«بازنده بزرگ»، درست مثل «شبه روشنفکران»-راهبرد معاصر
سردار زهرایی: طوفان‌الأقصی سبب بیداری ملت‌ها شد پلیس این 5 گروه را طبق لایحه حجاب باید بازداشت کند آخرین وضعیت بررسی پرداخت مطالبات فرهنگیان بازنشستگان بابت رتبه‌بندی معلمان و متناسب سازی حقوق در مجلس اسلامی: ایران به ونزوئلا برای راه اندازی شتاب‌دهنده‌های پزشکی کمک می‌کند استاندار گیلان: واردات چای به دستور رئیس‌جمهور محدود شد در دوره اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان چه گذشت؟ سردار قریشی: رسانه ها ستون فقرات جهاد تبیین و دریای امیدآفرینی هستند نظر وزیر کشور درباره تقسیم استان سیستان و بلوچستان آیت الله رئیسی و علی‌اف فردا سد قیز قلعه‌سی را افتتاح می‌کنند جزییات جدید درباره تعطیلی شنبه‌ها/ بانک‌ها هم شنبه‌ها تعطیل هستند؟ آخرین دستورکار هفتگی مجلس یازدهم افزایش ۲میلیارد دلاری واردات بنزین در سال گذشته آیت الله رئیسی: زنجیره تولید تا توزیع برنج با هدف جلوگیری از اجحاف به تولیدکننده و مصرف کننده بازنگری شود حداد عادل: سیاست‌های توسعه‌ دریامحور موجب آبادانی جنوب کشور می‌شود سردار سلامی: بزرگ‌ترین عملیات موشکی تاریخ بشریت به نام حاج علی زاهدی رقم خورد
میثم آخوندی

«بازنده بزرگ»، درست مثل «شبه روشنفکران»

دیندار و دین گریز و تجددگرا و سنتی؛ فرقی نمی کند، اگر دغدغه‌ مردم و جامعه‌ات را نداشته باشی و غرق در ژست و اطوارهای سطحی؛ یک بازنده بزرگی، درست مثل شبه روشنفکران.
میثم آخوندی
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - 2018 February 17
کد خبر: ۱۹۷

به گزارش "راهبرد معاصر"؛ غوطه ور در برزخ بین سنت و مدرنیته؛ شوربختانه آرامش به عنصر از دست رفته زندگی غاطبه‌شان مبدل شده و حیرانی‌ در لابلای انبوه خرده اندیشه‌های مبهم‌شان از منتهی الیه کلاف ایدئولوژیهای متعدد جا خوش کرده است.


بی‌آنکه بدانند چه می خواهند و چه چیز شادی و آرامش پایدار برایشان به ارمغان می آورد، روزی در اندیشه خرید 14فوریه و روز ولنتاین، آن هم بدون شناخت از انگاره های نظری و فرهنگیش، و روز دیگر به زعم خویش کنشگری در مثلا جشنواره فجر و ارائه نگاه و تحلیلی به عمق کفهای روی آب.


هرجا سخن از شبه مدرنیته و پست مدرن باشد تلاش میکنند یک پای ثابت ابراز وجود در حوزه‌های مختلف باشند تا چیستی و کیستی خود را محاط بر اندام واره‌های آن قرار دهند. اینجاست که عملا دست به انتحار هویت و داشته های خویش می زنند، حال می خواهد به قیمت حمایت از ساختارشکنان سیاسی و فرهنگی باشد و خواه دریدن پرده های ادب و متانت از سوی بزرگانشان برای نقد فیلمی همچون به وقت شام و یا لاتاری.


جالب اینجاست که ابراهیم دیروز با ساخت آثاری همچون گزارش یک جشن چشم و چراغ سینما بود و امروز به واسطه حرکت بر مدار آنچه که مختصات اندیشه ای‌شان برنمی تابد، به یک کمدی ساز سطحی نگر تقلیل درجه می یابد.


دیگری نیز چون بنیان اثرش بر تایید حیا و غیرتمندی‌ست، آن را مخالف مصالح ترویج شاخصه های فکری شان می دانند، پس لاجرم بایکوت می شود تا شعار «تحمل مخالف»شان ترجمه شود.


سخن از شبه روشنفکرانی‌ست که می خواهند اعوجاج هویتی خود را با المان‌های روشنفکری اصیل کادوپیچ کنند، غافل از آنکه طرحی بزک کرده و غیرقابل‌باور از خویش خلق می‌نمایند، مثل بنانهادن ساختمانی شیک بر بنیانی سست. اینجاست که حتی ساحت روشنفکرانی آزاداندیش و دغدغه مند که به قدوم اشخاصی چون جلال ها و چمران ها آراسته است را لگدمال می‌کنند.


«روشنفکری» نه کوک‌کردن ساز مخالف‌ست و نه شعارزدگی و عکس آن عمل‌کردن. القصه؛ دیندار و دین گریز و تجددگرا و سنتی، فرقی نمی کند؛ اگر دغدغه‌ مردم و جامعه‌ات را نداشته باشی و غرق در ژست و اطوارهای سطحی؛ یک بازنده بزرگی، درست مثل شبه روشنفکران.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده