به گزارش راهبرد معاصر؛ از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریكا شد، دولتش استراتژی به نام فشارحداكثری را برای کنترل و تغییر مسیر سیاست خارجی و امنیتی ایران دنبال كرده است. این استراتژی به شدت متکی برتحریم ها است تا با پیچیده کردن دسترسی ایران به بازارهای خارجی و زیرساخت های مالی بین المللی، رفتار ایران را تغییر دهد. هدف اصلی این تحریم ها، جلوگیری تهران از دسترسی به منابع مالی مورد نیاز برای حفظ برنامه های هسته ای و موشکی و همچنین کمک مالی به نیروهای نیابتی اش از جمله حزب الله لبنان، گروه های مسلح مختلف شیعه درعراق، حوثی ها در یمن و شبکه رو به رشد مبارزان خارجی افغان و پاکستانی در سوریه است.
پذیرش اینکه استراتژی فشارحداکثری به ایران آسیب نرسانده، غیر ممکن است. سرعت رشد اقتصادی این کشور به طور قابل توجهی کند شده و درآمدهای نفتی آن افت داشته است. دولت ترامپ با مشاهده این وضعیت به این نتیجه رسید ایران اکنون منابع کمتری برای اختصاص دادن به برنامه های منطقه ای خود دارد. پس هرچه ایران منابع مالی کمتری در اختیار داشته باشد، می تواند آسیب کمتری به طور مستقیم یا از طریق نیروهای نیابتی خود در منطقه وارد کند.
اگرچه استراتژی فشار حداکثری در هدف کوچک خود که آسیب رساندن به اقتصاد ایران بود موفق شد، اما در هدف اصلی اش که ایجاد تغییر در سیاست خارجی ایران بود، شکست خورد.
بنا به گفته سفیر ناتان سیلز، که مسئولیت اداره مقابله با تروریسم وزارت امور خارجه ایالات آمریکا را دارد، ایران هنوز حزب الله لبنان را تنها با 700 میلیون دلار در سال پوشش می دهد. (رقمی بی اساس که با استدلال های مختلف می توان رد کرد. طبق گفته ترامپ ایران در هفت سال جنگ سوریه، 16 میلیارد دلار خرج کرده حال چطور در لبنانی که جنگی نبوده، سالیانه نزدیک به 700 میلیون دلار خرج می کند؟) بر اساس گفته برخی افراد حتی اگر این رقم بیشتراز این مقدارهم باشد، به دلیل چنین کارعظیمی، کمتر کسی به تهران نسبت به حزب الله اعتراض می کند. حزب الله لبنان با تکیه بر مکانیسم های تأمین مالی از جمله فعالیت های خلاف فراملی مانند کلاهبرداری، قاچاق مواد مخدرو محصولات تقلبی همچون ویاگرا توانسته سالانه 300 میلیون درآمدزایی داشته باشد. (بازهم ادعایی بدون هیچ پشتوانه منطقی یا سندی) تنها نشانه تاثیرات بد اقتصادی ایران بر روی حزب الله لبنان این است که آنها صندق صدقات زیادی را در بیروت و دیگر قسمت های لبنان قرار داده اند. به همین ترتیب، دیگر هم پیمانان ایران بدون هیچ گونه اختلال در فعالیت خود ادامه داده اند. به عنوان مثال، حوثی ها سلاح های پیشرفته تری را در سال گذشته به دست آورده اند و از اواخر بهار امسال آنها را علیه اهداف نظامی و غیرنظامی اماراتی و سعودی مورد استفاده قراردادند که به منزله حرکتی تلافی جویانه در برابر فشار حداکثری ایالات متحده است.
تحریم های مالی نمی تواند بر بسیاری از مهمترین جنبه های روابط هم پیمانان ایران از جمله آموزش آنها، پناهگاه های امن و انتقال سلاح و فناوری ارائه شده تأثیرگزارباشد. تهران هرگز علاقه ای به آموزش شبکه ای کاملاً وابسته به هم پیمانانش نداشته است. درعوض ایران سعی کرده با اجازه دادن به آنها برای ادغام فعالیتهای سیاسی و اقتصادی کشورهایشان و کمک به ساخت صنایع دفاعی از جمله ساخت اسلحه و تجهیزات نظامی، آنها را خودکفا کند. به این ترتیب وابستگی این کشورها به خارج قطع و مستقل می شوند. (این خود اعترافی ضمنی به سیاست جمهوری اسلامی است که قائل به بردگی سایرین نیست و می خواهد آن ها به استقلال برسند).
در همین حال، همزمان با عقب نشینی ایالات متحده از سوریه، بشار اسد دوباره کنترل این کشور را به دست می آورد و تهران به آرامی به هدف خود یعنی ایجاد یک پل زمینی که در سراسر منطقه، نزدیک می شود. اگر این رویا به واقعیت تبدیل شود، حکومت مذهبی ایران قادر خواهند بود اسلحه و پرسنل را بین ایران و ارتش رو به رشد هم پیمانانش درهر کجا که باشند، انتقال دهد و پایگاه ها و انبارها را در سراسر منطقه بدون هیچ دردسری بسازد. تحریم های مالی علیه ایران، باعث جلوگیری از پیشرفت آنها در رسیدن به این هدف استراتژیک نمی شود ولی سیاست فعلی آمریکا براین فرض استوار است که تحریم ها به تنهایی مشکل را برطرف می کنند.
دولت ترامپ برای تضعیف توانایی ایران در ابعاد استخدام، آموزش و استقرارعاملان خود، باید رویکرد جدید وجامع تری اتخاذ کند. شوک خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی از سوریه که احتمالاً به نفع ایران و شرکای آن نیزهست، می تواند شروعی خوب باشد. یكی ازمؤثرترین موانع گسترش نفوذ ایران در داخل خاک سوریه به ویژه شمال شرقی این کشور، حضور نیروهای دموکراتیک سوریه است که تا همین اواخر تحت حمایت نیروهای عملیات ویژه آمریكا قرار داشت. در نبود این عامل بازدارنده، ایران می تواند بدون هیچ بازرسی و مانعی، مجدداً از بازوهای نیابتی اش استفاده و قلمرو تحت کنترلش را گسترش دهد؛ امری که قدرت بیشتری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می دهد.
تحریم تسلیحاتی سازمان ملل متحد در مورد ایران ظرف یک سال دیگر در اکتبر سال 2020 به پایان می رسد. اگرچه این تحریم ها، برنامه هسته ای ایران را هدف قرار می دهد اما شامل برخی ممنوعیت ها درمورد برنامه موشکی نیز می شود که یکی از موارد نگران کننده است، زیرا تهران به طورفزاینده ای راکت و موشک های دقیق تری را برای هم پیمانان خود فراهم آورده. طبق توافق هسته ای موجود، قرار است لغو ممنوعیت ها، شامل سفر قاسم سلیمانی به خارج از ایران هم بشوند. فرمانده نیروی سپاه قدس که مسئولیت هماهنگی روابط بین تهران و هم پیمانان ایران را برعهده دارد.
واشنگتن و متحدان اروپایی در جلوگیری از انتقال تسلیحات به متحدان ایرانی هم نظرند، اما در مورد چگونگی دستیابی به این هدف اختلاف نظر دارند. برای رسیدن به اجماع در این خصوص، واشنگتن احتمالاً باید مواضع فشار حداکثری فعلی خود درباره برنامه موشکی ایران را کنار بگذارد. ایالات متحده با تلاش برای تغییرات شدنی تر، مثل تغییر در موعد برداشته شدن ممنوعیت فروش تسلیحات، بهتر به منافع خود می رسد.
به طور کلی، دولت ترامپ باید عدم تمرکز هم پیمانان منطقه ای ایران را شناخته و درک کند با آسیب رساندن به اقتصاد ایران نمی توان به آنها بطور یکسان ضربه بزند. مبارزان حزب الله با حوثی ها متفاوت بوده و گروه های شیعه در عراق از جهت های مختلفی با شبه نظامیان افغان و پاکستانی که در سوریه فعالیت می کنند متفاوت هستند. با یک رویکرد یک اندازه نمی توان انتظار نابودی همه این گروه ها را داشت زیرا این نیروها از قابلیت ها و اهداف متفاوتی همراه با سطوح مختلف فرماندهی و کنترل تهران برخوردارهستند. استراتژی مقابله با حزب الله، باید متمرکز بر باز داشتن از اقدامات خلاف قوانین جهانی این گروه باشد، در حالی که موثرترین راه مقابله با حوثی ها رسیدن به یک توافق سیاسی یمن است . هر راهکاری که بتواند جریان مشارکت شیعیان افغانستان در سوریه را مختل کند باید با توجه به پیامدهای خروج امریکا از این کشور طراحی شود. تحریم های مالی، بخش مهمی از هر استراتژی در مقابله با تروریسم است اما این تحریم ها کافی نیست وهرچه دولت ترامپ زودتر این موضوع را درک کند، سریعترمی تواند نفوذ روزافزون ایران را متوقف می کند.
*مطالب منتشر شده از اندیشکده های خارجی، صرفا جهت آگاهی مخاطبان گرامی منتشر می شود و این به معنای تائید این محتوا توسط سایت راهبرد معاصر نمی باشد.