به گزارش راهبرد معاصر ؛روزنامه «پراودا»، چاپ مسکو در تحلیلی نوشته است: به رسمیت شناختن "بشار اسد" رئیس جمهوری سوریه از سوی کشورهای عربی، ادامه اعتراضات خیابانی «جلیقه زردها» در فرانسه، جنگ تجاری دونالد ترامپ و پیروزی نیروهای سیاسی مردم باور در برخی کشورهای اروپایی در سال ، گویای آن است که جهان در آستانه تغییرات گستردهای قرار دارد. حال این سوال مطرح است که جامعه جهانی در سال 2019باید منتظر چه تغییرات سیاسی خطرناکی باشد؟
1-مناقشه تجاری و حتی نظامی بین آمریکا و چین
در ماه فوریه زمان اجرای توافقنامه مربوط به تعرفههای تجاری برای کالاهای آمریکایی و چینی به پایان خواهد رسید. اگر برای اختلافات کنونی راه حل مسالمت آمیزی پیدا نشود، دونالد ترامپ از چین تقاضای تعرفههای تجاری به میزان 200میلیارد دلار خواهد کرد. پکن نیز ممکن است در پاسخ اوراق قرضه آمریکا را فسخ کند. در این صورت سازمان تجارت جهانی فرو پاشیده، اقتصاد جهانی کند شده و قیمت انرژی کاهش خواهد یافت.
جر و بحثهای تجاری می تواند منجر به عرصه نظامی کشیده شود. برای مثال، نیروی هوایی آمریکا ممکن است مصرانه سعی کند تا در دریای چین جنوبی حضور بیشتری پیدا کند. البته باید اذعان کرد که چین در عرصه مسائل نظامی کشور بی تجربهای نیست و در زمینه اقتصادی هم کاملاً قدرت رقابت با جهان غرب را دارد. در چنین شرایطی بسیاری از کشورها در مقابل این انتخاب قرار خواهند گرفت که طرف کدامیک از این دو قدرت را بگیرند. برای مثال قزاقستان باید بین آمریکا و چین، فقط یکی را انتخاب کند.
2- همگرایی در اتحادیه اقتصادی اورآسیایی
روسیه قاطعانه تصمیم گرفته تا اشتباه رخ داده درباره اوکراین را تکرار نکند و قیمت پایین انرژی برای متحدین اقتصادی خود در چارچوب اتحادیه اقتصادی اورآسیایی را در سطح پایین حفظ کند. در نشست سران اخیر روسیه-ارمنستان و روسیه-بلاروس، مقامات مسکو خواستار گسترش همگرایی آنها در ازای تامین ثبات و دفاع از آنها شدند.
سئوال اینجاست که آیا روسیه میتواند به این خواسته دست یابد؟ قزاقستان، بعنوان نزدیکترین متحد روسیه، با دقت زیاد روند اوضاع پیرامون این مسئله را دنبال میکند. نیروهای ملی گرا در قزاقستان در حال تشکیل حزبی برای راه یافتن به پارلمان هستند.این بمب سیاسی ممکن است در سال 1919و در صورت خارج شدن نورسلطان نظربایف از عرصه سیاسی، منفجر شود.
3- تغییرات سیاسی در کشورهای اروپایی
انتخابات در پارلمان اروپا که در ماه مه برگزار خواهد شد، میتواند نتایج غیرقابل انتظاری داشته باشد. رئیس کمیسیون اروپا اعلام کرده که رومانی آمادگی آن را ندارد که نمایندهای در اتحادیه اروپا داشته باشد. نگرانیهای دیگری نیز در برخی کشورهای اروپایی از سوی نیروهای سیاسی مردم باور و ملی گرا وجود دارد. آنها در حال پیروزی در انتخابات محلی در کشورهای آلمان، مجارستان، اسپانیا، ایتالیا، اتریش، سوئد، فرانسه و هلند هستند. اگر آنها به پارلمان اروپا راه پیدا کنند، کابوسی برای "خانه لیبرال اروپا" آغاز خواهد شد.
در تظاهرات «جلیقه زردها» در فرانسه از این صحبت میشود که سیاستمداران لیبرال از مردم عادی بسیار دور هستند. این موضوع ممکن است در سایر کشورهای اروپایی نیز مطرح شده و ناآرامیها در فرانسه در بخشهای مرکزی و شرقی اروپا سرایت کند.
4- ادامه اقدامات تحریکآمیز علیه روسیه
اقدامات تحریکآمیز علیه روسیه همچنان ادامه داشته و حتی بسیار عجیب است که مسکو به اعزام هواپیماهای شناسایی بدون خلبان به آسمان انگلیس متهم نشده است. فعلا ولادیمیر پوتین این توهینها را تحمل میکند، ولی غرب میداند که رئیس جمهوری روسیه میتواند به اعمال فشارها پاسخ داده و امکانات لازم برای این منظور، از جمله توان نظامی را در اختیار دارد.
روسیه فقط یک قدرت هستای نیست، بلکه تنها قدرت هستهای در جهان است که میتواند در صورت بروز یک جنگ هستهای، ایالات متحده آمریکا را از بین ببرد. موفقیت نظامی روسیه در سوریه نشان داده که ارتش این کشور دارای توان رزمی بسیار بالا و تجهیزات نظامی کاملا پیشرفته است. نمایش انواع سلاحها و فناوریهای نظامی جدید و یادآوری مداوم به جامعه جهانی در این باره که کره زمین ممکن است در معرض خطر یک جنگ هستهای فاجعه آمیز قرار داشته باشد، گویای آن است که روسیه آمادگی روبرو شدن با هر نوع درگیری نظامی، از جمله در خاک اوکراین را دارد.
5- توافق آمریکا و کره شمالی درباره خلع سلاح هستهای
توافق واشنگتن و پیونگ یانگ درباره خلع سلاح هستهای ممکن است تحقق پیدا نکند. در هر صورت اکنون نیز این مسئله ظاهرا به فراموشی سپرده شده است. ضمن اینکه دونالد ترامپ ممکن است دست به اقدامات غیرقابل پیش بینی بزند. در صورت عدم موفقیت، وی تلاش خواهد کرد تا بر ژاپن و کره جنوبی اعمال فشار بیشتری وارد کند تا از کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه ممانعت نماید.
البته بعید نیست که این مسئله رخ نداده و او به خواسته خود نرسد، برای اینکه دو کره بین خود و بدون حضور آمریکا هم بطور کامل به توافقاتی دست یافتهاند و ژاپن نیز بسیار مایل است که جزایر کوریل جنوبی را از روسیه بازپس گیرد و مهمترین شرط مذاکرات صلح با مسکو، تعطیل شدن پایگاههای نظامی آمریکا در خاک ژاپن است. چین نیز خواستار خروج آمریکا از منطقه است و این در حالی است که ترامپ، پکن را به خاطر حمایت اقتصادی از کره شمالی تهدید به تحریم کرده است.
6- افزایش وخامت اوضاع در خلیج فارس
پس از لغو منافع اقتصادی ایران از امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و اعمال مجدد تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه تهران، مقامات جمهوری اسلامی درباره امکان وخامت اوضاع در منطقه خلیج فارس هشدار دادهاند. در بدترین شرایط تلاش کشورهای اروپایی برای نجات توافق هستهای با ایران ثمربخش نخواهد بود. در آن صورت ایران ممکن است تصمیم بگیرد از ادامه انجام تعهدات خویش در قبال برجام دست برداشته، برنامه هستهای خود را توسعه داده و حتی مبادرت به بستن تنگه هرمز کند که روزانه حدود 30 درصد از نفت خام مصرفی جهان از آنجا عبور میکند. در چنین شرایطی امکان دارد آمریکا از توان نظامی خود برای باز کردن این کانال آبی استفاده کند که بدون تردید با پاسخ ایران مواجه خواهد شد. چنین درگیری نظامی قیمت نفت در بازار جهانی را به میزان بی سابقهای افزایش خواهد داد.
7- پیمان مربوط به موشکهای برد کوتاه و متوسط
در ماه فوریه سال 2019 زمان ضربالاجل تعیین شده از سوی دولت دونالد ترامپ به روسیه درباره اجرای بدون نقض پیمان نابودی موشکهای برد کوتاه و متوسط به پایان خواهد رسید. ولادیمیر پوتین هنوز هیچ پاسخی به این تهدید واشنگتن نشان نداده و ظاهرا نباید انتظار آن را نیز داشت. به هملین دلیل شمارش معکوس ازهم اکنون آغاز شده است.
بدون تردید آمریکا از این پیمان خارج شده و باید انتظار داشت که در سال 2019 موشکهای برد کوتاه و متوسط در هر گوشه از جهان که واشنگتن بخواهد، استقرار داده شوند. این مسئله تنها به زمان و حل و فصل مسائل فنی بستگی دارد و تنها مربوط به آسیا برای بازداندگی چین نبوده، بلکه در اروپا و به منظور بازدارندگی روسیه هم خواهد بود. در این بین، هرچند کشورهای اروپایی مخالف شکست توافقات موشکی بین مسکو و واشنگتن هستند، ولی ترامپ اهرمهای فشار زیادی برای تاثیرگذاری بر دیدگاه آنها در اختیار دارد که از جمله آنها افزایش تعرفههای تجاری و اعمال محدودیتهای اقتصادی حتی برای متحدین نزدیک خود در اروپاست.
بدین ترتیب در سال 2019 به احتمال زیاد باید شاهد افزایش تیرگی روابط، گسترش بی ثباتی و ناامنی بیشتر در جهان بود، هرچند در کشور سوریه، بعد از هفت سال جنگ، این امیدواری وجود دارد که روند حل و فصل سیاسی اوضاع آغاز شود و حتی سوریه بار دیگر در جمع کشورهای عربی پذیرفته شود. البته سایر کشورهای جهان ممکن است با خطرات بیشتری نسبت به سال گذشته مواجه شوند.