به گزارش راهبرد معاصر، پس از انتخاب سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور دولت سیزدهم، توجه و نگاه وی به حوزه تعلیم و تربیت، نفسی تازه در کالبد فعالان این حوزه وارد کرد.
رویکرد تحولی وی و گروه مشاوره ریاستجمهوری، بر حرفهای بودن و تخصصی بودن حوزه تعلیم و تربیت تاکید داشته است.
از سویی دیگر، رئیسی جوانگرایی را در اولویت قرار داده است. از این رو گزینه حسین باغگلی و سپس مسعود فیاضی به مجلس شورای اسلامی معرفی شدند اما پس از عدم توفیق آنها برای کسب رای اعتماد از مجلس، یوسف نوری به عنوان وزیر آموزش و پرورش از پلههای ساختمان شهید قرنی بالا رفت.
نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت انقلابی با انتصاباتی بر پایه سوابق حرفهای و با نگاه غیرسیاسی گامی مثبت در مسیر تحول ساختاری آموزش و پرورش و آغاز اصلاح برداشت اما از آنجا که طالع وزارت آموزش و پرورش بر عدم ثبات مدیریت است، وزیر در جریان رتبهبندی معلمان و عدم پرداخت به موقع حقوق آخرین ماه سال 1401 که منجر به اعتراضات فراوان جامعه فرهنگیان شد، استعفا داد و دوباره قصه انتخاب وزیر از مجلس آغاز شد.
با توصیه رهبر معظم انقلاب بر انتخاب هر چه زودتر وزیر آموزش و پرورش، در نهایت گزینه سرپرستی این وزارتخانه از مجلس رای اعتماد گرفت و اینک نوبت "رضا مراد صحرایی" بود که با نظر به سند تحول و سیاستهای دولت، سکان تعلیم و تربیت را به دست گیرد.
آغاز سال تحصیلی جدید، مهمترین تقویم سالی آموزش و پرورش است. تمامی اقدامات، هماهنگیها و تلاشها برای شروعی هر چه بهتر و قویتر در این مقطع زمانی است اما در آستانه آغاز سال تحصیلی 1402 و با برخی انتصابات صورت گرفته و در شرف انتصاب از سوی مراد صحرایی، 4 تذکر صریح و ویژه رهبر معظم انقلاب را به وزیر آموزش و پرورش متذکر میشویم:
ایشان در 17 اردیبهشت 1393 متذکر شده بودند: "آموزش و پرورش بزرگترین مجموعه حکومتى در نظام جمهورى اسلامى است. بیش از یک میلیون [نفر] موظّفینِ در این تشکیلات عظیمند که با بیش از دوازده میلیون مستقیم، و با بیش از دهها میلیون - یعنى با خانوادهها - غیر مستقیم، سروکار دارند.
اینچنین شبکه عظیمى، خیلى مهم است. نیروهایى که باید در این شبکه عظیم بهکار گرفته بشوند، باید خصوصیّاتى داشته باشند. یکى از این خصوصیّات این است که پرانگیزه باشند، بانشاط باشند؛ از نیروهاى خسته، فرسوده، بىابتکار - کسانى که هرچه بلد بودند، به کار زدند، دیگر هیچ کارى بلد نیستند - نباید بهعنوان عناصر اولویّتدار استفاده کرد.
اولویّت با نیروهاى جوان، بانشاط، پرانگیزه، متدیّن، انقلابى و کسانى است که مسئله آنها در آموزش و پرورش، همان مسئله اصلى آموزش و پرورش باشد یعنى تربیت انسانها؛ از اینها باید استفاده کرد.
این یک مسئله است. بنابراین در مدیریّتهاى کلان و سطح بالاى آموزش و پرورش، اولین مسئله به نظر من این است که نگاه کنند ببینند از چه نیروهایى استفاده میکنند؛ از نیروهاى مؤمن، انقلابى، بانشاط، علاقهمند، عاشق کار خود، و آماده ورود در میدانهاى دشوار در محدوده اهداف آموزش و پرورش؛ این مهمترین کار است.
...یک مسئلهى دیگر این است که مدیرانى که انتخاب میکنیم، مدیرانى باشند که اهتمامشان به آن مسئله اصلى آموزشوپرورش باشد.
داشتن نگاههاى جریانى و سیاسى و حزبى و جناحى و این چیزها، براى آموزشوپرورش سَم است.
ما در طول این سالهاى متمادى دورانى را دیدیم که به این چیزها اهتمام بیشترى شد و آموزش و پرورش خسارت یافت. مراقب باشید!
جورى با مسائل گوناگون آموزش و پرورش برخورد بشود که مسئله مدیر هر بخش از این دستگاه عظیم و عریضوطویل، مسئلهى «آموزش» و «پرورش» باشد؛ تربیت انسان باشد، تربیت نیروى انقلاب باشد.
برادران، خواهران، عزیزان! من همینجا عرض بکنم: اینکه ما تکیه میکنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدیّن، بهخاطر این است که ما راه طولانى در پیش داریم؛ این ملّت راه طولانى در پیش دارد.
هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموختههاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم - «ما» که عرض میکنم، مراد این حقیر نیست؛ مراد، ملّت ایران و مسئولان انقلاب است؛ صاحبان انقلاب - آن هدف، هدف خیلى والایى است."/ تسنیم