پشت پرده علاقه مند شدن اصلاح طلبان به مسائل «عدالت» و «معیشت» چیست؟-راهبرد معاصر
رئیس‌جمهور عازم قاهره شد رئیس‌جمهور فردا به مصر می‌رود تاجگردون: ۱۱ میلیارد دلار برای کالا‌های اساسی تخصیص یافت  بودجه ۱۴۰۴ به شورای نگهبان ارسال شد استاندار تهران: تعطیلی‌ها روزانه اعلام می‌شوند ربیعی: رئیس‌جمهور قانون حجاب و عفاف را در دستورکار شورای امنیت ملی قرار داد وکیل پرونده «کنسرت فرضی»: بازداشت پرستو احمدی در مازندران سخنگوی دولت: افزایش دو یا سه برابری بودجه نیرو‌های مسلح صحّت ندارد امام جمعه موقت تهران: هدف رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است / جامعه جهانی برای توقف این رژیم به پا خیزد  واکنش صمصامی به گران سازی نرخ ارز؛ وزیر اقتصاد استیضاح شود + عکس اطلاعیه سپاه: شبکه ضد امنیت ملی در قزوین متلاشی شد بیانیه سپاه / آغاز دورانی نوین از پروسه شکست دشمنان امت اسلامی و غلبه جبهه مقاومت بر توطئه ترکیبی جبهه باطل سخنگوی دولت: اغلب بنزین تولیدی کشور مطابق با استانداردهای یورو ۴ است ابراهیم‌پور: مطالبات معلمان بازنشسته نیمه دوم ۱۴۰۰ در سال آینده پرداخت می‌شود آملی لاریجانی: در مجمع با شفافیت مخالف نیستیم، اشکال ما مساله خروج مجلس از حدود اختیارات خود بود
تغییر تاکتیکی یا اصلاح گفتمانی؟!

پشت پرده علاقه مند شدن اصلاح طلبان به مسائل «عدالت» و «معیشت» چیست؟

در سال ها و ماه های اخیر ورق برگشته و اصلاح طلبان نسبت به مؤلفه های معیشتی به خصوص بحث عدالت در ابعاد اقتصادی بسیار علاقه نشان می دهند.
حامد سرلکی؛ کارشناس مسائل سیاسی
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۴ - ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 09
کد خبر: ۲۴۱۸۳

به گزارش راهبرد معاصر؛ شاید به استناد یک ادعای قدیمی اصلاح طلبان، این جریان بیشتر از آن که دل در گرو توسعه اقتصادی و مباحث کف خیابانی داشته باشند، تلاش در احقاق توسعه سیاسی می نمودند و لذا این مسأله در دهه هشتاد به عنوان شناسنامه جریان چپ خط امامی پس از دوران ریاست بر دولت شناخته میشد. اما در سال ها و ماه های اخیر ورق برگشته و اصلاح طلبان نسبت به مؤلفه های معیشتی به خصوص بحث عدالت در ابعاد اقتصادی بسیار علاقه نشان می دهند.

 

اما در حقیقت نقطه شروع این تغییر رویه (تاکتیک یا گفتمان) را باید در چند دلیل زیر جست:

تحرکات پوپولیستی: ادعای پوپولیستی بودن دولت های نهم و دهم که از سوی اصلاح طلبان مطرح می شد، دیری نپایید که گریبان خود آن ها را گرفت. شاید روزی گمان نمی کردند که سخن از اقتصاد  و معیشت گفتن و دغدغه عدالتخواهی داشتن، درب منزل آن ها نیز برسد. به طور مثال «عباس عبدی» در آن برهه می گفت: «صحبت کردن از موضوعات حساسی چون فساد اداری و فاصله طبقاتی جذابیت‌های پوپولیستی دارد»[1]. آن ها در برخی از مصاحبه های خود گاهاً معطرف شده اند که حتی ریاست جمهوری خاتمی نیز خاستگاهی پوپولیستی داشته و به طور واقعی دغدغه جامعه مدنی را در سر نداشته است. به طور مثال «محمدرضا تاجیک» تنئوریسین اصلاح طلب در مصاحبه می گوید: « شاید بتوان گفت که پیروزی خرداد۷۶ محصول یک نوع حرکت پوپولیستی بود از آن جهت که حاملان و عاملان اصلاحات برآمده احزاب و نهادهای مدنی نبودند و خیل عظیمی از توده ها بودند که بدون هیچ سازماندهی خودجوش عمل کردند. به اعتقاد من، اما تمام اشکال پوپولیسم منفی نیست[2] و ما با یک تیپولوژی بسیار وسیعی در عرصه پوپولیسم مواجه هستیم از پوپولیسم های رادیکال تا پوپولیسم های لطیف که حتی در شرایط کنونی به شکلی پست مدرن ها هم تجویزش می کنند. آنچه که مهم است این است که به هر حال در منظومه گفتمانی و نظری جنسش اصلاحات و خصوصا آقای خاتمی تقویت فضای پوپولیستی وجود نداشت در منظومه فکری اصلاحات تمام توجه به تکثر سیاسی، تقویت نهادهای مدنی، گسترش دموکراسی و بود، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که بنا به علل و عوامل گوناگون اصلاحات نتوانست آنگونه که باید به احزاب و نهادهای مدنی شکل بدهد»[3]. به همین روی می توان پیش بینی کرد سخن از عدالت اقتصادی و معیشت از زبان اصلاح طلبانی که عموماً با به روی کار آوردن دولت های سرمایه داران نتوانسته آن را ساختاربندی کند بیشتر یک تاکتیک موقت است تا یک تصمیم اصلاح گفتمانی.

 

پشت پرده علاقه مند شدن اصلاح طلبان به مسائل «عدالت» و «معیشت» چیست؟

 

فرار رو به جلو: دولت و اقدامات دولتمردان، پاشنه آشیل سیاسی اصلاح طلبان در سال های سال خواهد بود. این سخن ادعای گزافه ای نیست وقتی شاهد آن هستیم که یک به یک اصلاح طلبان سرشناس نسبت به حمایت از دولت دوازدهم پشیمان شده اند. با این حساب ادعای عدالتخواهی در جایی که عموما کارگزارن آن در فقره ژن خوب و امثال آن نتوانسته جزیی از مصادیق این دگردیسی باشد بیشتر از هر چیزی مضحک است. یعنی آنکه اصلاح طلبان اساساً خود به ادعاهایشان اعتقادی نداشته و این را در عمل ثابت کرده و در مقام دوم دوست دارند نشان بدهند که این دولت این بار طرف مقابل آن ها است و در نهایت سعی بر آن دارند تا خرقه حمایت را از تن خارج کرده و رخت منتقد بودن را به تن کنند. که عموماً این تاکتیک نیز تنها در چارچوب انتخابات های پیش رو کارآیی آن هم روی کاغذ داشته و در میدان عمل کمتر کسی از خاطر خواهد برد که «سعید حجاریان» با شرایط جسمانی خاص خود تا شهرهای دور دست جهت تبلیغ دولت منتخب خود می رفته است. اخیراً نیز یکی از ژست های اقتصادی اصلاح طلبان را «محسن آرمین» گرفته که در بسیاری از سایت های نزدیک به اصلاح طلبان بازنشر فراوان داده شده است. او در بخشی از سخنان خود می گوید: « اصلاح طلبان در بیان مشکلات اقتصادی جامعه نظیر تورم و گرانی و بیکاری و... و حتی ارائه راهکارها چه در مجلس و چه بیرون مجلس، کارنامه ای قابل دفاع‌تر از دیگر جریان‌های سیاسی دارند. مشکل اصلاح طلبان نداشتن یک گفتمان جدید و ناظر به اصلی‌ترین مشکلات کشور است که عدالت خواهی و فسادستیزی بخشی از آن است. مشکل اصلاح طلبان به گمان من این است که گفتمان آن‌ها به اندازه کافی منسجم، رادیکال، صریح و شفاف نیست. گفتمانی که پیش از این وجود داشت با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی سال‌های اخیر نیاز به بازسازی دارد»[4].

 

اهمیت بحث آنقدر جدی شده که تاکتیک های اورژانسی اصلاح طلبان در قالب برجسته کردن موضوع معیشت و عدالت، پای خود را در رساله نواصلاح طلبی «محمد رضا تاجیک» نیز گذاشته و او مجبور به اعتراف شده و می گوید: «اگر جامعه را هرمی فرض کنیم که مردم در قاعده آن باشند و بخواهیم با قاعده هرم ارتباط برقرار کنیم؛ آیا این قاعده هم‌اکنون هم با مفاهیمی مانند آزادی ارتباط برقرار می‌کند، یا با مفاهیم انضمامی‌تری مانند امنیت، معیشت، کار، شغل و اشتغال. آمار نشان می‌دهد حداقل [بیش از] یک دهه پیش، مفهوم آزادی در صدر خواسته‌های مردم بوده است.  اما در پیمایش‌های اخیر، معیشت و امنیت در صدر قرار گرفته‌اند. یک نیروی اجتماعی و سیاسی باید بتواند بین آرمان، هدف، ایده و مکتب خود با چیزی که مردم به‌دنبال آن هستند، به یک جمع‌بندی برسد. چراکه درغیراین‌صورت نمی‌تواند جنبش ایجاد کند یا اگر هم به‌صورت ظاهری موفق شود، جنبشی بی‌پشتوانه خواهد بود. جنبشی که در تعدادی بازیگر، پژوهشگر و نخبه‌ که نمی‌توانند با مردم ارتباط برقرار کنند، خلاصه می‌شود» . این بازاندیشی در مفاهیم اصلاح‌طلبی به عقیده تاجیک می تواند گره‌گشا باشد، وی در فکتی که قبلا به آن اشاره شد گفته است که: «اصلاح‌طلبان باید مشقشان را در ورق‌هایی از این دفتر بنویسند که سفید است. زبان توده‌های مردم را بیاموزند و اسیر مفاهیم خودساخته و پرداخته‌ای همچون پوپولیسم نشوند. همه ما باید تلاش کنیم با توده‌های مردم رابطه برقرار کنیم. خلاهای سازمان را پوشش دهیم و چهار سال آینده بتوانیم این رای را تقویت و در سازمان رای رقیب حضور جدی داشته باشیم»[5] .

 

به کارگیری بیشتر افراد حزب کارگزاران سازندگی به دلیل اعتقاد آن ها به اولویت توسعه اقتصادی آن هم در لیست شوراها و لیست های آتی یکی از اصولی است که به گفته ی تاجیک در مانیفست نواصلاح طلبی لحاظ شده، گرچه او نامی از این حزب نبرده است. اما او با اشاره به انتخابات 96 بر آن شده است که اصلاح‌طلبی را کمی به پوپولیسم اقتصادی نزدیک کند. او اعتراف می کند رأی 16 میلیونی مردم به آیت‎الله «ابراهیم رئیسی» در انتخابات 1396 نوعی زنگ خطر برای اصلاح طلبان است. در ادامه می افزاید که نباید هدف رای دهندگان به رئیسی عبور کرد، این 16 میلیون قطعاً در شکل حداقلی به دلایل ارزشی به کاندیدای جبهه انقلاب و در بخش حداکثری به دلیل رفع مشکلات معیشتی به وی رای داده اند. اصلاح طلبان باید این وضعیت را به وجود بیاورند که در کناره توسعه سیاسی روزافزون توسعه اقتصادی نیز لحاظ گردد.

 

پشت پرده علاقه مند شدن اصلاح طلبان به مسائل «عدالت» و «معیشت» چیست؟

 

 

 

[1]  روزنامه فجر، 08/04/84

[2] استاندارد دوگانه در خصوص پوپولیسم

[3] روزنامه کارگزاران، 25/10/1387

[4] خبرگزاری ایرنا، 14/07/1398

[5]  خبرگزاری ایسنا، 08/05/1396

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار