به گزارش راهبرد معاصر؛ یکی از روزهای اردیبهشتماه پارسال گزارش ناپدید شدن زوجی به پلیس پایتخت اعلام شد. رضا ضیایی، متخصص گوش، حلق و بینی و از کادر پزشکی بیمارستان عرفان تهران و همسرش بودند که دکترای حقوق داشت. این زوج پس از مهاجرت فرزندان شان به آمریکا، در طبقه هفتم برجی در ولنجک زندگی میکردند، اما بهگفته یکی از اقوام شان، از یک هفته قبل به طرز مرموزی ناپدید شده بودند.
با ثبت اظهارات این مرد، تیمی از مأموران راهی محل زندگی آقای دکتر و همسرش شدند. خانه آنها به هم ریخته و معلوم بود که اموال قیمتیشان به سرقت رفته بود. از آنجا که احتمال میرفت این زوج قربانی سرنوشتی هولناک شده باشند، بررسیهای تخصصی درباره آنها ادامه پیدا کرد. تحقیقات نشان میداد که آنها یک خانه ویلایی هزار متری در شهرک غرب داشتند که مدتی قبل آن را به مردی به نام سروش اجاره داده بودند.
مأموران به سراغ سروش رفتند که او اعتراف کرد برای کشتن آقای دکتر و همسرش، قاتل اجیر کرده است.
سروش مدعی بود که تولیدکننده محصولات بهداشتی، آرایشی و تجهیزات پزشکی است. وی درباره آشناییاش با مقتولان گفت: بهدنبال اجاره یک خانه ویلایی بودم که آگهی اجاره خانه آقای دکتر را در سایت دیدم. من خانه را به شرط تملیک و بهمدت ۳ماه از آقای دکتر ضیایی اجاره کردم. قرار شد در این مدت ۱۷۰میلیارد تومان به او بپردازم؛ پول را به او پرداختم، اما سند را به نامم نمیزد. میگفت: قیمت دلار در حال بالا رفتن است و باید پول بیشتری بدهم.
وی ادامه داد: رانندهام مهدی وقتی متوجه ماجرا شد، گفت که اگر دکتر را بترساند، او سند را به نامم میزند. من هم قبول کردم. روز حادثه دکتر و همسرش را به خانهام کشاندم. آن روز رانندهام و پدرش که در خانه کمین کرده بودند با شلیک گلوله جان آنها را گرفتند و در ازای این کار ماشینهای مقتولان را گرفتند.
با اعتراف سروش، پدر و پسر دستگیر شدند و پدر به هردو قتل اعتراف کرد. او گفت که پسرش نقشی در جنایت نداشته و او با شلیک گلوله، آقای دکتر و همسرش را به قتل رسانده است. وی گفت: پسرم برای سروش کار میکرد؛ او رانندهاش بود.
یک روز پسرم گفت کارفرمایش با من کار دارد. رفتم پیش سروش و او برایم گفت که با مردی اختلاف دارد. وی گفت: اگر او را بکشی تا وقتی زندهای مشکل مالی نخواهی داشت. او میگفت: از من و پسرم حمایت مالی میکند و برای ما خانهای میخرد. من هم به خاطر پول و ساختن زندگی بهتر قبول کردم. البته قرار نبود ۲ نفر را بکشم. سروش گفته بود فقط آقای دکتر، اما روز حادثه دکتر با همسرش آمد و او هم قسمت اش مرگ شد. همه نقشهها را هم سروش کشیده بود. او به من اسلحه و فشنگ داد. حتی مرا به بیابانها میبرد و به من تمرین تیراندازی میداد تا بتوانم با آن نشانهگیری و شلیک کنم و من به خاطر پول دستانم به خون آلوده شد. بعد از قتل هم با کمک پسرماجساد را داخل نایلون پیچیدیم و به سمت شهریار رفتیم تا در آنجا دفنشان کنیم.
متهمان پس از بازسازی قتل، روانه زندان شدند. همچنین در این پرونده چند نفر که قصد سند سازی و کلاهبرداری را داشتند نیز دستگیر شدند. در نهایت اظهارات اولیای دم نیز که در خواستشان قصاص بود، در پرونده ثبت شد و قاضی محمد جواد شفیعی بازپرس شعبه پنجم کیفرخواست در این پرونده را صادر کرد. بر اساس کیفرخواست صادر شده، قاتل اجیر شده (پدر) به اتهام مباشرت در قتل عمدی، چهار نفر معاونت در قتل عمدی و سرقت، ۶ نفر هم به اتهام جعل و کلاهبرداری در دادگاه کیفری محاکمه خواهند شد. / همشهری