دستگیری ۶۳ نفر متجاوز در مرزهای شرقی و غربی وزیر کشور: هوشیار و دست به ماشه آماده‌ایم معاون سازمان اطلاعات فراجا به شهادت رسید حضور پزشکیان در مراسم تشییع پیکر شهدای اقتدار وزیر کشور: برخی اتباع با اهداف خرابکاری به کشور آمدند + فیلم آغاز مراسم تشییع شهدای اقتدار در تهران درمان رایگان مجروحان جنگی/اتخاذ تدبیر برای ذخایر دارویی پزشکیان در جلسه امروز هیئت دولت: باید بر اساس لیاقت و توانمندی‌ها افراد را در جایگاه‌ها قرار دهیم آملی لاریجانی: وضعیت کنونی پایان رویارویی ما با رژیم صهیونیستی نیست کلیات لایحه ساماندهی پهپاد‌های غیر نظامی تصویب شد قالیباف: به هر تجاوزی با قدرت پاسخ می‌دهیم/ برنامه هسته‌ای ایران با سرعت بیشتری به پیش می‌رود طرح تعلیق همکاری‌های ایران با آژانس در مجلس تصویب شد علت صدای انفجار‌ها در دزفول پیکر سردار سلامی در گلپایگان تشییع می‌شود اعلام زمان برگزاری مراسم تشییع فرماندهان شهید نیرو‌های مسلح

سخنی با رئیس‌جمهور حقوقدان

نظارت شورای نگهبان بر انتخابات «مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی» نص صریح اصل ۹۹ قانون اساسی است. بنابراین جناب روحانی می‌دانند که مخالفت با آن، مخالفت با قانون اساسی است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 12
کد خبر: ۲۴۶۳۸

به گزارش راهبرد معاصر؛ «حسین شریعتمداری» در یادداشتی نوشت:

 

در شماره امروز کیهان به اظهارات اخیر آقای روحانی که در آن ضرورت نظارت استصوابی شورای نگهبان را نفی کرده و غیر‌ضروری دانسته‌اند، پرداخته‌ایم و مستندات قابل توجهی در نقد سخنان ایشان آورده‌ایم. در این وجیزه اما، سخن دیگری با جناب ایشان در میان است و آن، طرح این پرسش است که آقای رئیس‌جمهور از اظهارات اخیر خود چه منظور و مقصودی را دنبال می‌کرده است؟! چرا که؛


۱- آقای روحانی به عنوان یک حقوقدان به خوبی می‌دانند که هرگاه سخن از تاسیس یک تشکیلات در میان است، پای شرایط کسانی که قرار است عضو آن تشکیلات باشند هم به میان کشیده می‌شود بنابراین الزاماً باید کسانی باشند تا انطباق خصوصیات داوطلبان حضور در آن تشکیلات را با شرایطی که برای آن در نظر گرفته شده است بررسی کرده و نظر مثبت یا منفی خود را اعلام کنند. این نکته از بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین مبانی و اصول علم حقوق است و بسیار بعید به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور محترم از آن بی‌خبر باشند!


۲- نظارت شورای نگهبان بر انتخابات «مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی» نص صریح اصل ۹۹ قانون اساسی است. بنابراین جناب روحانی می‌دانند که مخالفت با آن، مخالفت با قانون اساسی است. از این روی با جرأت و به یقین می‌توان گفت آقای روحانی می‌دانسته‌اند که نظر ابراز شده ایشان قابل اجرا نیست.


۳- وقتی به خوبی می‌دانند که آنچه خواسته‌اند اولاً با بدیهیات منطقی و ثانیاً با متن صریح قانون اساسی در تضاد است، به وضوح و بدون کمترین تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که مقصود و منظور ایشان از آنچه ابراز کرده‌اند همان نیست که در اظهاراتشان آمده است! چگونه می‌توان باور کرد رئیس‌جمهور حقوقدان خواسته‌ای داشته باشد که یقین دارد نا‌ممکن و ناشدنی است؟! هیئت دولت هم که جای رسیدگی به امور اجرایی کشور است و جای بیان آرزوها نیست! پس منظور ایشان چه بوده و چیست؟!


۴- با عرض پوزش باید گفت، تنها خاصیت و اثری که اظهارات ایشان می‌تواند داشته باشد «شبهه افکنی» ! و مشغول کردن دیگران به پاسخ شُبهه‌ای است که به میان آورده است! آیا غیر از این، می‌توان خاصیت دیگری برای آن قائل بود؟! به یقین در دورترین افق ذهن‌ها نیز برای آن هیچ خاصیت دیگری قابل تصور نیست!


۵- حالا به طرح این پرسش می‌رسیم که آیا جناب روحانی از این نکته بدیهی بی‌خبر بوده است؟! پاسخ این سؤال بدون کمترین تردیدی منفی است و با جرأت می‌توان گفت محال است شخصیتی در جایگاه ریاست جمهوری و با عنوان «حقوقدان» از نتیجه آنچه مطرح کرده است بی‌خبر باشد!


۶- اگر بپذیریم که آقای رئیس‌جمهور به خوبی از ناشدنی بودن و غیر‌منطقی بودن سخنان خود و مغایرت و تضاد آشکار آن با قانون خبر داشته است - که به یقین خبر داشته است- پای سؤال بعدی به میان کشیده می‌شود که جناب روحانی چرا و با چه انگیزه و منظوری اصرار بر شُبهه‌افکنی داشته‌اند و از این رهگذر در پی دور کردن افکار عمومی از کدام رخداد و یا مسئله و موضوعی بوده‌اند؟!
تنها پاسخی که برای این سؤال به ذهن می‌رسد آن است که شبهه‌افکنی در بدیهیات برای دور کردن افکار عمومی ملت از وعده‌های برزمین مانده دولت و مشغول ساختن مردم به مسائلی نظیر آنچه به آن اشاره شد بوده است!

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظر
آخرین اخبار