جشنواره فیلم فجر؛ از وضع موجود تا چشم انداز مطلوب-راهبرد معاصر

جشنواره فیلم فجر؛ از وضع موجود تا چشم انداز مطلوب

جشنواره فیلم فجر، با انتخاب فیلم های برگزیده سودای سیمرغ، وارد سی و هفتمین اکران خود شده است و کماکان شاهد رشد برخی فیلم های کمدی سخیف و مبتذل با هدف جلب مشتری و جذب سرمایه های اقتصادی هستیم.
محمدمهدی حکیمی
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۰ - ۲۲ دی ۱۳۹۷ - 2019 January 12
کد خبر: ۲۴۸۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ جلوه های متنوع هنر؛ از جمله ادبیات، موسیقی، تئاتر و سینما یکی از بسترهای مهم فرهنگ ساز، در یک جامعه محسوب می شود. چه بسا یک رمان ادبی، یک نمایش فاخر هنری و یک فیلم سینمایی، بتواند بیانگر هویت یک ملّت و نمایشگر یک معضل اجتماعی در قالب یک اثر هنری باشد و برای مخاطبان خود اثرگذاری مطلوبی در جهت هویت دهی و رفع آسیب های اجتماعی داشته باشد.

 

مقدمه

با وجود اینکه هنر در ابعاد مختلف خود بعد از پیروزی انقلاب، جنبه مردمی و عمومی پیدا کرده است، ولی در عرصه معنا بخشی و هویت دهی ایرانی، اسلامی و انقلابی خویش، نتوانسته است به اندازه کافی مثمر ثمر باشد؛ همانگونه که پیش از پیروزی انقلاب، ساخت «فیلم فارسی های» مبتذل، موجب دوری اقشار مذهبی از سینماهای کشور شد، در سال های اخیر نیز، یک نگاه مبتذل و یک جریان منحرف در داخل سینمای ایران، همان فضا را در حال بازتولید بوده، که موجب شده است، طیف وسیعی از مخاطبان متدین و معتقد به اصول دینی و اخلاقی، سینما و برخی فیلم های سینمایی را تحریم کنند، که در مقاطعی موجب رکود صنعت فرهنگ سینما در کشور شده است.

 

با این اوصاف، کماکان جریان اصلی و عمیق هنر سینما در چهار دهه اخیر به یک جریان ناب که از هنر متعالی و متعهد نشأت گرفته باشد، فاصله زیادی دارد. یکی از دلائل عدم موفقیت در عرصه هنر ناب، نگاه فرمایشی و سازمانی به مقوله فرهنگ و هنر است؛ با وجود آنکه باید نظارت مسائل فرهنگی، ارائه مجوز به نشر آثار مکتوب و چندرسانه ای و برگزاری جشنواره های هنری دارای یک متولی باشد، ولی از طرفی نگاه محدود و گزارش محور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رویکرد مقطعی و دولتی در پیاده سازی برنامه های میان مدت، سبب شده است که از جهت ساختاری، تحولی در طول چهل ساله اخیر به وجود نیاید و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نمایشگاه هایی همچون؛ نمایشگاه کتاب، مطبوعات، قرآن و جشنواره هایی مانند جشنواره فیلم فجر، تئاتر فجر، موسیقی فجر، کتاب سال و ... را، به عنوان یک تهدید مالی بداند و دچار یک روزمرگی و فعالیت ناکارآمد و یک توفیق اجباری سالانه، شده است.

 

در این بین، بیشترین نقدها و ارزیابی های موجود در سال های اخیر پیرامون جشنواره فیلم فجر، به موضوعات حاشیه ای؛ مانند مراحل اخذ پروانه نمایش، مکان برگزاری جشنواره، نوع پوشش خبری، فرایند انتخاب داوران و فیلم های برگزیده، انتخاب سیاسی و سلیقه ای برنده های سیمرغ و امثال آن معطوف بوده است و نسبت به گفتمان حاکم و جریان سازی مطلوب بر سینما به عنوان یک بستر هنری و شیوه ارتباطی و یک رویداد اثرگذار در بخش فکری و فرهنگی جامعه ایران، توجه چندانی صورت نگرفته است.

 

لذا جشنواره فیلم فجر، که همزمان با دهه مبارکه فجر برگزار می شود، در صورتی که می توانست، تجلی هویت اسلامی و انقلابی سینمای ایران باشد و راهبری کل جریان سینمایی یک ساله را در کشور سبب شود، متاسفانه به یک نمایش و جوّ رسانه ای ده روزه مبدّل شده است. به همین جهت در چند سال اخیر شاهد هستیم، به دلیل کم فروغ شدن و به حاشیه رفتن جشنواره فیلم فجر، جشنواره های مانند جشنواره حقیقت و بخش مستند و یا جشنواره فیلم مردمی عمار، سعی داشته اند این خلأ مهم را برطرف نمایند و کارکرد محوری جشنواره فیلم فجر به حاشیه رانده شده است.

 

البته در طول برگزاری جشنواره، تنها بخشی که رویکرد عمیق تری به مسأله سینما و هنر متعهد دارد، برگزاری برخی برنامه های نقد و بررسی محتوایی است که در طول سال های اخیر رشد کمّی و کیفی خوبی داشته است، ولی عواملی مثل؛ عدم سیاستگذاری کلان هنری و رسانه ای در کشور در حوزه فیلم و سینما، بی توجهی سینماگران نسبت به نقدهای دلسوزانه منتقدان، نگاه احساسی، سلیقه ای و غیرمنصفانه برخی منتقدان، رویکرد جنجال سازی رسانه ای در مدت محدود جشنواره و عدم استمرار حرکت گفتمان ساز در طول کل سال، موجب شده است رویکرد مثبت نقد، نیز رسالت خود را از دست داده، و رویکرد محوری متولیان و تهیه کنددگان به فعالیت های عمل زده و گیشه محور هنر سینما معطوف شود.

 

جشنواره فیلم فجر با وجود تمام نواقص، ولی توانسته است به عنوان یک محفل عمومیِ اهل هنر و سینما نقش حداقلی خود را ایفا نماید و بستری را برای تعامل هنرمندان، صاحب نظران دانشگاهی، منتقدان هنری، مسئولین فرهنگی و اصحاب رسانه ایجاد نماید؛ و چه بسا ظرفیت های موجود و نقاط قوت فعلی، در نتیجه همین جشنواره های سالانه و مستمر وتلاش برگزارکنندگان آن، صورت گرفته است. لذا باید با بازنگری روند چند دهه برگزاری جشنواره فیلم فجر، به یک مدل فرهنگی و ارتباطی جدید با کارکردهای مفیدتری برسیم.

 

متأسفانه یکی از رویکرد های غالب در جشنواره های چند سال اخیر بر جنبه نمایشی و به معرض گذاشتن جاذبه های فردی بازیگران بر روی فرش های قرمز رنگ و توانمندی ها و به رخ کشیدن تیم های فیلم سازی معطوف شده است و به تصویر کشیدن واقعیت های جامعه در پوشش مناسب و ارائه راهکارهای هنری و مخاطب پسند در جهت رفع معضلات و آسیب های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موجود، مغفول مانده است.

 

اگر بخواهیم در دهه پنجم استقرار جمهوری اسلامی، به دنبال حرکت به سمت مطلوب باشیم باید جنبه های مثبت جشنواره از جمله؛ دور هم نشستن و به حرف های یکدیگر گوش دادن را تقویت کنیم و به مرور نواقص رویکرد جزء نگر و سلیقه ای حاکمیتی، و عملکرد محدود، گزارشی و نظارتی صرف دولتی، رویکرد گزینشی و کمّی نیروهای رسانه ای و جنبه های درآمدزایی و هنر مبتذل را به سمت نگاه کلان فرهنگی- هنری حاکمیتی، عملکرد هدایت گونه دولتی، رویکرد واقع گرا و حقیقت نگر رسانه ای و تولید محصولات هنری فاخر و مردمی تغییر دهیم.

 

همچنین باید اذعان کنیم، برچسب زدن و سکولاریزه خواندن و مبتذل دانستن تمام جشنواره فجر و حذف کلی آن، نه تنها مشکلات هنر و فرهنگ جامعه را رفع نخواهد کرد، بلکه به ولنگاری فرهنگی و نابسامانی محتوایی عرصه سینما بیشتر دامن خواهد زد؛ لذا فعالیت جدّی تر و تلاش در جهت عمیق تر نمودن جشنواره های فجر به عنوان نماد عرصه هنر سینما و هویت ملی، جنبه معرفت دینی و روحیه انقلابی جامعه ایران محسوب شود و قابلیت معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی به سایر کشورهای منطقه و جهان را پدیدار سازد.

 

این موضوع مستلزم این است که در ابعاد حاکمیتی و نظارتی، مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در عرصه مدیریتی و اجرایی، همچون معاونت سینمایی، خانه سینما، انجمن سینماگران جوان، و در عرصه رسانه های مکتوب و چندرسانه ای و نیز در بخش هنرمندان و سینماگران یک بازنگری در ساختارها(قوانین و سلسله مراتب سیاستگذاری و اجرائی)، طرح های کلان(مانند تجدید نظر در تعیین معیار حمایت از فیلم های سفارشی) و برنامه های خرد(مراحل اخذ روانه نمایش، تعیین مکانیزم شفاف هیات انتخاب، هیات داوران و نحوه انتخاب فیلم ها و افراد برگزیده) صورت گرفته و با یک همدلی و دقت نظر بیشتری صورت گیرد؛ تا جشنواره فیلم فجر به عنوان محلی برای تسویه حساب های شخصی و گروهی و جدل های بی فایده جناحی تبدیل نشود و با اذعان به وجود پشت پرده های نامطلوب در سینمای ایران، متولیان و دلسوزان سینما، به اکران درآمدن 10 روزه فیلم ها را با یک طمأنینه و صبوری خاصی مدیریت کنند تا جامعه متدین، قشر جوان و افراد کارگر و کارمند، تصویر مخدوش و منفی از ماهیت سینما و رفتار سینماگران را در ذهن خود ترسیم نکنند.

 

اعتراض و داد و فریادهای هنرمندان و سینماگران در مراسم اختتامیه، نه تنها اثبات حقانیت و نشانگر ماهیت مافیایی در عرصه مدیریتی و ابتذال در عرصه محتوایی نخواهد بود، بلکه واقعیت های موجود را نیز به حاشیه خواهد برد و حقیقت متعالی هنر سینما را نیز کتمان خواهد کرد. لذا دلسوزان منتقد، باید بدانند فریاد ها و بی حرمتی های ایشان و زیر سوال بردن همه ساختار هنری و فرهنگی کشور به صلاح هیچ کدام نیست و همچون فردی خواهد بود که بر روی شاخ درختی ایستاده و در حال بریدن آن شاخه است و اولین آسیب به خود آن افراد خواهد رسید.

 

این در حالی است که، افراد دلسوز و متعهد واقعی، منکر مافیا مدیریتی، نگاه سلیقه ای، ابتذال هدفمند فرهنگی و امثال آن نیستند، ولی معتقدند، راه صحیح جریان فعلی، حرکت مستمر و هوشمندانه، تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، ساخت تولیدات هنری و سینمایی در طراز ایران و انقلاب اسلامی است؛ تا به صورت صحیح در جهت اصلاح نقاط ضعف جامعه هنری سینما، گام بردارند.

 

جشنواره سی‌وهفتم

هم اکنون؛ جشنواره فیلم فجر، با انتخاب فیلم های برگزیده سودای سیمرغ، وارد سی و هفتمین اکران خود شده است. این دوره با وجود آنکه شناخت دقیقی نسبت به فیلم ها و جزئیات آن وجود ندارد، ولی اقتضائات و ویژگی های خاص خود را یدک می کشد و می توان از لحاظ کمّی و کیفی، این دوره را با دوره های قبل مورد مقایسه قرار داد. برای مثال، در جشنواره امسال، سه پویانمایی سینمایی(انیمیشن) با نام های؛ «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر، «بنیامین» به کارگردانی محسن عنایتی و «شب آفتابی» علی مدنی در مرحله نهایی سودای سیمرغ قرار گرفتند که در مقایسه با تنها یک نمونه در سال قبل، رشد داشته است و می تواند یک پیام خوب برای گسترش پویانمایی در سینمای ایران باشد.

 

در بخش فیلم کوتاه نیز امسال، 7 فیلم کوتاه به بخش پایانی جشنواره رسیده است که به نسبت سال قبل، نیز رشد کمّی داشته و نشان از بهبود وضعیت کیفی تولیدات فیلم کوتاه نیز خواهد داشت، که به عنوان یک بخش لاینفک از جشنواره فیلم فجر معرفی شده است. همچنین در حالی که سال قبل با سیاست کوچک سازی، بخش نگاه نو در جشنواره وجود نداشت، ولی امسال شاهد 10 فیلم در قالب فیلم اولی هایی هستیم که می تواند ارمغان یک اتفاق مثبت، در فرایند تولیدات سینمایی و تزریق یک نگاه اجتماعی جدید باشد.

 

البته با وجود آنکه در برخی تحلیل های اولیه، اکثریت فیلم های انتخاب شده در بخش نگاه نو، معطوف به موضوعات و تِم های اجتماعی است، ولی کماکان شاهد رشد برخی فیلم های کمدی سخیف و مبتذل با هدف جلب مشتری و جذب سرمایه های اقتصادی هستیم، که می تواند در کنار برخی فیلم های اجتماعی و فرهنگی که به صورت غیرمستقیم به فرهنگ و دین جامعه لطمه زده و فیلم های منحرف در قالب ژانرهای کمدی، سیاسی و اجتماعی، ابتذال گرایی، سیاه نمایی و ترویج بی بندباری را به صورت هدفمند و هوشمندانه در میان مخاطبان فیلم های سینمایی ترویج دهند؛ که اشاره به مصادیق آن در این مجال نمی گنجد و باید منتظر اکران فیلم های امسال باشیم تا وزن دقیق فیلم های ارزشی با فیلم های سخیف را بهتر ارزیابی نمائیم.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده