«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

ابهام در اراده آمریکا برای حل مناقشه با ایران

کارشناسان معتقدند، پیش از تأیید رسمی وزارت امور خارجه نمی‌توان نام کشوری خاص را به عنوان محل مذاکرات غیرمستقیم احتمالی با آمریکا اعلام کرد. مهم‌تر از محل مذاکرات، اراده طرف آمریکایی برای ورود جدی به مذاکرات یا دستاویز قرار دادن گفت وگوهای بی‌سرانجام برای توجیه تجاوز نظامی است.
محمد بیات؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ - ۱۷ فروردين ۱۴۰۴ - 2025 April 06
کد خبر: ۲۷۴۹۴۴

ابهام در اراده آمریکا برای حل مناقشه با ایران

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با گذشت چهار ماه از ورود رسمی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید به نظر می‌آید مهم‌ترین پرونده سیاست خارجی این کشور نه بحران اوکراین یا مهار چین، بلکه آینده نظم غرب آسیا به وسیله پیگیری سیاست تضعیف مقاومت و مهار توان هسته‌ ای ایران است. این موضوع بیش از آنکه ناشی از پیگیری منافع آمریکا در محیط بین‌المللی باشد، ناشی از وام‌داری کمپین انتخاباتی ترامپ از تلاش‌های لابی‌های حامی صهیونیستی و حمایت مالی افراد مانند میریام ادلسون از رئیس جمهور کنونی آمریکاست.

 

در هفته‌های اخیر ترامپ سعی کرد به وسیله نامه‌نگاری، مصاحبه، ارسال پیام در شبکه های اجتماعی و ارسال سیگنال‌های امنیتی در محدوده عملیاتی سنتکام این پیغام را برای تهران ارسال کند که اگر کشورمان در مدت کوتاهی خواسته‌های واشنگتن را در حوزه‌های هسته ای، منطقه‌ای، موشکی و پهپادی اجابت نکند، کاخ سفید آماده استفاده از گزینه «حمله نظامی» علیه سایت‌های هسته ای و مناطق راهبردی در عمق خاک ایران است.

برخی سناتورهای جمهوری‌خواه همچون جان کندی و سوزان کالینز راه‌حل مناقشه هسته ای ایران را در توافق سخت‌گیرانه با تهران می‌دانند

 

استقرار بمب افکن‌های راهبردی «بی-2» در جزیره دیگو گارسیا در شمال اقیانوس هند، انتقال سامانه‌های پدافندی پاتریوت از کره جنوبی به غرب آسیا (برای مدت محدود)، افزایش گشت‌زنی پهپادهای شناسایی آمریکا در محدوده خلیج فارس و سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن در هفتم آوریل سیگنال‌هایی هشدار آمیز از سوی واشنگتن هستند.

 

علاوه بر این، برخی سناتورهای جمهوری‌خواه همچون جان کندی و سوزان کالینز راه‌حل مناقشه هسته ای ایران را در توافق سخت‌گیرانه با تهران می‌دانند. استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور غرب آسیا پس از انتشار توئیت سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان درباره حرکت نکردن ایران به سمت برنامه نظامی هسته ای تحت هر شرایطی واکنش نشان داد و آن را «عالی» توصیف کرد. البته به فاصله اندکی این پاسخ حذف شد.

 

هنگامی که ترامپ در حال پرواز با هواپیمای «ایرفورس وان» بود به خبرنگاران گفت، نامه‌نگاری میان ایران و آمریکا باید فراموش شود و علاقه‌مند به مذاکره مستقیم با تهران است. وی افزود، ایرانی‌ها می‌خواهند از واسطه‌ها استفاده کنند، اما فکر نمی‌کند این روش دیگر صحیح باشد. رئیس جمهور آمریکا مدعی شد، ایرانی‌ها واقعاً مایل به گفت‌وگوی مستقیم با دولتش هستند.

 

فارغ از سیگنال‌های مثبت و منفی ارائه شده از سوی دولت ترامپ، نتیجه نهایی مناقشه میان تهران- واشنگتن را نه مذاکرات مستقیم یا غیر مستقیم، بلکه توان نظامی ایران و میدان مانور محور مقاومت مشخص خواهد کرد. در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ، هنگامی که شروط 12 گانه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا اعلام شد و کمپین فشار حداکثری علیه اقتصاد ایران به وجود آمد، منافع آمریکا و کشورهای عربی در قالب «جنگ نفت‌کش‌ها» و استفاده از توان نامتقارن مقاومت عراق و یمن هدف قرار گرفت.

 

نتیجه چنین سیاستی از بین رفتن نیمی از ظرفیت تولید نفت آرامکو در چند دقیقه و ناامن شدن بنادر امارات و بحرین برای کشتی‌های غربی بود. در آن دوران ترامپ با همراهی مثلث «بی» و اپوزیسیون خارج‌نشین ایران قصد داشت تا نظام سیاسی حاکم بر تهران را تغییر دهد، اما در عمل تنها توانست به شبکه فروش نفت ایران آسیب بزند که آن نیز هم در دوره جو بایدن به سرعت ترمیم شد.

 

با توجه به تجربه گذشته، برخی تحلیلگران معتقدند اگر تهدیدات نظامی آمریکا علیه منافع ایران جدی باشد، آنگاه پایبندی تهران به توافقات کنترل تنش همچون «پیمان پکن» دیگر حافظ منافع و امنیت ایران در منطقه غرب آسیا نخواهد بود. به بیان دیگر، اگر قرار باشد ترامپ به بهانه توافق ایران را در دوراهی «تسلیم یا جنگ» قرار دهد، منافع غربی‌ها در میادین انرژی، مسیرهای ارتباطی و پایگاه‌های نظامی مستقر در کشورهای حوزه خلیج فارس دیگر نباید در امنیت باشد.

 

این اقدام نه در جهت ورود به تنش بلندمدت با شورای همکاری خلیج فارس، بلکه با هدف اخراج آمریکا از منطقه و تعیین خطوط قرمز در برخورد بازیگران خارجی با ایران است. اظهارات اعضای ارشد تیم سیاست خارجی آمریکا بیش از آنکه بوی معامله یا توافق بدهد، حاوی انواع تهدیدات نظامی- امنیتی علیه منافع حیاتی کشور در بخش‌های هسته ای، نظامی و زیرساختی است. در چنین شرایطی سؤال کلیدی آن است، آیا مذاکره زیر سایه تهدید عاقلانه است یا خیر؟

برخی تحلیلگران معتقدند اگر تهدیدات نظامی آمریکا علیه منافع ایران جدی باشد، آنگاه پایبندی تهران به توافقات کنترل تنش همچون «پیمان پکن» دیگر حافظ منافع و امنیت ایران در منطقه غرب آسیا نخواهد بود

 

بهره سخن

پس از تأیید شفاهی آغاز مذاکرات غیرمستقیم میان مقام های ایرانی و آمریکایی، منابع آگاه مسقط را محل این مذاکرات اعلام کردند. با توجه به اعتماد میان ایران و عمان و نیز تجربه مثبت مذاکرات صالحی- برنز در سال‌های پایانی دهه 90 شمسی نزدیک بودن چنین ادعایی به واقعیت بسیار محتمل است.

 

 

البته گروهی دیگر از کارشناسان معتقدند، پیش از تأیید رسمی وزارت امور خارجه نمی‌توان نام کشوری خاص را به عنوان محل مذاکرات احتمالی اعلام کرد و امکان دارد میزبان این دور از مذاکرات سایر کشورها مانند قطر، عراق، امارات و حتی عربستان سعودی باشد. مهم‌تر از محل مذاکرات، اراده طرف آمریکایی برای ورود جدی به مذاکرات یا دستاویز قرار دادن گفت وگوهای بی‌سرانجام برای توجیه تجاوز نظامی است.

 

ارسال نظر