برای خنثی سازی کانون های خطر آفرین در بیرون داشت؟ بنابراین منافع جمهوری اسلامی ایران به وسیله «دیپلماسی عزتمندانه» محقق خواهد شد.