به گزارش راهبرد معاصر؛ برای حل این مشکل دو طرح در مجلس مطرح است یکی طرح کمیسیون آموزش و یکی هم طرح مستقل جلال محمودزاده که با حمایت بیش از ۶۰ نماینده و جامعه فرهنگی کشور رو به رو شده و منتظر مشخص شدن وضعیت طرح کمیسیون آموزش مجلس است.
تفاوت این دو طرح در این است که در طرح کمیسیون آموزش از پتانسیل معلمان غیررسمی غفلت شده و با آزمون کلی باعث از دست رفتن این پتانسیل میشود، اما در طرح محمودزاده یک آزمون داخلی، فرصت دوره دیدن در دانشگاه فرهنگیان برای مردود شدگان و آزمون دوباره مدنظر است که هدفش جذب حداکثری معلمهاست.
«ما جمعی از معلمان غیرسمی دولتی که اکثرا یا زنان سرپرست خانوار هستیم و یا مردانی متاهل که دارای فرزند هستند سالهاست در آموزش و پرورش به مردم کشورمان خدمت نموده ایم. متاسفانه مجلس شورای اسلامی نیروهای غیر رسمی ماقبل ١٣٩١ را تعیین تکلیف نموده است، اما درباره نیروهای بعد از این سال دست به هیچ کاری نزده. این تعلل تا زمانی ادامه داشت که آقای جلال محمودزاده، نماینده مهاباد، طرحی را برای تعیین تکلیف معلمهای پس از ۱۳۹۱ نوشت.
با وجود حمایت بخشی از نمایندگان از طرح محمودزاده این طرح با طرح این مساله که دارای مغایرت با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است در کمیسیون آموزش رد شد. به جای این طرح اعضای کمیسیون آموزش طرحی جدید نوشتند که بر آزمون سراسری با امتیازهای جزئی برای معلمهای با سابقه همراه بود.
با وجود انتقاداتی که به طرح دوم وارد است سوال ما این است که چرا هیچ کدام از این دو طرح- حتی طرح مورد حمایت کمیسیون آموزش- اعلام وصول نمیشود؟ چرا تعیین تکلیف بخش قابل توجهی از جامعه فرهنگیان کشور ۳ سال است که به فردا و پس فردا موکول میشود؟»
پرسش به حقی که جامعه فرهنگیان کشور از مجلس دارند این است که کمیسیون آموزش چه اولویتها مهمی داشته که در تمام سه سال گذشته نتوانسته این طرح- آن هم با این اهمیت و گستره تاثیر را- را به صحن علنی مجلس برساند؟
چند صدهزار معلم و خانواده آنها- که چندین میلیون نفر میشوند- تا کی باید چشم انتظار، بلاتکلیف و در برزخ باشند؟ در شرایطی که وزارت آموزش و پرورش با بحران بازنشستگی معلمها رو به رو است آیا اولویتی مهمتر از روشن شدن تکلیف استخدام این معلمها وجود دارد؟ / روز نو