به گزارش راهبرد معاصر ؛ جنگ تجاری چین و آمریکا و از زمانی آغاز شد که دولت ترامپ سعی کرد برای بسیاری از کالاهای وارداتی چینی، تعرفه ۲۵ درصدی اعمال کند تا از این طریق نوعی توازن در بین واردات کالاهای چینی و صادرات کالاهای آمریکایی به این کشور برقرار کند. این اقدام با واکنش شدید مقامات چینی مواجه شد. تا حدی که آنها برای مقابله به مثل کردن از تعیین تعرفه ۲۵ درصدی برای کالاهای وارداتی آمریکایی به کشورشان خبر دادند. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که در نهایت به آن لقب جنگ اقتصادی داده شد.
اگرچه جنگ تجاری بر روند فعالیتهای دو کشور تاثیرات منفی گستردهای گذاشته است، اما چین به این خاطر که تنها توانایی اعمال تعرفه بر روی کالاهای اندکی از آمریکا را داراست با کسری تجاری بیشتری مواجه شد و در مقابل ضربات محکمتری را از تعرفهگذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری آمریکا بر کالاهای چینی متحمل شد. در چنین شرایطی ایران به عنوان کشوری که از سوی آمریکا با تحریمهای شدید اقتصادی مواجه است بیشترین شباهت را با چین داشته و میتواند تا اندازه زیادی رکود اقتصادی ناشی از تحریمهای اخیر آمریکا را در تعاملات با چین به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی و تجاری جهان جبران کند و از تعاملات با چین به نفع خود بهره ببرد، اگرچه این منافع یکسویه نبوده و برای چین نیز ارزشهای بسیاری را به دنبال خواهد داشت. با این حال باید بررسی کرد که اختلاف تجاری چین با آمریکا در چه بخشهایی به درد ایران میخورد:
۱- جذب سرمایهگذاری چینی در داخل ایران
در شرایطی که آمریکا و دولت دونالد ترامپ به دلیل اجرای تحریمهای اقتصادی سنگین، از افزایش فشارهای اقتصادی علیه ایران حرف میزند، جنگ تجاری این کشور با چین میتواند به عنوان یک مزیت بسیار بزرگ برای سیاستمداران ایرانی محسوب شود. ایران میتواند در اقدامی هوشمندانه تهدید به وجود آمده علیه چین به واسطه آمریکا را به یک فرصت بسیار بزرگ برای خود تبدیل کند. هماکنون ایران و چین در بسیاری از حوزههای اقتصادی، منافع یکسانی دارند. تسهیل شرایط برای ورود شرکتهای چینی به ایران و تشویق آنها به انجام سرمایهگذاری در حوزههای مختلف اقتصادی، یکی از این موارد محسوب میشود. آمارهای منتشر شده حجم سرمایهگذاریهای چین در ایران تا سال ۹۶ را نزدیک به ۲.۲ میلیارد دلار برآورد کرده است که حجم قابل ملاحظه سرمایهگذاریها نشان از تمایل پکن برای تداوم حضور بیشتر در این حوزه را خواهد داشت.
۲- افزایش فروش نفت به واسطه همکاری با چین
یکی از مهمترین دغدغههای دولت ترامپ در زمان اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران مربوط به تعاملات خرید و فروش نفت بین ایران و چین بود. بدیهی است در شرایط کنونی که چین تحت فشارهای اقتصادی آمریکا قرار دارد، خرید نفت ایران میتواند به عنوان ابزاری مهم برای خنثیسازی تاثیرات تحریمهای امریکا بر ایران تلقی شود. این اقدام میتواند فضای بازتری را برای ایران به منظور تامین منافع نفتیاش به واسطه چین فراهم کند. ضمن اینکه بر طبق آخرین اخبار منتشر شده میزان نیازهای نفتی این کشور برای سال ۲۰۱۹ افزایش پیدا خواهد کرد و چین در سال جدید ۵۰۰ هزار بشکه نفت بیشتر از سال ۲۰۱۸ نیاز خواهد داشت. ایران میتواند به عنوان مهمترین تولیدکننده نفتی چین این میزان افزایش را تامین کند. در مقابل نگرانی چینیها از افزایش جایگاه نفتی هند به عنوان یکی از کشورهای رقیب پکن در بحث تعاملات نفتی با ایران، میتواند فرصت دیگری برای افزایش منافع ایران به صورت غیرمستقیم تلقی شود.
۳- تامین منابع مالی با جایگزینی یوان چین به جای دلار آمریکا
نباید فراموش کرد چین بزرگترین خریدار جهانی نفت ایران و بزرگترین شریک تجاری این کشور محسوب میشود. در چنین شرایطی که نیازهای نفتی چین برای سال جدید در حال افزایش است و حجم درآمدهای نفتی ایران نیز به میزان زیادی کاهش پیدا کرده و منابع مالی تامین بودجه در سال جدید نیز با کسری مواجه هستند، دولت ایران میتواند با جایگزین کردن یوان چین به جای دلار آمریکا در مبادلات نفتیاش با این کشور، حجم درآمدهای نفتی خود را افزایش دهد و چرخهای نفتی اقتصاد کشور را دوباره به حرکت دربیاورد. امکانپذیرشدن تعاملات نفتی دو کشور در شرایطی که پکن بارها تحریمهای نفتی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده بود، بیشتر از هر زمان دیگری امکانپذیر است.
۴- حمایت از مواضع سیاسی ایران در سطح منطقهای و بینالمللی
تحریمهای اعمال شده علیه ایران، توانایی ایران برای دنبال کردن مواضع سیاسی خود در سطوح مختلف منطقهای و بینالمللی را تضعیف کرده است. ایران در موضوعات زیادی دارای منافع مشترک با چین است. جنگ تجاری چین و آمریکا میتواند فرصتی مهم برای ایران تلقی شود تا به واسطه آن منافع سیاسی دوجانبه خود با چین در موارد بسیاری را دنبال کند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر میشود که ببینیم چین به عنوان یکی از کشورهای امضا کننده برجام حقوق ایران را در بسیاری از موارد از جمله موضوع هستهای را به رسمیت میشناسد و افزایش همکاریهای بین دو کشور موجب میشود تا ایران بتواند با حمایت چین همچنان روی مواضع قبلی خود در حوزه اهداف سیاسیاش اصرار کند.