به گزارش «راهبرد معاصر»؛ این روزها مقام های دولت ائتلافی آلمان مواضع تندی در حمایت از نسل کشی صهیونیست ها در نوار غزه اتخاذ کردند و حتی وزارت دفاع این کشور در اقدامی وقیحانه از آمادگی خود برای کمک به تل آویو در راستای استمرار جنایت علیه فلسطینیان خبر داد. افشای این موضوع به وسیله برخی منابع غربی به وضوح نشان دهنده همپوشانی عملیاتی، امنیتی و سیاسی برلین و تل آویو در جنایت های اخیر است.
اورزولا فن در لاین، رئیس آلمانی کمیسیون اروپا نیز در روزهای اخیر حتی اجازه محکوم کردن کودک کشی صهیونیست ها را در نوار غزه از سوی این مجموعه نداد و در مقابل، بانی تصویب بیانیه های متعددی از سوی اروپا در حمایت مطلق از رژیم اشغالگر قدس بوده است.
پایگاه آلمانی رامشتاین یکی از اصلی ترین کانون های مداخله گرایی مخرب برلین در حوزه امنیت بین الملل به شمار می رود
دو جریان سیاسی اصلی آلمان (احزاب سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی) به همراه احزاب دموکرات های آزاد و سبز اهمیتی نسبت به افزایش تصاعدی نفرت عمومی شهروندان آلمانی از رژیم صهیونیستی و ماهیت تروریستی آن قائل نمی شوند. مهر ماه سال جاری در بزرگترین معامله تسلیحاتی میان برلین و تل آویو، وزیران دفاع آلمان و جنگ رژیم صهیونیستی قراداد سامانه پدافند موشکی به ارزش 4 میلیارد یورو امضا کردند.
این سامانه قرار است تا پایان سال ۲۰۲۵ میلادی به آلمان تحویل داده شود. حتی ژرمن ها در راستای نهایی کردن این معامله تسلیحاتی رضایت آمریکا را نیز (که در مقطعی با انعقاد این قرارداد مخالف بود) جلب کردند. در فرامتن قرارداد توافقات پنهانی میان تل آویو، برلین و واشنگتن شکل گرفته که وفق آن، آلمان به متحد مطلق صهیونیست ها در تمامی ابعاد نظامی و امنیتی تبدیل شده است.
مداخله گرایی وقیحانه ژرمن ها در جنگ غزه و تلاش خاص برلین برای جلوگیری از تحقق شکست نهایی تل آویو در این آوردگاه، در همین چارچوب قابل تحلیل است.
نباید فراموش کرد، پایگاه آلمانی رامشتاین یکی از اصلی ترین کانون های مداخله گرایی مخرب برلین در حوزه امنیت بین الملل به شمار می رود. ژرمن ها ظرفیت این پایگاه نظامی را بارها در اختیار آمریکا و رژیم اشغالگر قدس قرار داده اند.
به طور کلی آلمان در سیاست های پنهانی خود طرفدار ایجاد، استمرار و تثبیت تنش های مزمن در نظام بین الملل است، زیرا راهبردنویسان حوزه سیاست خارجی این کشور اروپایی معتقدند، در فضای با ثبات و قابل پیش بینی در جهان، قدرت یارگیری و از آن مهم تر، قدرت معامله گری خود را در عرصه تسلیحاتی و نظامی از دست خواهند داد. بنابراین، ژرمن ها سوداگری تسلیحاتی و امنیتی خود را صرفاً در فضای بحران و جنگ جست و جو می کنند.
بدون شک بازی مستقیم ژرمن ها در زمین صهیونیست ها عواقب سختی برای برلین به همراه خواهد داشت. آلمان سرنوشت خود را به رژیمی گره زده است که نه تنها تضمینی نسبت به بقای آن در آینده نزدیک وجود ندارد، بلکه شواهد شکست و فروپاشی آن (در ابعاد گوناگون) بیش از هر زمان دیگری عیان شده است. رویکرد خاص ژرمن ها در این برهه زمانی حساس نشان می دهد عقلانیت حداقلی، مدتهاست از آلمان رخت بسته است.