به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مدت زمان زیادی از حضور دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید نمی گذرد و در همین دوره زمانی کوتاه سیلی از جنجال و هیاهو را در محیط بین المللی به راه انداخته است. از ادعاهای عجیبش درباره ضرورت حاکمیت آمریکا بر گرینلند، کانادا، پاناما و حتی غزه تا اراده جدی برای به راه انداختن جنگ های تجاری و تعرفه ای علیه کشورهای مختلف جهان، تنها بخش های کوچکی از جنجال سازی های اخیر ترامپیست هاست.
ترامپ با طرح ادعاهای جاه طلبانه و بزرگ، سعی دارد اینطور وانمود کند، «ناجی آمریکا» و تنها با حضور وی در قدرت است که این کشور بار دیگر می تواند قدرت و جایگاهش در عرصه بین المللی را ترمیم و احیا کند. با وجود این، ورای ژست قدرت گرفتن های ترامپ، اینطور به نظر می آید وی با دو نقطه ضعف بزرگ در حوزه سیاست خارجی آمریکا و کسب دستاورد از این حوزه مواجه است.
نشریه وال استریت ژورنال و البته اکونومیست در گزارش های اخیر خود به صراحت عنوان کردند، دیر نخواهد بود طیف دوستان بین المللی آمریکا در مقابل این کشور صف آرایی کنند
نخست، همانطور که دوره نخست حضور ترامپ در قدرت نشان داد، طرح مواضع تهاجمی و حداکثری از سوی ترامپ در محیط بین المللی، بیش از آنکه موقعیت جهانی آمریکا را ارتقا بخشد، این کشور را به شدت منزوی می کند. نکته قابل تأمل اینکه چه در آن دوران و چه اکنون، سه طیف اصلی دوستان، رقبا و مخالفان دولت آمریکا در عرصه نظام بینالملل، همه و همه بر شدت تقابلات خود با آمریکایِ ترامپ افرودند و می افزایند.
در وضعیت کنونی به عینه می بینیم مواضع ترامپ صرفاً کشورهایی نظیر چین یا ایران را که در جبهه رقیب و مخالفان آمریکا حضور دارند به واکنش وانداشته، بلکه دوستان و متحدان این کشور در ناتو یا کشورهایی نظیر کانادا و دانمارک را نیز به شدت نسبت به رویه های دولت جدید آمریکا هراسناک و آنها را به نشان دادن واکنش های جدی و معنادار مجبور کرده است.
جالب است، نشریه وال استریت ژورنال و البته اکونومیست در گزارش های اخیر خود به صراحت عنوان کردند، دیر نخواهد بود طیف دوستان بین المللی آمریکا در مقابل این کشور صف آرایی کنند و واقعیت های تازه ای پیش روی ترامپ و ترامپیست ها قرار دهند. از این رو، ترامپ با شعارهای دور و درازش به دنبال تحقق اهدافی است که حتی ابزارها و اهرمهای ابتدایی آن ها را ندارد. وی نمی تواند شعارش مبنی بر اینکه عظمت را به آمریکا برگرداند، محقق کند؛ زیرا آمریکا در دوره وی، ضعیفتر و منزویتر خواهد شد. موضوعی که در ابعاد داخلی و بین المللی قابل مشاهده است و خواهد بود.
دوم، اینکه ترامپ از نظر شخصیتی و روانشناسی چالش های جدی به ویژه در حوزه سیاست خارجی آمریکا ایجاد خواهد کرد. وی در زمره رهبران پوپولیست جهان است که خود را دانای کل می پندارد و دیگران را احمق می داند. همین جنس نگاه ترامپ سبب می شود به صورت پی در پی برای آمریکا در سیاست خارجی خلق بحران کند. افرادی نظیر ترامپ عادت به نادیده گرفتن واقعیت های تلخ علیه خود و کشورشان دارند. در حالی که در حوزه سیاست خارجی، واقع بینی الزام راهبردی است.
همانطور که چهره های نزدیک به دولت ترامپ گفته اند، وی در انتخاب افراد مختلف برای کرسی های دولتش به ویژه در حوزه سیاست خارجی آمریکا هیچ توجهی به تخصص افراد ندارد و صرفاً آنهایی را انتخاب می کند که به وی وفادار باشند. این جنس نگاه نیز سبب خواهد شد تا مؤلفه تملق و چاپلوسی از ترامپ جای تخصص و کارآمدی در حوزه سیاست خارجی آمریکا را بگیرد و در نتیجه، شاهد بحران های جدی و عدیده ای برای واشنگتن باشیم. موضوعاتی که در روزها و ماه های آتی می توانند ماهیت متوهمانه ژستِ قدرت گفتن های ترامپ را نزد افکار عمومی جهانی افشا کنند.