به گزارش راهبرد معاصر؛ عفاف در کنار حیا عناصری به هم پیوستهاند که خداوند آن را در وجود تمام انسانها نهادینه کرده است از این جهت هر فردی به صورت ذاتی میداند که مسیر رستگاری و کمال معنوی در گام اول در گروی التزام به این خصلتهای نیکوست؛ چرا که وجود این دو عنصر به هر فردی تعالی روحی و عزت نفس میبخشد و در مقابل، هر مقدار این عناصر در انسان کاهش یابد، موجب تنزل روحی و شخصیتی وی میشود.
آنچه مسلم است، حجاب و پوشش از اصلیترین مصادیق عفاف است به گونهای که در تمام آموزههای ادیان و نیز متون کتب مقدس نسبت به رعایت آن تأکید شده است. حتی در این متون شاهد حد و حدود و قوانین شرعی حجاب هستیم. همچنین پژوهشها نشان میدهد علاوه بر تأکید ادیان آسمانی بر حجاب، امری معمول در بین مردم جوامع تلقی میشده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است».
آنچه بر اهمیت حفظ حجاب میافزاید، علاوه بر جنبه اخلاق فردی، شامل جنبههای اجتماعی آن نیز میشود. از این منظر حجاب امری است که تأثیرات مثبتی بر سلامت روانی جامعه میگذارد و عدم رعایت آن، جامعه را با چالشهای روانی و اخلاقی مواجه میکند. زیرا عدم رعایت مناسب حجاب از سوی زنان، ناشی از یک حالت تبرج و خودنمایی است که این مسئله به تنهایی سلامت روان آنها را با تهدید مواجه میکند و از دیگر سو زمینههای تنش رفتاری در مردان را ایجاد میکند. وقتی زن با پیکر آراسته، خود را در دیدگاه مرد قرار میدهد، خواه ناخواه غریزه جنسی مرد را بر میانگیزد و چون به خاطر موانع شرعی یا عرفی و یا قانونی این غریزه برانگیخته شده ارضاء و برطرف نمیشود، پریشانی فکر و فشار روحی ایجاد و احساس محرومیت و ناکامی را بیدار میکند و در صورت تکرار، تعادل آدمی را برهم زده و سرانجام موجب بیماری روانی میشود.
تمام این چالشها زمینههای تزلزل پایههای خانواده را فراهم میآورد. زیرا بانویی که باید به فکر پرورش معنوی خویش و در عین حال تربیت فرزند و همسرداری باشد، وقت خود را صرف آراستگی ظاهری میکند و به صورت کلی از وظایف خود باز میماند. همچنین مردی که باید اوج محبت خود را نثار همسر خویش کند، با دیدن زنان بدحجاب و یا به تعبیری بیحجاب، ممکن است با خطرات غیر قابل جبرانپذیری مواجه شود. ادیان آسمانی با توجه به این مسائل قوانینی وضع کردهاند تا سلامت روانی و معنوی جامعه تضمین شود.
از این روست که باید نهادهای حکومتی و مرتبط با مسئله عفاف و حجاب به صورت جدیتری به این امر بپردازند. متأسفانه گاهی شاهد وضع قوانین یکجانبهگرایانه از سوی این نهادها هستند. این نهادها در حالی برای جامعه قوانین حجاب را وضع میکنند که ادارات دولتی و نیمهدولتی و یا شرکتهای خصوصی با مسئله بدحجابی کارمندان دست و پنجه نرم میکنند.
حجتالاسلام محمدرضا دُرانی، کارشناس مسائل تربیتی معتقد است برای اصلاح و فرهنگسازی امر حجاب باید ادارات دولتی و شرکتها نیز مورد توجه قرار گیرد. وی در این باره میگوید شما تبلیغات روزنامهها را نگاه کنید، نوشتند یک خانم با ظاهر مناسب و با روابط عمومی خوب. یعنی اگر میخواهی در فلان شرکت خصوصی پذیرفته شوی، باید الزامات آنجا را که شامل آرایش، خودنمایی و تبرج است، داشته باشی. لذا یک بخش (از اصلاح حجاب) مربوط به قانونگذاری میشود. خیلی از جاهای دنیا این قانون است. مرد و زن در محل تحصیلشان، پوشش متناسب با قوانین آنجا را دارند. آیا جامعه ما به این سمت نمیتواند حرکت کند؟ چطور تاکسیهای ما دارای رنگهای زرد و سبز است! چطور در برخی کشورها اگر مرد کروات نزند، نشانه بیادبی است؟ باید فرهنگسازی کنیم. باید از خانواده شروع شود. زیرا کانون اصلی تربیت و رشد از خانواده شکل میگیرد.
منبع: تسنیم