به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در پایان کنوانسیون ملی دموکرات ها که کامالا هریس را برای رقابت با دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا معرفی کرد، وی متعهد شد رژیم صهیونیستی توانایی دفاعی خود را در برابر مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) حفظ کند. وی برای اینکه از سوی حامیان فلسطین مورد اتهام و مخالفت قرار نگیرد، اندکی در ظاهر به دفاع از حقوق فلسطینیان پرداخت و افزود: بایدن و من برای پایان دادن به جنگ تلاش می کنیم تا رژیم صهیونیستی در امان باشد، گروگان ها آزاد شوند، رنج غزه پایان یابد و مردم فلسطین بتوانند به حق داشتن امنیت، آزادی و تعیین سرنوشت خود دست یابند.
سازماندهندگان کنوانسیون در نشانهای آشکار از سیاست کاری حزب دمکرات که نشان دهنده اختلاف نظر بر سر غزه بود، به خانوادههای صهیونیستی-آمریکایی ربودهشده اجازه دادند در کنفرانس حزب سخنرانی کنند. در حالی که درخواستی از سوی گروهی از طرفداران فلسطین ارائه شد، ولی نمایندگان آن را رد کردند و حامیان فلسطین از فرصت اظهار نظر در کنفرانس محروم شدند که باعث شد در خارج از محوطه کنفرانس تحصن کنند.
انتظار میرود دولت هریس بر روی پرونده عادیسازی روابط که در سالهای حضور بایدن در کاخ سفید خاک خورده بود، به طور جدی و واقعی سرمایهگذاری کند
شکی نیست فضای کنوانسیون دموکرات ها، تظاهرات همراه با آن و سخنرانی هایی که در آن ایراد شد، نشان دهنده مسیری است که این حزب در غرب آسیا در صورت پیروزی کامالا هریس و ورودش به کاخ سفید دنبال خواهد کرد. گرچه هنوز زود است بدانیم دیدگاه دولتش در زمینه سیاست های غرب آسیا چگونه خواهد بود، ولی برخی نقاط قابل طرح است.
همانطور که واشنگتن ادعا می کند، هریس مانند جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به صحبت درباره لزوم بازگشت به توافق هسته ای با ایران با هدف محدود کردن نفوذ این کشور در منطقه ادامه خواهد داد. در چارچوب عملی، غیرقابل تصور است هریس بتواند با توجه به افزایش تنش با ایران، میان اعضای کنگره از هر دو جناح، به ویژه پس از جنگ غزه به توافق دست یابد.
بر این اساس، انتظار می رود دولت هریس به همان سیاست بایدن، یعنی اولویت دادن به امنیت رژیم صهیونیستی و تلاش برای ادغام آن در منطقه و استفاده از سیاست ارتباط غیرمستقیم با ایرانیها بدون اینکه انعطاف در زمینه پیشرفت مذاکرات بر سر توافق هستهای داشته باشد، ادامه دهد؛ مگر اینکه تحولات شگرفی پس از جنگ غزه رخ دهد که رویکرد آمریکا را نسبت به منافعش در منطقه تغییر دهد.
انتظار میرود دولت هریس بر روی پرونده عادیسازی روابط که در سالهای حضور بایدن در کاخ سفید خاک خورده بود، به طور جدی و واقعی سرمایهگذاری کند و حتی به آن در بحبوحه جنگ رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در نوار غزه اولویت دهد.
پس از جنگ غزه، چنددستگی در حزب دموکرات و فشار حامیان غزه در حزب دموکرات، هریس نمی تواند چشم خود را بر تحولات اخیر ببندد
اگر به سفرهای اعضای تیم بایدن به غرب آسیا نگاه کنیم، متوجه میشویم تلاش ها منحصر به نزدیکتر کردن دیدگاههای سعودیها و صهیونیستها و مذاکره با پادشاهی عربستان بوده است. عربستان نیز شروط خود را برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کرد که شامل اعطای حقوق بیشتر به فلسطینیان بود؛ ولی با مخالفت کابینه نتانیاهو مواجه شد.
از زمان امضای توافقنامه اسلو در سال 1993 میلادی، دولتهای آمریکا برنامههایی برای صلح در غرب آسیا با محوریت راهحل دو دولتی ارائه کردهاند، ولی اینکه هیچ فشار واقعی بر صهیونیستها برای پایبندی به آنچه در اسلو وعده داده بودند، نیاوردند. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی با ادامه شهرک سازی، فشار بر تشکیلات خودگردان فلسطین و کشتار و جنگ در غزه به اشغال خاک فلسطین ادامه داد.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا تغییری در دیدگاه آمریکاییها نسبت به صلح ایجاد شد، زیرا وی پروژه ادعایی موسوم به «معامله قرن» را پیشنهاد کرد، ولی درنهایت هیچ طرحی برای صلح غرب آسیا ارائه نشد و دولت آمریکا به موضوع فلسطین به عنوان چیزی که صرفاً نیاز به ارائه طرح دارد (حتی روی کاغذ) نمی نگریست.
پس از جنگ غزه، چنددستگی در حزب دموکرات و فشار حامیان غزه در حزب دموکرات، هریس نمی تواند چشم خود را بر تحولات اخیر ببندد. آنچه انتظار می رود این است، وی سعی کند مانند سخنرانی اش در کنوانسیون دموکرات ها (به طور رسمی) باتوم را از میانه نگه دارد و مانند بایدن به سیاست های سنتی آمریکا در حمایت بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی پایبند نباشد.