به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اتخاذ گزینه قانونی خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) از سوی ایران در صورت حمله نظامی به تأسیسات هستهای این کشور، واکنشی عجولانه نخواهد بود، بلکه گامی مستقل و برخاسته از آگاهی عمیق ایرانیان از تناقض تاریخی ای است که این پیمان به نفع قدرتهای سلطهگر و در رأس آنها رژیم صهیونیستی دارد.
آمریکا سال ۲۰۱۸ میلادی یکجانبه از برجام خارج شد و جنگ اقتصادی را علیه مردم ایران تحمیل کرد، در حالی که جهان غرب نظارهگر بود
پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای سال ۱۹۶۸ میلادی با شعار جلوگیری از گسترش سلاحهای اتمی و ارتقای صلح بینالمللی به وجود آمد. با وجود این، واقعیت های عملی ثابت کرده است، این پیمان ابزاری بوده و هست که قدرتهای بزرگ هستهای از آن برای تثبیت انحصارگرایی خود بر سلاحهای اتمی و اعمال فشار بر کشورهای مستقلی استفاده کرده اند که مشتاق توسعه قابلیتهای علمی خود برای اهداف صلحآمیز هستند.
ایران که این پیمان را سال ۱۹۷۰ میلادی امضا کرد، به تمام مفاد آن پایبند بوده، تأسیسات هستهای خود را به روی دهها بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی گشوده، پروتکل الحاقی را که امکان بازرسیهای سرزده فراهم میکند پذیرفته و سال ۲۰۱۵ میلادی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را منعقد کرده است. این موارد بالاترین سطح تعهد یک کشور در حال توسعه برای تضمین امنیت و صلح به شمار میدهد. اما در عوض چه اتفاقی افتاد؟
آمریکا سال ۲۰۱۸ میلادی یکجانبه از برجام خارج شد و جنگ اقتصادی را علیه مردم ایران تحمیل کرد، در حالی که جهان غرب نظارهگر بود. در همین حال، رژیم صهیونیستی که هرگز این پیمان را امضا نکرده است، با وجود داشتن زرادخانه اتمی کاملاً یکپارچه که طبق برآوردهای مراکز نظارتی بینالمللی مانند مؤسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (Stockholm International Peace Research Institute) میان ۹۰ تا ۲۰۰ کلاهک اتمی تخمین زده میشود، از هرگونه بازرسی یا پاسخگویی مصون مانده است.
رژیم صهیونیستی مدتها به سیاست «ابهام هستهای» شامل تأیید یا انکار نکردن دارا بودن سلاحهای اتمی، به عنوان ابزاری برای فرار از پاسخگویی بینالمللی تکیه کرده است. با وجود این، ترفند سیاسی صهیونیست ها در مواجهه با عملیات اطلاعاتی اخیر در اعماق سرزمین های اشغالی که به دستیابی جمهوری اسلامی ایران به اسناد محرمانه مربوط به ساختار برنامه اتمی رژیم صهیونیستی منجر شد، شکست خورد.
این اسناد که محتوای آنها هنوز به طور کامل افشا نشده است، اطلاعات حساسی را درباره قابلیتهای نظامی اتمی این رژیم، ازجمله مکان تأسیسات، روشهای تولید و زنجیرههای تأمین فناوری فاش کرد. این موضوع افسانه «ابهام هسته ای» را باطل و تأیید میکند، این رژیم ابزارهای کشتار جمعی در اختیار دارد که تهدیدی مستقیم برای مردم منطقه و جهان هست.
عملیات اطلاعاتی ایران نشاندهنده تحولی کیفی در قواعد تعامل و پیامی روشن است، مبنی بر اینکه انحصار رژیم صهیونیستی بر سلاحهای اتمی بیپاسخ نخواهد ماند.
در این شرایط پرتنش، پیشنهاد ایران برای خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای گزینه ای کاملاً مشروع و مستقل است. ماده 10 پیمان بر حق هر کشور عضو را برای خروج در صورت تهدید منافع عالیهاش تصریح میکند.
در حالی که ایران سالهاست در معرض توطئه آشکار بینالمللی، تحریمهای ظالمانه و تهدیدهای نظامی از سوی رژیمی قرار گرفته که سلاحهای اتمی بدون ضابطه دارد، خروج از این پیمان تهدید نیست، بلکه دفاع مشروع از امنیت و حاکمیت ملی است. این صرفاً واکنشی به ظلم و تبعیض بینالمللی نیست، بلکه معادلهای جدید در منطقه مبتنی بر عمل متقابل و خودداری از تسلیم شدن در برابر قوانینی است که فقط برای کشورهای جهان سوم اعمال میشود.
عملیات اطلاعاتی ایران نشاندهنده تحولی کیفی در قواعد تعامل و پیامی روشن است، مبنی بر اینکه انحصار رژیم صهیونیستی بر سلاحهای اتمی بیپاسخ نخواهد ماند
بیتوجهی مداوم جامعه بینالمللی به این واقعیت که رژیم صهیونیستی هرگز پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا نکرده است، به این رژیم مزیت راهبردی غیرقانونی خشیده و اجازه داده است بدون نظارت یا پاسخگویی، زرادخانه اتمی مخفی خود را توسعه دهد، در حالی که ایران با وجود این واقعیت که برنامه هستهایاش صلحآمیز، آشکار و تحت نظارت بینالمللی است، زیر محدودیتهای جامع و بازرسیهای مداوم قرار دارد.
این تمایز آشکار در معیارها همان چیزی است که امروز باعث پیشنهاد ایران برای خروج از پیمان میشود، نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان واکنش منطقی و مستقل با هدف بازگرداندن تعادل منطقهای و شکستن ساختار سلطهگری که به وسیله نهادهای وابسته به غرب تثبیت شده است.
در اصل، با خودداری از امضا، رژیم صهیونیستی به هیچ یک از تعهدات NPT پایبند نیست و مشمول هیچ نوع بازرسی، ازجمله بازرسی از راکتور دیمونا، قلب برنامه اتمی-نظامی خود نمیشود. در مقابل، ایران، که امضاکننده و پایبند به این پیمان است، زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی و بازرسیهای دقیقی قرار دارد که حتی بر کشورهای هستهای رسمی نیز اعمال نمیشود.
پیشنهاد ایران برای خروج، ناشی از خلأ نیست، بلکه از منطق عدالت و برابری بینالمللی ناشی میشود. غیرقابل قبول است به رژیم صهیونیستی اجازه داده شود سلاحهای کشتار جمعی که مردم منطقه را تهدید میکند، در اختیار داشته باشد؛ در حالی که ایران از حق طبیعی خود برای داشتن فناوری صلحآمیز هستهای محروم شود. این تناقض نه تنها امنیت ایران را تهدید، بلکه اصول حقوق بینالملل را نیز تضعیف و NPT را به ابزاری برای باجگیری سیاسی و نه ابزاری برای صلح بینالمللی تبدیل میکند.
تا وقتی رژیم صهیونیستی در معرض بازخواست بینالمللی قرار نگیرد، ملزم به امضای NPT نشود و تأسیسات خود را به روی بازرسیها باز نکند، تمام صحبتها درباره «منع اشاعه هستهای» دروغ است.
ایران که مدتهاست احترام خود را به قوانین بینالمللی نشان داده است، امروز حق دارد در تعهدات خود بازنگری و از همه ابزارهای مشروع فشار برای دفاع از عزت و حاکمیت خود استفاده کند.
خروج از این معاهده نقض قانون نیست، بلکه اعمال واقعی اصل حاکمیت است که به وسیله خود معاهده مجاز شمرده می شود. اگر قدرتهای بینالمللی همچنان از موجودیت صهیونیستی حمایت کنند، آینده نظم جهانی در معرض خطر قرار خواهد گرفت؛ نه به دلیل ایران، بلکه به دلیل استانداردهای دوگانهای که به شاخصه دوران معاصر تبدیل شده است.