به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از زمان امضای توافقنامه آتش بس زیر نظر سازمان ملل متحد در دوم آوریل 2022 میلادی در یمن، هرگز نگران اهداف پادشاهی سعودی برای برقراری آتش بس نیستم و آنچه نگرانی من را افزایش داده، موضوعات حساس نظامی، منطقه ای و بین المللی ای است که پادشاهی سعودی را به اتخاذ چنین تصمیمی مجبور کرده، نه تمایل به برقراری صلح یا کاهش درد و رنج یمنی ها.
در منطقه، بخشی از وضعیت بحرانی پادشاهی عربستان را می توان به دلیل جنایت های این کشور علیه مردم مظلوم یمن دانست
در این زمینه شواهدی وجود دارد که برخی از آنها را بیان می کنم:
نخست: ضعف آشکار سامانههای پاتریوت آمریکایی در دفع حملات پهپادی و موشکی ارتش و کمیته های مردمی یمن به سایتهای حساس نفتی، بهویژه آنهایی که متعلق به شرکت آرامکو در جده است. در این حملات نظامیان ائتلاف عربی کشته شدند و نواقص نظامی ارتش عربستان آشکار شد. همچنین تشکیلات نظامی ائتلاف سعودی ضربات سختی دریافت کرد، به خسارت های جانی و مادی هنگفتی منجر شد و نشان داد سامانه های پدافندی آمریکا قادر به دفاع از مرزهای عربستان نیستند.
دوم: هزینه بالای عملیات نظامی علیه یمن و خالی شدن خزانه سعودی ها به وضع مالیات ظالمانه پادشاهی عربستان بر مردم حجاز منجر شد. وقتی مالیات ها نارضایتی گسترده مردم را به دنبال داشت، مقام های سعودی احساس خطر و سعی کردند با بازگشایی سالنهای تئاتر، نمایشهای سرگرم کننده و افتتاح شهربازی و سرگرم کردن مردم بر سیاست ریاضت اقتصادی خود سرپوش بگذارند. بن سلمان با این تغییر اجتماعی سعی کرد توجه مردم را از بحران مالی ای که به دنبال ماجراجوییهای بیملاحظه در یمن بر سر مردم کشورش آمده بود، منحرف کند.
سوم: در منطقه، بخشی از وضعیت بحرانی پادشاهی عربستان را می توان به دلیل جنایت های این کشور علیه مردم مظلوم یمن دانست، جایی که نارضایتی جهان اسلام به دلیل تداوم سیاست های پادشاهی سعودی در ریختن خون مردم بی گناه یمن به اوج خود رسید. موضع جرج قرداحی، وزیر اطلاع رسانی لبنان را فراموش نکنیم که در بیانیه ای تجاوز به یمن را «جنگی بیهوده» توصیف کرد؛ اتفاقی که باعث حمایت مردم این کشور و آزادگان جهان شد.
چهارم: در عرصه بینالمللی، عملیات نظامی ویژه روسیه و بازتابهای بینالمللی آن بیتردید از مهم ترین دلایل برقراری آتشبس بود، زیرا غرب از تصور تسلط روسیه بر اوکراین (که البته روی آن حساب میکردند) به وحشت افتاده بود.
به دلیل بحران اوکراین و تقابل روسیه با ناتو در مرزهای این کشور، از همان لحظات اولیه آمریکا و کشورهای اروپایی به جست و جوی منابع جایگزین انرژی روسیه پرداختند و نفت پادشاهی عربستان در کانون توجهات قرار گرفت. به همین دلیل تصمیم گرفتند تجاوز به یمن را به طور موقت متوقف، پرونده بشردوستانه را جایگزین و بتوانند منابع انرژی خود را تأمین کنند.
با توجه به موارد مطرح شده، آتش بس 100 درصد به نفع پادشاهی سعودی و قدرت های غربی بود و مردم یمن از آن سودی نبردند و حتی عربستان مزدوران خود را در جنوب، جنوب شرق و جنوب غربی یمن سازماندهی کرد. سپس برای خلاص شدن از شرّ «پیراهن عثمان» و زیاده خواهی های عبد ربه منصور هادی رئیس دولت مستعفی یمن، تشکیلاتی موسوم به «شورای ریاستی» تأسیس کردند.
موضوع به همین موارد محدود نماند، بلکه عربستان با خائنان و مزدوران یمنی ارتباط برقرار کرد و به رابطه خود ادامه می دهد تا مردم را علیه دولت صنعا به بهانه مطالبه حقوق کارمندان بشوراند؛ حقوقی که مدت هاست از سوی عربستان و مزدورانش غصب شده است و دولت صنعا به خاطر گناهی که مرتکب نشده مجازات می شود.
با اهمال سازمان جهانی خواربار به دستور آمریکا کمک غذایی به مردم یمن تأمین نمی شود و تنها مبلغ ناچیزی به یمن می دهند که در وهله نخست، به تمام کسانی که مستحق دریافتش هستند نمی رسد و دوم، اینکه مردم یمن بیشترین آسیب را از این سیاست های خصمانه می برند و هیچ تغییر مثبتی از آتش بسی که بارها نقض شده است، احساس نمی کنند. می توان گفت این آتش بس نقشه صهیونیستی-آمریکایی برای تجزیه داخلی کشور است.
موضوع به این موارد نیز محدود نشد، زیرا نیروهای آمریکایی سواحل یمن را به کنترل خود درآوردند و به بنادر و گذرگاه های حیاتی اشراف دارند و می خواهند معادله جدیدی را در سلسله تجاوزات خود به یمن تحمیل و راه را برای تجاوزات و حملات جدید باز کنند. این روند نتیجه ای جز درگیری مستقیم میان نیروهای یمنی و تفنگداران دریایی آمریکا نخواهد داشت.
عربستان با خائنان و مزدوران یمنی ارتباط برقرار کرد و به رابطه خود ادامه می دهد تا مردم را علیه دولت صنعا به بهانه مطالبه حقوق کارمندان بشوراند
تنها راه حلی که می تواند به رنج یمنی ها پایان دهد و دشمن را خوار و ذلیل از سرزمین یمن بیرون و پرچم پیروزی را برافراشته کند، مقاومت و ضربه زدن به تمام منافع حیاتی دشمنان در منطقه است. نیروهای آمریکایی وقتی ببینند هیچ توجیهی برای حضورشان در یمن وجود ندارد و هیچ نیروی محلی یا منطقه ای نمی تواند با توجه به تسلط نیروهای یمنی بر کل خاک این کشور پوششی برای حضورشان در یمن فراهم کند، خاک این کشور را ترک خواهند کرد.