به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در تاریخ معاصر روابط بین الملل شاید کمتر دو واحد سیاسی باشند که سطح روابط راهبردی میان خود را نه تنها حفظ کرده، بلکه گامهای بلندی به سمت توسعه آن برداشته باشند. با آنکه آمریکا در روزهای نخست تأسیس رژیم صهیونیستی تردید زیادی برای به رسمیت شناختن این موجودیت جعلی داشت، اما فضای جنگ سرد و بازی صهیونیستها در شکاف مسکو- واشنگتن سبب شد به تدریج آمریکاییها به بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی تبدیل شوند.
نیاز متقابل برای شکست شوروی (امروز مهار چین، روسیه و ایران)، نفوذ فزاینده لابی صهیونیستی در واشنگتن و در نهایت قدرت مالی- رسانهای یهودیان در جهان سبب شده است رؤسای جمهور آمریکا، دموکرات یا جمهوری خواه، روابط عمیقی با رژیم صهیونیستی داشته باشند و گامهای بلندی به سمت توسعه روابط راهبردی بردارند. مستأجر کنونی کاخ سفید مدیون حمایتهای لابی صهیونیستی برای رسیدن برای کرسی قدرت است، اما در ظاهر خط مشی سیاسی متفاوتی را می پیماید که سبب میشود گاهی در برابر سیاستهای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی قرار بگیرد.
مهمترین پرونده کنونی آمریکا در منطقه غرب آسیا توسعه پیمان ابراهیم است
در آستانه سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به منطقه خلیج فارس گمانهزنیها درباره افزایش تنش میان آمریکا- رژیم صهیونیستی و اقدام احتمالی رژیم صهیونیستی در بزنگاه کنونی تبدیل به تیتر نخست رسانهها و اندیشکدههای جریان اصلی شده است.
مهمترین پرونده کنونی آمریکا در منطقه غرب آسیا توسعه پیمان ابراهیم است. نخبگان حاکم در واشنگتن برای مهار چین و از دور خارج کریدور «یک کمربند- یک جاده» تصمیم گرفتند از کریدور آلترناتیو «هند- غرب آسیا- اروپا» رونمایی کنند. حلقه وصل این طرح کریدوری عادی سازی کامل روابط کشورهای جنوب خلیج فارس با رژیم صهیونیستی است.
با وجود گامهای جدی دولت جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا برای تحقق این هدف، وقوع عملیات «طوفان الاقصی» سبب عقب افتادن این پروژه تا مدتی نامعلوم شد. در شرایط کنونی رژیم صهیونیستی در وضعیت «تهاجمی» قرار و قصد دارد تا امتیازات راهبردی در زمینه تشکیل کشور فلسطین یا حتی ترسیم نقشه راه برای رسیدن به نقطه اجرایی شدن قطعنامههای شورای امنیت بردارد.
در چنین شرایطی به نظر نمی آید سعودی برای رسیدن به امتیازات راهبردی همچون دریافت حق غنیسازی، دریافت تضمین یا توسعه روابط اقتصادی با واشنگتن بر سر آینده سیاسی خاندان سعودی در شبه جزیره عربستان خطر کند. برهمین اساس برخی منابع خبر احتمال دادند ترامپ برخلاف خواسته نتانیاهو تصمیم بگیرد امتیازات فوق را در جریان سفر کنونی به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان دهد و پیوستن سعودی به پیمان ابراهیم را به زمانی دیگر موکول کند.
دیگر پرونده مهم در این دور از مذاکرات مناقشه هسته ای ایران است. در حالی که جی. دی ونس، تولسی گبر و استیو ویتکاف از روند مثبت مذاکرات با ایران سخن به میان آورده بودند، ناگهان نماینده ویژه آمریکا در امور غرب آسیا همصدا با ترامپ از شرط «نابودی زیرساختهای هسته ای و ممنوعیت غنی سازی اورانیوم در داخل خاک ایران» سخن گفت. بیان چنین اظهاراتی که پیش تر از سمت روبیو، والتز یا شخص ترامپ مطرح میشد، این بار از سمت یکی از حامیان توافق هسته ای با تهران مطرح شده است.
برخی تحلیلگران معتقدند، با توجه به دور چهارم مذاکرات عمان، امکان دارد فشار لابی صهیونیستی سبب تندتر شدن اظهارات مقام های آمریکایی شده باشد. به هرترتیب ایران اعلام کرده است حفظ حق غنیسازی یکی از خطوط قرمز کشور است و نظام قصد ندارد از این سنگر عقبنشینی کند.
با وجود هماهنگی اولیه میان دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره بحران غزه، مخالفت کشورهای عربی در برابر پذیرش طرح انتقال اهالی غزه به مصر- اردن، تسلیم نشدن حماس و در نهایت تصویب طرح اشغال غزه به وسیله کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی سبب شده است به تدریج دولت ترامپ سیاست متفاوتی از نتانیاهو اتخاذ کند.
برخی تحلیلگران معتقدند، با توجه به دور چهارم مذاکرات عمان، امکان دارد فشار لابی صهیونیستی سبب تندتر شدن اظهارات مقام های آمریکایی شده باشد
به گزارش تایمز رژیم صهیونیستی، دولت ترامپ به دنبال تهیه طرحی است که طبق آن پس از سه ماه محاصره طولانی امکان ارسال هوایی کمکهای بشردوستانه به غزه تسهیل شود. همچنین به گزارش اسرائیل هیوم، دولت ترامپ در حال تدوین طرح آتشبسی در غزه است که طبق آن رهبران حماس مصونیت قضایی دریافت خواهند کرد، در دولت آتی مشارکت خواهند داشت و در مرحله نخست اجرای توافق سلاحهای خود را تحویل نخواهند داد. شاید نقطه اوج این طرح برنامهریزی دولت ترامپ برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در محدوده مرزهای 1967 باشد؛ هرچند این موضوع از سوی سخنگوی کاخ سفید رد شده است.
اعلام رسمی آتشبس میان آمریکا- انصارالله با میانجیگری مسقط از سوی ترامپ به مثابه شوک سیاسی در رژیم صهیونیستی سبب شده است رسانههای عبری لب به انتقاد از سیاستهای «بی بی» بگشایند و وی را به خراب کردن روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی متهم کنند. این موضوع تا آنجا حساسیت برانگیز شده است که مایک هابی، سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی موضوع آتشبس با یمن را ضروری و در عین حال غیر مرتبط با رژیم صهیونیستی خواند.
فارغ از پرونده یمن، برخی رسانههای عربی مدعی شدند ترامپ در حال کار بر روی طرحی درباره آینده غزه است که طبق آن خیلیها از خواستههای راست گرایان صهیونیست برآورده نمیشود. حضور داشتن یا نداشتن حماس در دولت آینده فلسطین یا خلع سلاح این گروه ازجمله موضوعات مورد مناقشه درباره پرونده فلسطین است. البته به رسمیت شناختن کامل کشور فلسطین شاید موضوعی دور از انتظار باشد، اما با توجه به اظهارات اخیر ویتکاف احتمال دارد آمریکا به همراه کشورهای عربی بر روی طرح جدیدی برای آتشبس و بازسازی غزه کار کند که به پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی منجر شود.
شاید روابط هیچ دو بازیگر سیاسی همانند ترامپ و نتانیاهو دارای فراز و نشیبهای بسیار نیست. در حالی که روزی ترامپ از نتانیاهو به عنوان «دوستی قابل اعتماد» یاد میکند، روزی دیگر بر وی خشم می گیرد و «بی بی» را حرام زاده خطاب میکند. برخی تحلیلگران معتقدند، با وجود عصانیت ترامپ از نتانیاهو به خاطر ارائه تصویری ضعیف از رئیس جمهور آمریکا، واقعیت آن است ترامپ پیروزی خود در انتخابات 2024 را مدیون لابی صهیونیستی و پایبند نبودن نتانیاهو به پایان جنگ غزه است.
با وجود این، ترامپ راهی ندارد جز آنکه از نتانیاهو و راست گرایان صهیونیست فاصله بگیرد. درواقع نمیتوان هیچ نسبت روشنی میان «نسلکشی در غزه» و «دریافت جایزه صلح نوبل» یافت.