به گزارش راهبرد معاصر؛ عبدالله توکلی لاهیجانی مدیرکل دفتر صنایع خودروی وزارت صمت در یادداشتی ضرورت توسعه خودروهای برقی در کشور را تشریح کرد.
صنعت خودروی کشورمان به لحاظ زیرساختهای تولید و بازار وضعیت ممتازی را در میان کشورهای منطقه دارد. صنعت خودروسازی با دارا بودن سهم ۵ تا ۷ درصدی در ارزش افزوده صنعت کشور، همچنین سهم بالای ۲۰ درصد در بخش صنعت و سهم ۱۲ درصدی اشتغال بخش صنعتی کشور، از جایگاه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ویژهای برخوردار است؛ اما نکته مهم تر این است که این بخش ظرفیت بالایی برای ایجاد اشتغال، بهخصوص در قشر تحصیل کرده و متخصص کشور دارد، بهخصوص آنکه اگر حلقههای اصلی زنجیره ارزش خودرو در داخل کشور شکل گیرد، و این امر میسر نمیشود، مگر آنکه صنعت خودروی کشور دانش بنیان شود و از پنجره فرصت فناوریهای نوین برای جهش در این مسیر بهره گیریم. گذشته از این موارد دیگری نیز هست که جا دارد به آنها نیز اشاره کنیم.
1-1 ایجاد سبد تعادلی در تمامی زمینهها، از جمله مصرف انواع انرژی، بهکارگیری انواع فناوریها، ایجاد بازارهای مختلف اقتصادی و ... یکی از راههای مطمئن برای عدم وابستگی و رشد و توسعه یافتگی است. امروز که صنعت خودروی برقی در عرصههای جهانی با نرخ رشد زیادی درحال نفوذ است، ضرورت دارد کشور ما نیز در یک سبد منطقی به این صنعت ورود کند و نسبت به ایجاد زیرساخت های آن اقدام کند.
1-2 استفاده از انرژی های رایگان خورشید، باد، امواج دریا و سایر انرژی های پاک و تجدید پذیر سالهاست که مورد توجه جدی بشر بوده است. برای بهکارگیری این انرژیها بهطور مستقیم در خودروها تحقیقات زیادی انجام شده است، اما با توجه به محدودیت های طراحی این سیستم ها در فضای محدود خودروها، چندان تحقق نیافته است. با پیشرفت صنعت پایه خودروهای برقی، از جمله فناوری تولید منبع ذخیره برق مطمئن و با چگالی انرژی و طول عمر مناسب، شامل انواع باتریهای پیشرفته لیتیومی، فناوری موتورهای الکتریکی و سیستمهای مدیریت پیشرفته باتری، موتور و کنترل دقیق مجموعه قوای محرکه و انتقال قدرت خودروهای برقی و امکان شارژ سریع باتری خودروهای برقی، مسیری برای دستیابی به استفاده از انرژیهای پاک و مجانی در خودروها باز شده است، بهطوری که می شود ایستگاه های شارژ مستقل از شبکه برق و صرفاً با کمک پنل های خورشیدی را تأمین کرد. می شود نیروگاههای بادی را توسعه داد و از انرژی پاک آن در خودروهای درون شهری استفاده کرد و آلودگی هوای کلانشهرها را کاهش داد. این روش ها امروزه مشکلات آلودگی کلانشهرهای کشورهای جهان را حل کرده است و برای کشور ما نیز یک ضرورت است.
1-3 استفاده از فناوری قوای محرکه برقی در خودروهای درون شهری، دیگر نگرانی ایجاد آلودگی در ترافیک های سنگین کلانشهرها را ندارد، زیرا قوای محرکه خودرو برقی نه تنها در هنگام کار، آلودگی ایجاد نمی کند، بلکه وقتی خودرو پشت چراغ راهنما یا در ترافیک ایستاده است، نیازی به کار کردن موتور برقی مانند موتور احتراقی و مصرف انرژی نیست و لذا خودروهای برقی بهترین گزینه در مصارف داخل شهری از جمله ناوگان تاکسیرانی، اتوبوسرانی، موتورسیکلت کار و سایر خودروهای درون شهری هستند.
1-4 خودروهای برقی اجزاء و قطعات بسیار کمتری نسبت به خودروهای احتراقی دارند. خیلی از اجزاء متحرک، پر سر و صدا و ارتعاشی، از جمله سیلندر و پیستون، سوپاپها و متعلقات، میل لنگ و فلایویل، میل بادامک، زنجیر یا تسمه تایم و موارد زیادی که موتور احتراقی را مخصوصاً برای محیط داخل شهری نامناسب کرده است، دیگر در خودروهای برقی وجود ندارد. این برتری ضمن رفع آلودگی صوتی داخل شهرها، از جهت صرفه جویی استفاده از توان فنی و حرفهای کشور برای تعمیر و نگهداری خودروهای احتراقی و صرف هزینههای زیاد برای آن نیز تأثیر زیادی خواهد داشت.
1-5 علاوه بر جلوگیری از مصرف بنزین که امروزه مصرف آن به بیش از ظرفیت تولید رسیده است، با توجه به عدم نیاز به روغن، برای روغن کاری موتور و استفاده از ترمزهای بازیاب در سیستم ترمزگیری و گیربکس ساده تک سرعته و با بازدهی بسیار زیاد در خودروهای برقی، استفاده از این خودروها می تواند اثرات عدم وابستگی به واردات بنزین، روغن و مهم تر از آن، اثرات زیست محیطی پسماندهای روغن را داشته باشد.
1-6 با درنظر گرفتن قیمت جهانی بنزین و برق، با جایگزینی یک تاکسی موتور احتراقی با نوع برقی سالانه حدود 240 میلیون تومان صرفه جویی هزینه انرژی می شود. صرفه جویی در مصرف روغن، واسکازین، روغن ترمز، تعمیرات و نگهداری و حذف اثرات زیست محیطی آنها را اضافه کنید، ضرورت ورود به این فناوری روشن و آشکار است.
1-7 در خودروی برقی شما امکان بازیابی انرژی را خواهید داشت و انرژی تماماً تلف نمیشود، بلکه این قابلیت در این فناوری وجود دارد که بتوان سهمی از انرژی را مثلاً در ترمزگیری یا سراشیبی ها بازیابی کرد و از این جهت نیز کارآیی مناسبی حاصل میشود.
اما مهم تر از همه اینها، برای درک آنچه درحال رخ دادن است، باید طوری دیگر مسأله را ببینیم و به «تصویرِ بزرگتر از آنچه در دنیا میگذرد» بنگریم. بدون توجه به انقلاب صنعتی چهارم که مبتنی بر هم جوشی فناوریهای مختلف در حوزههای زیستی، الکترونیک، روباتیک و ارتباطات است، درک اهمیت روند برقی شدن خودروها به دشواری ممکن است. در حقیقت اگر مسأله را صرفاً به برقی شدن خودرو بر اثر فشارهای زیست محیطی ناشی از سختگیرانه شدن قوانین مصرف سوخت یا کاهش گازهای گلخانهای تقلیل دهیم، شاید نتوانیم عظمت پدیدهای را که در دنیا درحال رخ دادن است، درک کنیم.
معنای سخنم این نیست که از اهمیت الزامات محیط زیستی بکاهم، بلکه میگویم آنچه در برقی سازی حوزه خودرو درحال رخ دادن است، از همان جنسی است که وسایل خانگی گازسوز را به وسیله برقی متصل و هوشمند تبدیل کرد، یعنی هم جوشی بین برقی شدن و متصل بودن وسیله برقی برای وصل شدن به کاربریهای مرتبط با کلان دادهها که مثلاً برای خودرو میتواند به راهبری خودروهای بدون سرنشین بیانجامد. بنابراین کاربریهای ناشی از هوش مصنوعی که از هم جوشی دادههای فراوان نشأت میگیرد، سمت و سویی است که بازیگران این مسیر در سر دارند. پس آنچه شما اشاره میکنید، در چارچوب انقلاب صنعتی چهارم قابل توجیه است.
توسعه خودروهای برقی سیاستگذاری و اجرای یکپارچهای را میطلبد. صنعت خودروی کشور به تبعیت از روند جهانی، در آستانه یکی از بزرگترین تغییرات در تاریخ خود است. برقی سازی، هوشمند سازی، اتصال پذیری و حمل و نقل اشتراکی، چهار روند اصلی در آینده حمل و نقل در مقیاس جهانی می باشند. بر این اساس، نقشه راهی متشکل از هفت بخش اصلی برای ذینفعان درنظر گرفته شده است تا بر مبنای آن، صنعت خودروسازی کشور در موقعیتی قدرتمند و رقابتی امکان عمل داشته باشد.
پاسخ سریع تولید کنندگان و تأمین کنندگان در صنعت خودروی کشور نسبت به این تغییرات بسیار مهم بوده و همکاری سایر بازیگران، از جمله بخشهای انرژی، تحقیقات و دولتی، در ایجاد شرایط محیطی مناسب بسیار حائز اهمیت می باشد. بهطور خلاصه، رویکرد زیست بومی که کشور را در عصر خودروهای احتراق داخلی تضعیف کرده و با فاصله معناداری نسبت به فناوری های روز دنیا قرار داد، باید کنار گذاشته شده و با درنظر گرفتن چهار رویکرد اشاره شده و با هدف حذف شکاف مذکور بازتعریف شود. در این شکل شما میتوانید لایه زیرین طراحی شده برای اجرای برقی سازی در کشور را مشاهده کنید.
هفت بخشی که باید بر آن تمرکز کرد به شرح ذیل است:
به منظور ارتقاء ارزش برند، خودروسازان کشور باید نیازها و ترجیحات مشتری برای توسعه و تولید محصولات مناسب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درک کنند. طیف مصرف کنندگان سنتی خودرو باید بر اساس ملاحظات و ویژگی ای چهار رویکرد جدید بازتعریف شده و سازمان توسعه محصول تولید کنندگان باید بر اساس تجارب و بازخوردهای مشتریان نسبت به بهروز رسانی محصولات و نرم افزارهای خود اقدام نمایند.
برای کاهش تنگناها و وابستگی ها، صنعت خودروسازی کشور به زنجیره های تأمین انعطاف پذیر، دایرهای و پایدار با محوریت باتریها، نیمه هادیها و مواد سبز نیاز دارد. در سال 2021 بحران تراشه منجر به از دست رفتن 10 میلیون وسیله نقلیه در تولید جهانی شد که نیاز به افزایش انعطاف پذیری زنجیره تأمین را برجسته نمود. بومی سازی در عرضه انعطاف پذیر، حیاتی است. به منظور پرهیز از ایجاد شکاف بین عرضه و تقاضای باتری در کشور، نیازمند احداث کارخانه های تولید باتری هستیم. با فرض تولید سالانه 100 هزار دستگاه خودروی برقی در کشور، سالانه نیازمند حداقل 5 گیگاوات ساعت باتری خواهیم بود که اقدامات لازم برای احداث و تجهیز این کارخانه ها باید از هم اکنون در دستور کار قرار گرفته و برنامه های توسعه این واحدهای تولیدی با درنظر گرفتن افزایش تولید سالانه خودروهای برقی نیز مد نظر قرار گیرد.
بهبود دایرهای زنجیره های تأمین، وابستگی کشور به مواد خام و قطعات از سایر مناطق را کاهش داده و در عین حال منجر به افزایش پایداری خواهد شد. تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد که استفاده مجدد از باتریهای اسقاطی میتواند تا 10 درصد در هزینه ها صرفه جویی نموده و از 20 درصد دی اکسید کربن مورد نیاز در تولید جلوگیری نماید.
در ایران بازیگران محدودی در حوزه تولید باتری فعالیت داشته اند و تا کنون سرمایه گذاری اندکی در بخش تولید نیمه هادی ها که اساس هوش مصنوعی و محاسبات پیشرفته را شکل می دهند، در کشورمان انجام شده است. بیشتر فعالان در حوزه باتری، در بخش تولید بسته باتری متمرکز بوده و سرمایه گذاری های صورت گرفته در بخش تولید سلول باتری، متوجه سلول های با فناوری، ظرفیت، عملکرد و کیفیت بالا نبوده است، لذا نه تنها باید زمینه تولید این تجهیزات در کارخانه های تولیدی را فراهم آوریم، بلکه باید نسبت به ایجاد دانش تخصصی و قابلیت های نوآوری محصول نیز اقدام کنیم.
اگرچه نرم افزار بخشی ضروری در آینده صنعت خودرو است، با این حال درصد کوچکی از کارکنان تحقیق و توسعه شرکت های خودروسازی در ایران دارای مهارتهای نرم افزاری هستند. یکی از راه حلهای قابل استفاده برای کاهش این شکاف این است که ذینفعان، پلتفرم های نرم افزاری مشترک برای همه تولید کنندگان کشور ایجاد کنند تا نه تنها بتوان توانایی های کارشناسان و متخصصان را افزایش داد، بلکه از تلاش های انفرادی پرهزینه اجتناب کرد.
ایجاد مهارت از طریق آموزش در شرکت های خودروسازی با همکاری مراکز آموزشی و دانشگاهی، و استخدام زود هنگام استعدادها و نخبگان دانشگاهی، مانند بورسیه کردن دانشجویان در دانشگاههای برترکشور، از جمله فعالیتهای مورد نیاز در این حوزه است.
با توجه به اینکه چین در حال حاضر بزرگترین بازار خودرو در سطح جهان است و طلایه دار چهار رویکرد اصلی صنعت خودرو، بهخصوص برقی سازی بهشمار میرود، ایجاد اتحاد استراتژیک با شرکت های چینی در بخش توسعه و تولید خودرو و تأمین قطعات، و نیز انتقال دانش فنی با هدف افزایش عمق داخلی سازی و نیز کسب بازار منطقه ای، از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگرچه در گذشته نیز سابقه همکاری میان شرکت های ایرانی و چینی وجود داشته است، با این حال این همکاری ها بیشتر از جنس اقتصادی بوده و کمتر با انتقال دانش، تجربه و فناوری روز همراه بوده است.
قیمت خودرو مهمترین عامل خرید مصرف کننده در بازارهای مختلف است. یکی از اهداف صنعت خودروی کشور باید کاهش استراتژیک هزینه ها باشد. تولید کنندگان داخلی می توانند با اتخاذ طراحی ساختاری محصول، ادغام عمودی تولید باتری، تولید پرتیراژ خودروهای برقی، و بهبود بهره وری تا 20 درصد هزینه ها را کاهش دهند.
ملاحظه بعدی، سرعت است. چرخه توسعه محصول در شرکتهای ایرانی نسبت به شرکتهای خارجی طولانی تر است و بسته به اولویت شرکت و منابع مالی در دسترس، طراحی مفهومی تا تولید آزمایشی ممکن است تا چهار سال زمان ببرد. این درحالی است که این مدت در شرکت های چینی، چیزی در حدود 21 ماه است که به آنها اجازه می دهد خیلی سریع تر به روند بازار پاسخ دهند. لذا شرکت های ایرانی باید در فرآیندهای نوآوری، توسعه و صنعتی سازی خود بازنگری انجام داده و به آنها شتاب بخشند.
با توجه به ظهور خودروهای متصل و هوشمند در بازارهای جهانی، جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و تحلیل داده های تولید شده توسط خودرو، رانندگان و مسافران از اهمیت بالایی برخوردار است. با افزایش تعداد این نوع خودروها در کشور و با ایجاد کلان داده ها، و با درنظر گرفتن اینکه این داده ها به نوعی دارایی کشور تلقی می شوند که می توانند بر بهبود وضعیت حمل و نقل، کاهش هزینه ها و افزایش ایمنی تأثیرگذار باشند، ایجاد زیرساخت مدیریت داده و حفظ آنها باید از اولویتهای اصلی دولت و شرکتهای تولید کننده باشد.
در مدیریت فناوری از اصطلاحی به نام سطح آمادگی یک فناوری برای ورود به عرصه تجاری استفاده می شود که در واقع به مسیر بلوغی اشاره دارد که یک فناوری از دانش پایه تا دانش کاربردی و ساخت نمونه و نهایتاً صحه گذاری برای عرضه به بازار را طی میکند. من فکر میکنم تلاشهایی که بهخصوص در دهه اخیر در کشورمان برای ساخت خودروی برقی آغاز شده است، در مسیر بلوغ برقی سازی خودرو در سطوح مختلفی قرار داشتهاند و بنابراین نمیتوان گفت که هدر رفتهاند، بلکه در یک پیوستار مسیر تکاملی را طی کردهاند؛ مسیری که در آن مسابقات دانشگاه صنعتی شریف، تلاشهای دانشگاه آزاد اسلامی قزوین برای الگوبرداری از کوادروسایکلی مطرح، خودروی قاصدک نصیر یا خودروی یاس دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت، حتی تلاش موتورسیکلت سازان بخش خصوصی، ساینای برقی سایپا، تارای برقی ایران خودرو، همه و همه سهمی در بلوغ این مسیر داشتهاند.
در یکی، اجزاء اصلی خودروی برقی و تأثیرات متقابل شان بررسی شد، در دیگری بحث جانماییها و تأثیرات روی سایر سیستمها تکامل یافت و در یکی دیگر، بحث خودروی برقی با تلاشهایی که در ستاد حمل و نقل پیشرفته معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انجام شد، به زنجیره تأمین سیستمهای برقی تسری یافت؛ کارهایی که در این سالها در حوزه زیرساختها توسط گروه مپنا انجام شده است و سایر تلاشهای ارکان مختلف صنعتی کشور... اما به نظرم اکنون زمان مناسبی است که با بهره گیری از حضور وزیر صمت و تأکیداتشان در این حوزه که ریشه در دانش و تجربه ارزشمندشان در این مسیر دارد، ثمره مسیری که طی شده است، در بازار عرضه شود و صنعت خودرو از پنجره فرصت فناوریهای نوین بهره گیرد تا با هم افزایی، مقیاس تولید و تکیه بر فناوریهای نوین، شاهد تحولی در صنعت خودروی کشور باشیم.
در صنعت خودروی کشور، محور اصلی برنامه ریزیهای انجام شده، بر روی توسعه پلتفرمهای بومی و محصولات مبتنی بر آن، نظیر ریرای برقی، اطلس برقی، ایگل برقی و کلاً خودروهای داخلی و موتورسیکلتهای داخلی است و واردات تنها میتواند زمینه ساز فرهنگ سازی و آشنایی بازار برای آغاز راه باشد. بر اساس برنامه ریزیها، در مرحله اول، قسمت عمده گسترش خودروهای برقی برای ناوگان حمل و نقل عمومی است. سرمایه گذاری ایجاد زیرساختها میتواند توسط شهرداریها انجام شود، ضمن اینکه باید به موازات آن، بخش خصوصی و سرمایه گذاری آنها در ایجاد زیرساختها فعال شود. لازم است بخش خصوصی، نظیر فروشگاه های بزرگ، کارخانجات اطراف کلانشهرها، پارکینگهای خصوصی، مجتمع های تفریحی و اقامتی توجه داشته باشند که تقویت مشتریان آنها در آینده نیز مستلزم ایجاد زیرساختهای شارژ در محل پارکینگ های شان است.
باید دقت داشت که قرار نیست ما یک شبه تمام خودروهای مان را برقی کنیم، بلکه این یک روند تدریجی همراه با رشد زیرساختهای مرتبط است. لذا به تدریج با ورود خودروهای برقی، قطعاً زیرساختهای لازم و فرهنگ آن نیز ایجاد خواهد شد، ضمن اینکه حتماً نیاز به آموزشهایی هست و باید برنامه ریزی و اجرا شود و پیش بینیهای لازم انجام شده است.
در مورد تاکسی های برقی با توجه به وضعیت آلودگی هوای کلانشهرها، بالاخص کلانشهر تهران، با اولویت این شهر تصمیم گرفته شد. بیش از چهار ماه است که موضوع به شدت درحال پیگیری است. وزارتخانه های کشور، نیرو، نفت، راه و شهرسازی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، شهرداری تهران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سازمان ملی استاندارد، سازمان حفاظت محیط زیست، و سایر سازمان های مرتبط با محوریت وزارت صمت برای اجرایی نمودن طرح همکاری کردهاند و گردهمایی تخصصی نیز با حضور شهرداران سایر کلانشهرهای کشور برای تسری این برنامه داشتهایم. همچنین خودروسازان به مشارکت در ایجاد خطوط تاکسیرانی سوق داده شدهاند که معتقدم خود میتواند باعث شتاب توسعه فرصتهای فناورانه، نظیر برقی سازی و اتصال پذیری در جامعه شود، بهعلاوه اینکه خود اتصال پذیری در صنعت خودرو میتواند فرصتهای جدیدی را در گسترش خدمات مرتبط و کسب و کارهای جدید ایجاد نماید.
نکته مهمی که مایلم بر آن تأکید کنم، اهمیت حرکت تحولی است که در وزارت صمت آغاز شده است؛ حرکتی که باید همگان در تقویت و تداومش بکوشیم.
ما که میخواهیم قوی باشیم، چارهای جز قدم گذاشتن در این راه نداریم! داشتن قدرت در حوزه هوش مصنوعی، هم توان اقتصادی و هم توان دفاعی کشور را به شدت ارتقاء میدهد. فکر میکنید چرا امارات وزارتخانه هوش مصنوعی را راه انداخت یا کشورهای درحال توسعه، نظیر هند و برزیل، تمرکز ویژهای بر توسعه برنامههای مرتبط با هوش مصنوعی و کاربریهای کلان دادهها داشتهاند؟ میخواهم بگویم مسأله بسیار بزرگ تر از نقش خودروهای برقی در آلایندگی زیست محیطی یا نفتی بودن اقتصاد فعلی کشور است.
مسألهای با این درجه از اهمیت در سرنوشت آتی کشور باید به روشنی برای مردم تبیین شود و حتی به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. ببینید وقتی برنامه هوش مصنوعی آلفاگو متعلق به شرکت آمریکایی گوگل توانست انسانی را که قهرمان افسانهای بازی باستانی چینیها بود، در سال 2016 شکست دهد، 280 میلیون چینی این مسابقه را از تلویزیون بهصورت زنده تماشا کردند و جریحه دار شدن روح تماشاگرانِ این شکستِ آدمی توسط هوش مصنوعی، سبب شد تا توجهها به هوش مصنوعی بیش از گذشته جلب شود و جنبشی در بین نخبگان جامعه برای سرمایه گذاری در عرصه هوش مصنوعی در بستر فراهم شده توسط دولت انجام شود. بنابراین مهم است که این مسائل درست در جامعه تبیین شود و تنها به محدوده خاص خودروهای برقی تقلیل داده نشود. این مهم است که وقتی شهید فخری زاده، یکی از دانشمندان تأثیرگذار هستهای کشور را با ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی از دست میدهیم، بتوانیم از آن جنبشی در جامعه بسازیم که محرک رشد ما در حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی و کلان دادهها باشد.
به گمانم اکنون ضروری است که در آموزش ردههای مختلف تحصیلی، از همان دوران ابتدایی، زمینههای آموزش و تربیت افرادی را برای ایفای نقش مؤثر در حوزه هوش مصنوعی بگنجانیم و فرصت فناوریهای نوین را بهصورت برنامهای همه جانبه در همه ارکان جامعه برای تحول اقتصادی کشور مد نظر قرار دهیم. مسیری که در دولت سیزدهم آغاز شده است، میتواند منجر به تحولی اساسی در صنعت و اقتصاد کشور بدل شود.
با نگاهی که تشریح شد و بر اساس تکالیف قانون ساماندهی صنعت خودرو، سند راهبردی فناوریهای نوین در صنعت خودروسازی با بهره گیری از توان نخبگان دانشگاهی و صنعتی کشور تهیه شده و برای انجام مراحل تصویب به کمیسیون تخصصی دفتر هیأت دولت ارجاع شده است. در این سند، زمینه سازی برای ایجاد تحولی فراگیر با تکیه بر چهار جریان فناورانه صنعت خودرو فراهم شده که با همکاری تمامی ذینفعان و بازیگران، آیندهای متفاوت را پیش روی صنعت خودروی کشور رقم خواهد زد./فارس