دستگیری یک تروریست زن عضو داعش در موصل ترامپ: گفت‌و‌گو‌های محترمانه و خوب با پوتین به هیچ نتیجه‌ای منجر نشده حرکت ده‌ها کشتی به سمت نوار غزه داعش مسئولیت حمله به کلیسایی در شرق کنگو را بر عهده گرفت توهین ترامپ به شهردار لندن وزیر خارجه پاکستان: هیچ برنامه‌ای برای به رسمیت شناختن اسرائیل نداریم ۳۴ کشته در طوفان و سیلاب‌های ویرانگر چین ۸۰ تن طی درگیری ارتش نیجریه و افراد مسلح کشته شدند لاوروف: غرب پس از مداخله در ایران در حال برنامه‌ریزی برای عملیات در آسیاست کامبوج و تایلند بر سر آتش‌بس فوری توافق کردند فرانسه تهران را به فعال‌سازی مکانیسم ماشه تهدید کرد بقائی: شیوه‌نامه تازه‌ای را با آژانس تعریف می‌کنیم/ فعلا برنامه‌ای برای گفت‌و‌گو با آمریکا نداریم / هشدار به اروپا برای فعال سازی مکانیسم ماشه عراق در صدر فهرست گرم‌ترین مناطق جهان/دمای ۵۰ درجه برای کربلا و نجف منبع دولت الجولانی: اعدام‌هایی در سویداء رخ داده است تیراندازی در بازاری در تایلند ۶ کشته برجای گذاشت
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

آمریکا، گرفتار میان جهل سیاسی و عدم درک واقعیت

رئیس جمهور آمریکا تیم جدیدی منصوب کرده که به دنیای تجارت و روابط عمومی نزدیک‌تر از سیاست خارجی است. با وجود این، آنچه درباره تیم وی قابل توجه است، اینکه در رویکرد به موضوعات حساس بین المللی بی‌نهایت شکننده عمل می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 29
کد خبر: ۲۸۴۷۳۳

آمریکا، گرفتار میان جهل سیاسی و عدم درک واقعیت

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ طبیعی است هر رئیس جمهور جدیدی ازجمله در آمریکا، پس از به قدرت رسیدن و پیروزی بر حزب مخالفش، تیم دیپلماتیک را مطابق با ترجیحات سیاسی و جهت گیری های حزبش تغییر دهد. این همان کاری است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا پس از پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری انجام داد و تیم سیاست خارجی جو بایدن را کنار گذاشت.

حال ترامپ تیم جدیدی منصوب کرده که به دنیای تجارت و روابط عمومی نزدیک تر از سیاست خارجی است. با وجود این، آنچه درباره تیم ترامپ قابل توجه است، اینکه در رویکرد به موضوعات حساس بین المللی بی نهایت شکننده عمل می کنند و کمترین درک تاریخی و سیاسی از کشورهایی که با آنها طرف همکاری و رایزنی هستند، ندارند.

چهره های برجسته ای مانند مورگان اورتگاس، استیو ویتکاف، تام باراک و حتی مارکو روبیو تاکنون مجموعه ای از شکست ها و لغزش های لفظی را در کارنامه خود نشان داده اند که بیانگر ضعف اساسی در تیم سیاست خارجی ترامپ است و نمی توان آن را نادیده گرفت.

اورتگاس در مدت مأموریتش حمایت مطلق خود را از رژیم اشغالگر قدس نشان داد

اورتگاس، فرستاده نالایق

مورگان اورتگاس، فرستاده سابق دولت آمریکا به لبنان پس از جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی و در بحبوحه توازن‌های قوای بسیار حساس، مسئولیت پرونده‌ای پیچیده را برعهده گرفت. وی نتوانست با واقعیت لبنان تعامل کند و اظهارات نسنجیده‌ای داشت، به‌ویژه ادعای وی مبنی بر اینکه حزب‌الله در جنگ گذشته شکست خورد.

با وجود این، اظهاراتش با رفتار آمریکایی ها که هیئت‌هایی را با هدف تلاش برای مذاکره با حزب الله و فشار بر این جنبش برای خلع سلاح اعزام کرد، در تضاد و نشان دهنده تناقضی منطقی است؛ طبعا هیچ دولتی با طرف بازنده رایزنی نمی کند. در واقع، نیاز به مذاکره معمولاً زمانی مطرح می‌شود که پیروزی قاطعی به دست نیامده باشد.

علاوه بر این، اورتگاس در مدت مأموریتش حمایت مطلق خود را از رژیم اشغالگر قدس نشان داد، به احزاب سیاسی لبنان بی‌احترامی کرد و عمداً در بیشتر جلسات نشان «ستاره داود» به سینه می زد. معمولاً سیاستمداران باتجربه چنین کارهایی انجام نمی‌دهد و ترجیح می‌دهند جهت‌گیری‌ها و اعتقاداتشان را پنهان نگه دارند.

از آنجا که عملکرد وی، حتی از دیدگاه دولت آمریکا، مفید و واقع‌بینانه نبود، اندکی بعد پرونده لبنان از وی پس گرفته شد که نشان‌دهنده پذیرش ضمنی بی‌کفایتی و نامناسب بودن وی برای چنین مأموریتی بود.

ویتکاف، فرستاده خلع سلاح شده

ویتکاف نمونه دیگری از کاستی‌های تیم سیاست خارجی دولت آمریکاست. پرونده‌های غزه و ایران به وی سپرده شد، اما نتوانست به هیچ پیشرفت ملموسی دست یابد. هیچ توافقی با ایران به دست نیامد و آرامش به غزه بازنگشت؛ برعکس، تنش‌ها افزایش یافت.

ویتکاف که دارای پیشینه حقوقی و تجاری است، به نظر می‌آمد اهرم لازم یا درک کافی از ساختار غرب آسیا ندارد و در دستیابی به هرگونه توافقی شکست خورد.

تام باراک

مضحک‌ترین صحنه عملکرد تام باراک، تاجر و سرمایه‌گذار منصوب به عنوان فرستاده ویژه ترامپ در لبنان وقتی تجسم یافت که به تازگی از بیروت بازدید و ادعا کرد، حزب‌الله در دهه ۱۹۷۰ به سمت صهیونیست‌ها گل پرتاب می‌کرد». گاف بزرگی که نشان‌دهنده بی‌اطلاعی آشکار وی از تاریخ لبنان است.

حزب‌الله دهه ۱۹۷۰ تأسیس نشده بود (در واقع سال ۱۹۸۲ میلادی پس از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان تأسیس شد). علاوه بر این، دیدگاه و رویکرد حزب‌الله از روز نخست بدون تغییر باقی مانده است و با این رژیم به عنوان رژیم غاصب و اشغالگر فلسطین رفتار می‌کند که باید در برابرش مقاومت کرد و در برابر تجاوزاتش به خاک لبنان ایستاد.

این اظهارات را فقط می‌توان ناآگاهانه، جاهلانه و کمبود آشکار اطلاعات در حوزه مأموریت توصیف کرد. یکی دیگر از قابل توجه‌ترین شکست‌های وی، درخواستش برای خلع سلاح ارتش لبنان به بهانه بی‌طرفی آمریکا بود؛ در حالی که تهدیدات رژیم صهیونیستی در حال افزایش بود و تمام لبنان در معرض تهدید این تجاوز قرار داشت.

خطرناک‌تر از این موارد، موضع ضمنی باراک بود که لبنان را تابع دولت سوریه، که در حال حاضر به وسیله ابو محمد الجولانی، رئیس جمهور موقت اداره می‌شود، خواند و آن را تنها راه حفظ ثبات بیروت تلقی کرد. این نشان دهنده تلاقی آشکار میان رویکرد باراک و پشت پرده تحولات، یعنی دولت ترامپ و دیدگاه های رژیم صهیونیستی درباره منطقه است؛ اینکه کشورهای منطقه را ضعیف، مطیع و وابسته خود می خواهند.

روبیو، گفتمان ایدئولوژیک به جای سیاست ورزی  

مارک روبیو که به لفاظی‌های ایدئولوژیک افراطی شناخته می‌شود، فاقد عمق سیاسی لازم برای مدیریت موضوعات پیچیده است. حضورش در تیم دیپلماتیک در چارچوب مماشات سیاسی به جای شایستگی بود، واقعیتی که در مواضعش که به جای صراحت یا دیپلماسی عملی، به سمت زبان تحریک‌آمیز گرایش دارند، مشهود است.

روبیو متعلق به جنبشی افراطی است که مخالف هرگونه توسعه روابط با کوبا یا ونزوئلا هستند و از ادامه تحریم‌ها حمایت می‌کند، حتی اگر دولت‌های دموکرات به گفت وگو تمایل داشته باشند. در زمینه توافق هسته‌ای با ایران، وی یکی از سرسخت‌ترین مخالفان بازگشت به این توافق به شمار می‌رود.

انتقاد بولتون از ترامپ و تیم سیاست خارجی اش

مارک روبیو که به لفاظی‌های ایدئولوژیک افراطی شناخته می‌شود، فاقد عمق سیاسی لازم برای مدیریت موضوعات پیچیده است

این هرج و مرج تعجب‌آور نیست، زیرا جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ در کتابش با عنوان «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» فاش کرد، رئیس جمهور از کمبود شدید اطلاعات و تمایل به تصمیم‌گیری‌های بداهه رنج می‌برد و بیشتر به شهود متکی است تا تحلیل. به عنوان نمونه، ترامپ نمی‌دانست فنلاند بخشی از روسیه نیست و حمله به ونزوئلا را ایده ای ساده می‌دانست که نشان دهنده فقدان دیدگاه عمیق ژئوپلیتیکی است. این رویکرد اکنون به وضوح در انتخاب‌های دیپلماتیکش بازتاب دارد.

دولت آمریکا مدت‌ها به ادعای خود در نظم بین‌المللی و مدیریت سیاست خارجی به وسیله ائتلاف ها و دیپلماسی افتخار می‌کرد. با وجود این، به محض اینکه تیم ترامپ قدرت را به دست گرفت، واقعیت ها آشکار شدند و چهره واقعی آمریکا برملا شد؛ چهره ای که در آن واشنگتن به دنبال تحمیل خواسته‌ها و تلاش برای مطیع کردن سایر طرف‌هاست.

تجربه ترامپ نشان داده نتیجه نهایی چنین تیم سیاست خارجی ای، شکست فاجعه‌بار در جلب دوستان یا متحدان، تضعیف نفوذ و گرفتار شدن در بحران‌هایی بزرگتر از توانایی مدیریت واشنگتن است.

ارسال نظر
آخرین اخبار