دشمنی شدید دولت اصلاحات با آیات جنتی و مصباح یزدی-راهبرد معاصر
پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت حاج سید علاءالدین میر محمد صادقی رئیس‌جمهور عازم قاهره شد رئیس‌جمهور فردا به مصر می‌رود تاجگردون: ۱۱ میلیارد دلار برای کالا‌های اساسی تخصیص یافت  بودجه ۱۴۰۴ به شورای نگهبان ارسال شد استاندار تهران: تعطیلی‌ها روزانه اعلام می‌شوند ربیعی: رئیس‌جمهور قانون حجاب و عفاف را در دستورکار شورای امنیت ملی قرار داد وکیل پرونده «کنسرت فرضی»: بازداشت پرستو احمدی در مازندران سخنگوی دولت: افزایش دو یا سه برابری بودجه نیرو‌های مسلح صحّت ندارد امام جمعه موقت تهران: هدف رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است / جامعه جهانی برای توقف این رژیم به پا خیزد  واکنش صمصامی به گران سازی نرخ ارز؛ وزیر اقتصاد استیضاح شود + عکس اطلاعیه سپاه: شبکه ضد امنیت ملی در قزوین متلاشی شد بیانیه سپاه / آغاز دورانی نوین از پروسه شکست دشمنان امت اسلامی و غلبه جبهه مقاومت بر توطئه ترکیبی جبهه باطل سخنگوی دولت: اغلب بنزین تولیدی کشور مطابق با استانداردهای یورو ۴ است ابراهیم‌پور: مطالبات معلمان بازنشسته نیمه دوم ۱۴۰۰ در سال آینده پرداخت می‌شود
در گفتگویی از سوی حسین مظفر تشریح شد؛

دشمنی شدید دولت اصلاحات با آیات جنتی و مصباح یزدی

وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات در گفتگویی از عناد و ضدیت شدید دولت وقت با آیات جنتی و مصباح یزدی سخن به میان آورده است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۳ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - 2019 September 01
کد خبر: ۲۰۹۵۶

به گزارش راهبرد معاصر؛ حسین مظفر از جمله‌ی سیاسیونی است که در طول چهار دهه حضور در مناصب مختلف، مواضع سیاسی مختلفی را در کارنامه‌ی خویش به ثبت رسانیده، از حضور در دولت اصلاحات تا نامزدی اصولگرایان در مجلس هفتم، با این حال همواره تلاش نموده در طول حیات سیاسی‌اش از خط امام و رهبری تبعیت نماید. وی که هم اکنون حکم عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد، به تحولات کنونی مجمع بخصوص در رابطه با لوایح چهارگانه fatf  مشغول می‌باشد. مظفر در گفتگویی تفصیلی با فارس به تشریح فضای کنونی کشور و فعالیت‌های پیشین شخصی‌اش پرداخته است.

 

در ادامه به تشریح اهم گفتگوی صورت پذیرفته فارس با حسین مظفر خواهیم پرداخت:

 

  • ارزیابی دستاوردهای یک انقلاب را باید با شرایط مختلفی سنجید. اولا باید ظرفیت ها و امکانات انقلاب و اینکه چه آرمان هایی را مطرح کرده بررسی شود. نکته دوم اینکه انقلاب با چه چالش هایی رو به رو بوده است. این‌ها موضوعات بسیار مهمی است که باید در کنار یکدیگر دیده شود. اگر کشوری یا انقلابی فقط آرمان هایی را مطرح کند اما چالش هایی پیش روی آن نباشد به مراتب از آن انتظار بیشتری می رود اما انقلاب اسلامی که از همان آغاز با چالش های جدی رو به رو بوده و تمام دشمنان انقلاب اسلامی علیه ما موضع گیری کردند و تهدیدها، تحریم ها و حتی جنگ بر علیه ما به راه انداختند.

 

  • بی شک اندازه و میزان چالش های بیرونی که مانع از تحقق برخی آرمان‌های انقلاب اسلامی نیز شده بیشتر از چالش های درونی است. قصد نفی چالش های داخلی را ندارم اما قطعا اگر جنگ هشت ساله، تحریم ها و تهدید های خارجی بر سر راه انقلاب اسلامی نبود وضعیت اینگونه نبود و حتما وضعیت بهتری نسبت به حال حاضر داشتیم

 

  • در گذشته ایران نقطه سیاهی بر جغرافیای زمین به حساب می‌آمد و می توان آن را با مشخصاتی هم چون ضعیف، حقیر، نوکر و وابسته توصیف کرد، اما در حال حاضر به برکت این انقلاب ایران عزتمند شده و نقطه نورانی در جغرافیای زمین به شمار می آید و مرکز آمال و آرزوهای انسان های حق گرا عالم شده است. آمریکا بارها اقرار کرده که این ایران فعلی است که پرچم آمریکا را در غرب آسیا به حالت نیمه برافراشته در آورده است.

 

  • تشکیل نظام ولایی نیز دستاورد بزرگی محسوب می شود. بعد از رسول خدا قرار بر این بود که قطار رسالت بر ریل امامت ادامه پیدا کند اما این مسیر قطع شد و دنیا 7 قرن گرفتار خلافت و هفت قرن گرفتار سلطنت شد. در طول این چهارده قرن آرزوی تمام انسان ها و مجاهدین حق گرای عالم این بوده که دوباره این قطار را در ریل اصلی خود قرار دهند. انقلاب اسلامی توانست دوباره این قطار را به مسیر اصلی خود بازگرداند. امام خمینی دوباره ریل امامت را در مسیر قطار رسالت قرار داد و دوباره این نظام ولایی را احیا کرد. بخش مهم این اقتدار و ماندگاری نظام ما به خاطر وجود ولایت فقیه در کشور است.

 

  • ما در مسئله «و نظهر الاصلاح فی بلادک» که جزئی از ارکان حکومت داری امیرالمومنین است و در آن به امور شهرها و آبادانی و رفاه مردم توجه داشته است کوتاهی کرده ایم. متاسفانه در زمینه رفاه مردم هنوز نتوانستیم به دستاورد کافی برسیم. مقداری در این زمینه دیر اقدام کردیم و اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری فرمودند اگر در روزهای آغازین مطرح می شد شاید جامعه به چنین وضعی گرفتار نمی شد. حتی اگر دولت مردان کشور از زمانی که رهبری اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند هم به این مهم می پرداختند و محور را تولید داخل قرار می دادند به این وضع گرفتار نمی شدیم.

 

  • وزیر دولت اصلاحات {مهاجرانی} در آن زمان عنوان کرد که ما متولی ارشاد نیستیم و ارشاد را باید به سازمان تبلیغات سپرد. این صحبت بسیار غلطی است که غربی ها صد سال پیش مطرح کردند و از آن برگشتند. غربی ها دیدند که فرهنگ روح جامعه، جان‌مایه جامعه و اقتصادساز و سیاست‌ساز در هر کشوریست و برخلاف نظر اولیه و لیبرالی خود عمل کردند، بنابراین ساده‌اندیشی ما و هم اینکه برداشت غلط ما از مدیریت فرهنگ و عدم برنامه ریزی ها باعث شده که به اهدافی که باید می رسیدیم، نرسیدیم چون فرهنگ مردم را مدیریت نکردیم.

 

  • در برنامه اول تا پنجم دولتمردان تقریبا اعتقاد پنج‌ساله اندکی به برنامه ریزی و برنامه داشتند، اما دکتر روحانی در این دوره و دوره قبل خود اعتقادی به برنامه نداشتند و معتقد بودند برنامه باید همان وعده های رئیس جمهور باشد که در دوران انتخابات به مردم می دهد. چنین حرف هایی خطرناک است و این معنی از آن برداشت می شود که ما به هر رئیس جمهوری اختیار بدهیم که باب میلش هر کاری که مد نظرش است انجام دهد. تعجب می کنم که دکتر روحانی چنین اعتقادی دارند. برنامه های کشور باید از یک سری اصول، ظرفیت ها و پیوست ها و پیوندهایی پیروی کند.

 

  • یکی از اشکالات اساسی ما این است که نیرو سازی نکرده‌ایم. کادر سازی در انقلاب از مهمترین مولفه های ماندگاری و توانمندی یک انقلاب است. کشور های دیگر در این زمینه فعال بوده و کادرسازی می کنند و مدرسه های مخصوص پرورش مدیران دارند. متاسفانه استفاده از مدیران در کشور ما تا بدین حال یا به صورت تبارگرایی و دم دستی و یا ناشی از آشنایی و ساده‌اندیشی ها بوده است. گردش نخبگان در کشور وجود ندارد و علت اصلی آن هم این است که مرکزی برای تربیت نخبگان در کشور تعبیه نشده است.

 

  • از زمانی که لوایح چهارگانه مبهم و مجهول FATF مطرح شد برخی نگاهی منفعلانه به این مساله داشتند که این لوایح باید تصویب شود و برخی نیز نظر مخالف داشتند.

 

  • تا پیش از این ایران عضویت در کنوانسیون های متعددی را به دست آورده و هیچ مشکلی هم پیش روی ما نبوده و نهایتا در برخی کنوانسیون ها برای ما حق شرطی در نظر گرفته شده است. به این دلیل که برخی از کنوانسیون ها اول و آخر آن مشخص و مواد و مفاد به کار رفته در آن روشن و ایران به سادگی توانسته که تصمیم به ورود یا عدم ورود به کنوانسیون مزبور را بگیرد یا نگیرد. اما اشکال این لوایح چهارگانه این است که توصیه FATF است و FATF کنوانسیون یا نظام بین‌الملل نیست بلکه گروهی از کشورهاست که تصمیمات خود را به سایر کشورها تحمیل می‌کنند.

 

  • علت مخالفت‌های اعضای مجمع با این لوایح این است که اولاً اینکه 90 درصد پول‌شویی‌های جهان در کشورهای عضو FATF رخ می‌دهد. ثانیاً بعد از جریان 11 سپتامبر 2001 مقوله مبارزه با تروریسم نیز به برنامه های این گروه اضافه شد. ثالثاً بعد از مدتی برنامه موشکی و سلاح هسته‌ای را نیز اضافه کردند، پس معلوم می‌شود که FATF چارچوب خاصی ندارد و هر لحظه می‌تواند مأموریت جدیدی را به آن اضافه کند.

 

  • ابهام و اشکالی که وجود دارد این است که تعیین کننده و تعریف کننده این مولفه ها مانند تروریسم آنها هستند یعنی امروز حماس را و فردا سردار قاسم سلیمانی و بعد از آن سپاه پاسداران را تروریست خطاب می کنند، همان‌طور که آمریکا اعلام کرد.

 

  • ما تجربه تلخی در برجام داشتیم. در برجام توصیه های رهبری و مجلس رعایت نشد. رهبری تاکید کردند که کلمات را دقیق ارزیابی کرده و بگنجانید. اما دیپلمات های ما به افرادی مانند کِری اعتماد کردند و به کلماتی که چند معنی از آنها برداشت می شد دقت نکردند و بعد از این، آنها ادعا کردند که صنایع موشکی ما نیز باید تحت کنترل قرار بگیرد. نباید این تجربه تلخ را دوباره در FATF تکرار کنیم. باید جملات کاملا شفاف باشد،‌ که شفاف نیست.

 

  • عده‌ای در کشور موافق عضو شدن در این گروه اقدام مالی هستند و استدلال های خود را دارند و عده ای نیز مخالف پیوستن به این گروه هستند و آنها نیز دلایل خود را دارند، اما دلایل مخالفان به مراتب، محکم و قوی‌تر است. تنها استدلال موافقان این است که اگر عضو این گروه نشویم، بهانه به‌دست مخالفان می‌دهیم، که علیه ما برنامه‌ریزی کنند و اینکه اگر به این گروه ملحق نشویم چین و روسیه که با کشور ما در حال حاضر ساز و کار مالی دارند نیز با ما قطع ارتباط می کنند. اولا باید در پاسخ گفت که اینها می‌توانند هر چیزی علیه ما را بهانه کنند، چه امضا کنیم و چه امضا نکنیم؛ ثانیاً در مورد چین، روسیه و هند هم که می گویند اگر ما عضو FATF نشویم در لیست تحریم قرار می گیریم امکان ندارد چنین چیزی اتفاق بیفتد زیرا زمانی که در لیست سیاه قرار داشتیم این کشور ها با ما همکاری داشتند ما در حال حاضر در لیست خاکستری هستیم و به طریق اولی همکاری‌ها را قطع نخواهند کرد. ثالثاً باید در این پرونده حوصله بیشتری کنیم و موضع اروپا را در این موضوع ببینیم در تجربه برجام همه چیز را نقد دادیم و فقط یک مشت وعده نسیه تحویل گرفتیم و از این نسیه هم چیزی عاید ایران نشد. باید صبر کنیم تا موضع این کشورها مشخص شود و ساز و کار های خروج از تحریم را به ما بدهند که ما تصمیم بگیریم که عضو این گروه مالی بشویم یا نشویم.

 

  • معیار من خط امام است. در اوایل انقلاب، تشکل هایی به وجود آمدند که اندیشه ها و آرمان های امام را پاسداری می کردند. انتقاد این تشکل‌ها به طیف راست در اوایل انقلاب این بود که این طیف توجه چندانی به اندیشه های امام ندارند. برخی معتقدند که من تغییر هویت سیاسی داده ام اما چنین نیست من همان اندیشه و آرمان های خط امام را دارم. امام آمریکا را دشمن می دانست من هم چنین تفکری دارم. حضرت امام ولایت فقیه را لب الالباب اندیشه سیاسی حکومت می دانست من هم چنین نظری دارم. نظر امام در دفاع از اندیشه ها و آرمان ها تا آخرین قطره خون بود من هم چنین اعتقادی دارم. اشتباه اصلی این است که مرزبندی هایی که در کشور وجود دارد مرزبندی های شفافی نیست و همه را به چپ یا راست تقسیم کرده ایم. در حال حاضر مرزبندی های چپ و راست نیز با یکدیگر مخلوط شده و به‌هم ریخت، موضع مشخصی در آن وجود ندارد. بسیاری از مولفه هایی که چپ ها به آن اعتقاد داشتند در حال حاضر مورد پذیرش راست ها هستند و بالعکس.

 

  • زمانی چپ ها دشمن آمریکا بودند اما در وضعیت فعلی سازش‌کارترین نیروها را در برخورد با آمریکا دارند. چپ ها مخالف بازار آزاد بودند اما از این طرف طیف راست نیز در ابتدا اشتباهاتی داشتند به عنوان مثال حضرت آیت الله مرحوم آذری قمی در رابطه با احکام امام مبنی بر حکم مولوی و ارشادی مقاله را منتشر کرد. ما به عنوان چپ پیرو خط امام از این مقاله بسیار ناراحت شدیم چرا که معتقد بودیم اگر حکم امام و رهبری مولوی و ارشادی شود زیر بنای اجرایی آن سست می شود. امام مسلمین به عنوان نماینده امام عصر در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی هر دستوری را بدهد باید اطاعت کرد. متاسفانه همان هایی که فریاد دفاع از امام سر می دادند، در حال حاضر می گویند که باید آموزه های امام را در موزه ها جستجو کرد؛ که البته خودشان به موزه رفتند.

 

  • برخی از مشکلات من در آموزش و پرورش را مقام معظم رهبری حل می‌کردند. 60 میلیارد کسری حقوق معلمان در آن زمان به‌دستور رهبری به من در آموزش و پرورش داده شد و دولت هیچ کمکی در این زمینه به من نکرد. می‌توان گفت مظلوم‌ترین فرد در دولت‌های گذشته من بودم، چرا که هم از طرف افرادی مانند آقای محمدعلی نجفی رئیس سازمان برنامه و بودجه بود و مورد اعتماد دولت اصلاحات بود، بودجه وزارت تحت تصدی من کم شده و در فشار قرار گرفتم و هم اینکه از طرف طیف راست، مورد مواخذه قرار گرفته بودم، که چرا چنین سمتی را در دولت اصلاحات قبول کرده‌ام؟ من در حال حاضر نه در عضویت رسمی هیچ کدام از طیف‌های راست و چپ نیستم؛ اگرچه به مراتب از چپ‌ها در مقوله اصلاحات فهم صحیح‌تری دارم و از راست‌ها نیز ولایی‌تر هستم و به انقلاب و رهبری و این نظام ولایی عشق می‌ورزم و آرزو دارم در راه این نظام به شهادت برسم.

 

  • عده‌ای از مشارکتی در آن زمان به سرپرستی خانم فاطمه حقیقت‌جو با من ملاقات کردند و با من شرط کردند و حرف‌هایی را به من دیکته کردند و گفتند باید طبق برنامه‌های ما پیش بروی؛ من هم گفتم که اگر دوباره برای این پست معرفی شوم همان رویه قبل را در پیش می‌گیرم و به این دلیل دیگر برای سال 80 معرفی نشدم. البته خود شخص آقای خاتمی تمایل داشت که من را دوباره برای این پست معرفی بکند، چرا که کارکرد من را قبول داشت، ولی نتوانست فشار گروه‌های مشارکتی را تحمل کند، اما بعد از اینکه شخص دیگری برای تصدی این پست معرفی شد اظهار پشیمانی کرد.

 

  • آن‌ها گفتند که دولت آقای خاتمی انتظار داشت آموزش و پرورش را در مسیر اصلاحات قرار بدهید که شما در این امر کوتاهی کردید. از آنها پرسیدم که چه کوتاهی در وظایفم بوده است؟ آنها گفتند که باید مانند آقای مهاجرانی، علیه آقایان جنتی و مصباح یزدی موضع گیری می کردید. من در جواب آنها گفتم هرگز وزیر نظام نمی‌تواند اپوزیسیون نظام باشد. صحبت من همیشه این بوده که وزیر نمی‌تواند اپوزیسیون باشد، وزیر همیشه باید پاسخگو باشد و اگر جرمی در زمان وزارت او اتفاق بیفتد خودش مجرم است.
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده