به گزارش «راهبرد معاصر»؛ چه کسی اهمیت می دهد در غزه کودکان و غیرنظامیان به شهادت می رسند، فلسطینیان در چادرهای پاره بدون پوشش و لباس گرم سکونت دارند و از ابتدایی ترین نیازهای زندگی محروم هستند؟ چه کسی اهمیت می دهد غذا و دارو کمیاب و سرما نیز به سلاح دیگری برای نابودی مردم تبدیل شده است؟
البته که صحنه مرگ فلسطینیان و ویرانی بسیاری از خانه ها، صهیونیست ها، اعراب و حتی برخی ها را در جهان آزار نمی دهد. به رفتار آنها در شبکه های اجتماعی نگاه کنید که چگونه آشکارا از مرگ فرزندان ما در غزه خوشحال می شوند، نظراتی در تمجید یا تمسخر قربانیان ارسال می کنند، پست هایی در صحات مجازی درباره قتل عام های واقعی می گذارند و بی خیال می گذرند. کدام فرد دارای اختلالات روانی می تواند به این حد از پوچی اخلاقی برسد که از اعمال خشونت علیه دیگران، حتی اگر مجازی باشد، خوشحال شود؟
موشه دایان، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نخستین کسی بود که سال 1967 میلادی علنی ایده الحاق نوار غزه به رژیم صهیونیستی را مطرح کرد
سربازان صهیونیست در غزه به دنبال جنایت پاکسازی قومی هستند، می خواهند مردم بومی را ریشه کن و هویتشان را محو کنند. از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، بنیانگذاران این رژیم به دنبال تخلیه غزه از فلسطینیان ساکن بوده اند و طرح ها و نام های زیادی ازجمله کاهش جمعیت، تخلیه خانه ها، انتقال، اخراج، آوارگی و ... را مطرح کرده اند. این اصطلاحات در دهه های 1960 و 1970 میلادی کانون رایزنی های رسمی بود.
موشه دایان، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نخستین کسی بود که سال 1967 میلادی علنی ایده الحاق نوار غزه به رژیم صهیونیستی را مطرح کرد. در زمان نخست وزیران سابق، راهبرد شهرک سازی با هدف تحمیل کنترل کامل غزه اتخاذ شد، در حالی که وجود جمعیت بومی و حقوق تاریخی آنها را نادیده می گرفتند.
مشکل پیش روی رژیم صهیونیستی به یک سؤال محدود می شد؛ چگونه از شر آنها خلاص شویم و با 400 هزار فلسطینی ساکن غزه چه خواهیم کرد؟ سؤالی که برایش پیشنهادهایی مطرح شد؛ باید آنها را به صحرای سینا و العریش اخراج، به کرانه باختری و اردن منتقل کنیم یا حتی به کشورهای خارج از منطقه مانند کانادا و استرالیا اخراج شوند.
در نهایت، هیچ یک از سیاست ها به اهداف خود دست نیافت و بیشتر مردم غزه سر جای خود ماندند و تنها چند هزار نفر از آنها نوار غزه را ترک کردند. کفار داروم، نخستین شهرک صهیونیست نشین سال 1970 میلادی در دیرالبلاح تأسیس شد و یک سال بعد شاهد تأسیس شهرک نتزاریم بودیم. رژیم صهیونیستی در انتقام مردم از غزه راهبرد فرو بردن آنها در فقر و گرسنگی را در پیش گرفت و به دنبال تضعیف ساختار اجتماعی و اقتصادی نوار غزه بود.
سال 2005 میلادی تمامی شهرکهای صهیونیست نشین نوار غزه طبق طرح جداسازی یکجانبه تخلیه شدند. ذهنیت استعماری همچنان خواستار اشغال مجدد کامل نوار غزه بود، زیرا در زمان بن گویر و اسموتریچ هر چیزی مجاز شمرده می شد.
اما آیا زیاده خواهی ها همین جا متوقف شد؟ مطلقاً خیر. در حالی که رژیم صهیونیستی به دنبال کاهش کمک های بشردوستانه در غزه بود، که کمیاب شد و حداقل نیازهای اولیه را برآورده نمی کرد، سال 2024 میلادی به بیمارستان ها حمله، پزشکان، پرستاران و بیماران را دستگیر کرد. چه سطحی از وحشیگری می تواند دستگیری پرسنل پزشکی را در بحبوحه جنگ و کشتار توجیه کند؟
صداهایی از درون رژیم اشغالگر بلند شد که خواستار مداخله نظامی مستقیم در کرانه باختری به بهانه ناکامی تشکیلات خودگردان فلسطین در سرکوب مقاومت در داخل اردوگاه ها بودند. درخواست های شدیدتری برای تهاجم همه جانبه و اشغال کامل کرانه باختری وجود دارد.
در بحبوحه این اتفاقات، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی را می بینیم که از تخت بیماری بلند می شود، زیرا هیچ چیز قادر به بازدارندگی اش نیست. برخی از صهیونیست ها در اظهار نظری کنایه آمیز در زمینه عمل جراحی اخیر وی آرزو کردند شاید قلب جدیدی به نتانیاهو پیوند زده شود؛ شاید مقداری حس انسانیت در درونش نفوذ کند و به جنگ پوچ در غزه پایان دهد.
خنده دار است؟ بله، زیرا مشکل در قلب نتانیاهو نیست، بلکه در ایدئولوژی سیاسی اش است که ریشه در سلطه و ظلم دارد. فردی شیفته تاج و تخت سیاسی که بر خون و رنج بی گناهان بنا کرده است.
نتانیاهو در جمع اعضای کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) با مرور حملاتی که به حماس، حزب الله و سوریه انجام داد، گفت: تصمیمات من غرب آسیا را تغییر داد. با وجود این، در حالی که وی علامت پیروزی نشان می داد، سربازانش در خیابان های غزه کشته می شدند.
برخی از صهیونیست ها در اظهار نظری کنایه آمیز در زمینه عمل جراحی اخیر وی آرزو کردند شاید قلب جدیدی به نتانیاهو پیوند زده شود؛ شاید مقداری حس انسانیت در درونش نفوذ کند
این ابتذال شر و چیزی است که نتانیاهو آن را نمایندگی می کند. شرارت با خونسردی، با تصمیم گیری در میزهای کنفرانس و با جنایت هایی که در پوشش قانون مرتکب می شود. حال شما از من میپرسید جامعه بینالمللی تا چه زمانی منفعل خواهد ماند؟
گروه های سیاسی امروز با منافع درهم تنیده شان از نتانیاهو در برابر پاسخگویی محافظت می کنند، اما نمی توانند برای مدت طولانی در برابر عدالت خواهی مردم بایستند. روند عدالت خواهی شاید کُند به نظر آید، اما در نهایت اجرا می شود. حکم دستگیری این مرد به وسیله دبوان کیفری بین المللی صادر شده است و وی رسماً جنایتکار جنگی و این موضوع واقعیتی غیر قابل انکار است؛ بنا براین معافیت از مجازات تا ابد ادامه نخواهد داشت.
واقعیت دیگری موازی با این پیشنهاد، افزایش تعقیب بین المللی علیه سربازان اشغالگر صهیونیست به اتهام ارتکاب جنایت های جنگی است. در این زمینه فشار حقوقی بین المللی بر رژیم صهیونیستی با 12 شکایت علیه سربازان ارتش صهیونیستی که در برزیل، تایلند، سریلانکا، فرانسه و بلژیک ثبت شده است، افزایش یافت. اینها را باید به هلند، صربستان، ایرلند، قبرس و نیز آفریقای جنوبی افزود.
رژیم صهیونیستی که همیشه به گونه ای عمل می کند گویی فراتر از قانون است، امروز دچار وحشت حقوقی شده و با افزایش شکایت های بین المللی علیه سربازانش، به شهروندان خود از ترس پیگرد قانونی هشدار داد.
این فشارهای فزاینده، همراه با تهدیدهای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای باز کردن دروازههای جهنم، خبر از انفجاری فراگیر میدهد که میتواند به کل منطقه گسترش یابد، ثبات شکننده آن را تهدید کند و به تنش های بیشتری دامن بزند.