به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تجاوزات مداوم اسرائیل و جنایت های آنها در باریکه محاصره شده غزه به تغییر زاویه دید افکار عمومی جهان نسبت به حمایت از رژیم اشغالگر منجر شده است. درواقع برای بسیاری از مردم جهان حقیقتی که اسرائیل و غرب برای چندین دهه سعی در پنهان کردنش داشتند، آشکار شد.
غزه معادله سیاسی فلسطین را تغییر داد. احتمالاً پیامدهای تهاجم علیه فلسطینیان در غزه معادلات سیاسی کل منطقه را تغییر خواهد داد و باعث خواهد شد موضوع فلسطین محوریت گذشته خود را بازیابد و به فوریترین بحران سیاسی جهان در سالهای آینده تبدیل شود.
اجساد غرق به خون کودکان فلسطینی و خانواده هایی که تمامی اعضایشان کشته شدند، شاهد صادقی بر وحشیگری اسرائیل، حمایت غیراخلاقی متحدانش و مواضع شرم آور نظام بین المللی است
از زمان تأسیس رژیم اشغالگر اسرائیل با تسهیل گری بریتانیا و حمایت ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی، نگرانی دائمی وجود داشت که برتری نظامی اسرائیل در زمره اولویتهای امنیتی قرار گیرد. حمایت مادی و سیاسی آشکار رژیم اشغالگر از تروریسم با عنوان مبهم «حق دفاع از خود» رژیم آپارتاید را در فلسطین پوشش می دهد.
با تداوم سیاست ها و مواضع شرم آور آمریکا و غرب، ستمگران اسرائیلی «حق» خود دانستند فلسطینیان مظلوم را مجبور به پذیرش اشغال سرزمینشان، نادیده گرفتن حقوق خود و تسلیم شدن در برابر پاک سازی قومی کنند به این سیاست هشت دهه ادامه دهند.
در این راستا هرگونه ابتکار صلح فلسطین و اعراب حتی توافقنامه اسلو رد و به فرصتی برای تل آویو تبدیل شد تا اشغالگری نظامی خود را تثبیت کند، شهرکهای خود را گسترش دهد و فلسطینیان را در محاصره زندانهای باز و باریک محبوس کند.
با وجود این، جنگ امروز اسرائیل علیه غزه بسیاری مفاهیم قبلی را تغییر داده و ادعای مداوم اسرائیلی ها مبنی بر اینکه جنگ آن ها علیه حماس نوعی بنیادگرایی است، چیزی جز عملیات روانی تل آویو برای احیای روایت اسرائیلی ها از ماجرای غزه نیست. هرچند انباشت غم انگیز اجساد هزاران غیرنظامی فلسطینی در خیابان ها که بیشترشان کودک هستند، افکار عمومی غرب و بین المللی را به نفع روایت واقعی فلسطینیان تغییر داد.
اجساد غرق به خون کودکان فلسطینی و خانواده هایی که تمامی اعضایشان کشته شدند، شاهد صادقی بر وحشیگری اسرائیل، حمایت غیراخلاقی متحدانش و مواضع شرم آور نظام بین المللی است که به قاتلان پاداش می دهند و قربانیان را سرزنش می کنند.
از میان تمام اظهارات مغرضانه، موضع گیری جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده شاید غیرانسانی ترین در نوع خود باشد که مدعی شد فلسطینیان درباره تعداد کشته شدگان خود دروغ می گویند. شاید واشنگتن هنوز متوجه نشده است عواقب حمایت بی قید و شرطش از اسرائیل در آینده فاجعه بار خواهد بود، به ویژه در منطقه ای که از استکبار اسرائیل، هژمونی استعماری غرب، استانداردهای دوگانه و حملات مداوم غرب علیه حقوق بشر خسته شده است.
هنگامی که ریاض منصور، سفیر فلسطین در سازمان ملل متحد 26 اکتبر سخنرانی احساسی ای ایراد کرد، در میان تشویق بی وقفه هیئت های بین المللی در مجمع عمومی که نشان دهنده حمایت فزاینده از فلسطین است، نتوانست جلوی اشک هایش را بگیرد. نه تنها در سازمان ملل متحد، بلکه در صدها شهر، شهرک و پایتخت در سراسر جهان سیل خروشان حمایت از فلسطین بی بدیل است.
این را مقایسه کنید با زمانی که گیلاد اردان، سفیر رژیم اشغالگر در سازمان ملل متحد که در زمره دروغگوترین مقام های تل آویو است، وقتی در روزهای نخست جنگ سخنرانی کرد، هیچکس وی را تشویق نکرد.
روایت اسرائیل از ماجرای غزه شکسته و هزاران تکه شده و اسرائیلی ها هرگز تا این حد منزوی نبوده اند. این روند قطعاً «خاورمیانه جدید»ی نیست که نتانیاهو در سخنرانی خود در برابر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 22 سپتامبر پیش بینی کرده بود.
نه تنها در سازمان ملل متحد، بلکه در صدها شهر، شهرک و پایتخت در سراسر جهان سیل خروشان حمایت از فلسطین بی بدیل است
اسرائیل که نمیدانست چگونه همدردی اولیه به سرعت به تحقیر آشکار تبدیل شده است، به تاکتیکهای قدیمی متوسل شد. 25 اکتبر اردان از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد خواست استعفا دهد، زیرا مدعی بود وی صلاحیت ریاست سازمان ملل متحد را ندارد. شاید گناه نابخشودنی گوترش این باشد که گفت، حملات حماس در فضای خلاء رخ نداده است.
در تفکر اسرائیل، حتی گروههای حقوق بشر بینالمللی پیشرو در جهان اجازه ندارند جنایت های غزه را در محک قضاوت قرار دهند یا جرئت ندارند علت اصلی درگیری، ساختار رژیم آپارتاید اسرائیل را که بر همه فلسطینیان تحمیل شده است، به چالش بکشند. حتی وقتی عفو بینالملل در بیانیه خود اعلام کرد، هر دو طرف نقض جدی قوانین بشردوستانه بینالمللی ازجمله جنایت های جنگی مرتکب شدهاند، اسرائیل به آن حمله و این گروه را به یهودیستیزی متهم کرد.
برای تلآویو و واشنگتن، هیچ عاملی نباید تصویر ایدهآل ایجاد شده به وسیله اسرائیل را از نسلکشی اش در غزه خدشهدار کند و هیچکس نباید از ریشهکن کردن بیرحمانه اشغالگری، محاصره یا فقدان افق سیاسی و صلح عادلانه برای فلسطینیان سخن بگوید.
اسرائیل دیگر آن گونه که مایل است قدرت مطلق ندارد. تحولات اخیر ثابت کردند ارتش شکست ناپذیر آن ها به ببر کاغذی تبدیل شده است و تصویری که سال گذشته به آنها لقب دهمین صادرکننده بزرگ اسلحه در جهان داد، در بازار شکسته شده است.
این ها مواردی است که بیشتر از همه اسرائیل را عصبانی می کند. موشه فیگلین، عضو سابق کنست گفت: مسلمانان دیگر از ما نمی ترسند. برای بازگرداندن این ترس افراطگرایان اسرائیلی خواستار سوزاندن غزه و تبدیل فوری آن به خاکستر هستند.
غزه نخواهد مُرد، زیرا دارای ایدئولوژی قوی و در قلب و ذهن اعراب، مسلمانان و میلیون ها نفر در سراسر جهان جا افتاده است. این ایدئولوژی است که باور دیرینه را در زمینه اینکه جهان به اولویت های اسرائیل، امنیت آن، تعاریف خودخواهانه صلح و همه توهمات دیگر نیاز دارد، به چالش می کشد.
موضوع فلسطین اکنون باید به همان جایی که همیشه در آن بوده است، یعنی در رأس اولویت ظلم ستیزان و نه ظالمان بازگردد. زمان آن فرا رسیده است درباره حقوق فلسطینیان، امنیت فلسطین و حقوق مردم فلسطین و وظیفه آنها برای دفاع از خود و مقاومت در برابر اشغالگری صحبت کنیم. زمان آن فرا رسیده است از عدالت واقعی و غیرقابل مذاکره، از برابری، حقوق کامل سیاسی و حق بازگشت صحبت کنیم.