عملیات مشترک القسام و سرایا القدس علیه مرکز فرماندهی و کنترل ارتش اسرائیل در خان یونس نیویورک تایمز: سران اروپا برای شرکت در نشست زلنسکی و ترامپ دعوت شده‌اند اردوغان: غزه در آستانه فروپاشی کامل است عراقچی: دوستی ارمنستان و ایران درختی ریشه‌دار است خشم اتحادیه عرب از نقشه نتانیاهو برای طرح «اسرائیل بزرگ» دیدار لاریجانی با دبیرکل حزب‌الله لبنان ورود وزیر امور خارجه به نجف اشرف دیدار وزیران خارجه قطر و ترکیه در دوحه با محوریت غزه و سوریه علی لاریجانی: در امور کشور‌ها دخالت نمی‌کنیم، اما از جریان‌های مقاومت حمایت می‌کنیم شبه‌نظامیان خط لوله گاز در «پنجاب» پاکستان را منفجر کردند فراخوان حماس برای روز‌های خشم در حمایت از غزه جزئیات دیدار وزیر خارجه ایران و معاون وزیر خارجه ارمنستان / پاسخ گوستانیان به دغدغه‌های امنیتی و ژئوپلتیکی تهران استونی دیپلمات روسیه را اخراج کرد / مسکو: تلافی می‌کنیم رایزنی سفیر انگلیس در تهران با سخنگوی وزارت خارجه گفت‌وگوی لاریجانی با نخبگان و شخصیت‌های لبنانی و فلسطینی در بیروت
یادداشت جمال واکیم، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه لبنان؛

«پل ترامپ»، تهدیدی برای ایران، روسیه و چین

کریدور زنگزور که رئیس جمهور آمریکا به تازگی آن را پل ترامپ خواند، فقط کریدوری تجاری نیست، بلکه مسیری در روند نقش آفرینی ملت‌هاست، جایی که صلح بخشی از معادله وسیع‌تر مبارزه قدرت‌های بزرگ به شمار می‌رود.
جمال واکیم؛ استاد روابط بین‌الملل دانشگاه لبنان
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 August 16
کد خبر: ۲۸۶۴۱۳

«پل ترامپ»، تهدیدی برای ایران، روسیه و چین

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در تحولی سیاسی و ژئوپلیتیکی قابل توجه، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از برگزاری اجلاس صلح تاریخی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان خبر داد؛ موضوعی که اوج تلاش‌های فشرده دیپلماتیک وی با هدف پایان دادن به دهه‌ها درگیری مسلحانه میان دو کشور، به ویژه در منطقه قره‌باغ کوهستانی به شمار می رود.

جدی بودن این موضوع برای ایران و روسیه در این واقعیت نهفته است که به واشنگتن اجازه می‌دهد از ترکیه به عنوان سکوی پرتابی به سمت آسیای مرکزی استفاده کند

این اجلاس و توافق آن نشان دهنده تقلای راهبردی در ظاهر موفق واشنگتن از منظر تقویت نفوذ خود در منطقه قفقاز جنوبی به قیمت از دست دادن نفوذ سنتی روسیه در منطقه است، به ویژه پس از آنکه ارمنستان (متحد سنتی روسیه) رویکرد خود را تغییر داد، نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان در کنار واشنگتن و آنکارا قرار گرفت و از مسکو و تهران دور شد. آذربایجان نیز با وجود روابط نزدیک باکو با آنکارا، از پشت به روسیه خنجر زد و کاملاً به سمت واشنگتن متمایل شد.

پس از این توافق رئیس جمهور آمریکا گفت، کشورش پس از دهه‌ها درگیری در دستیابی به صلح موفق شد و شرکت‌های آمریکایی مبالغ هنگفتی در ارمنستان و آذربایجان سرمایه‌گذاری خواهند کرد که تأثیر مثبتی بر اقتصاد آنها خواهد داشت. وی از تلاش‌های مارکو روبیو، وزیر امور خارجه اش و دیگر مقام ها در دستیابی به توافق قدردانی و ادعا کرد، واشنگتن قابلیت‌های هسته‌ای ایران را از بین برده است و به تهران درباره بازسازی آن هشدار داد.

الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان این توافق را «رویدادی تاریخی» خواند که راه را برای همکاری راهبردی با آمریکا هموار می‌کند. رئیس جمهور آذربایجان و نخست وزیر ارمنستان تأکید کردند، توافق مرحله جدیدی را در تاریخ روابط دو کشور رقم می‌زند.

جدی بودن این موضوع برای ایران و روسیه در این واقعیت نهفته است که به واشنگتن اجازه می‌دهد از ترکیه به عنوان سکوی پرتابی به سمت آسیای مرکزی استفاده کند، به وسیله ارمنستان و آذربایجان که برای آمریکا و ترکیه به مثابه پلی تبدیل شده‌اند تا به سمت ساحل شرقی دریای خزر، به ویژه ترکمنستان حرکت کنند و به موفقیت بزرگ در آسیای مرکزی (که منطقه حساس ایران، روسیه و چین است) دست یابند.

تهدید امنیت ملی روسیه

ریشه‌های مناقشه ارمنستان و آذربایجان بر سر قره‌باغ کوهستانی به اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی برمی‌گردد، زمانی که تنش‌های قومی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سال ۱۹۹۱ میلادی به جنگ آشکار تبدیل شد. این منطقه با اکثریت ارمنی به دنبال جدایی از آذربایجان و پیوستن به ارمنستان بود. جنگ نخست در دهه ۱۹۹۰ با تصرف منطقه به وسیله ارمنی‌ها، بدون به رسمیت شناختن بین‌المللی پایان یافت و برای دهه‌ها وضعیت «نه صلح و نه جنگ» بر منطقه حاکم بود.

سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ میلادی در روند درگیری تحولات اساسی رخ داد، زیرا آذربایجان با حمایت ترکیه حمله‌ای برق‌آسا آغاز کرد که به کنترل ارمنستان بر منطقه پایان داد و بیش از ۱۰۰ هزار ارمنی را آواره کرد. این پیروزی آذربایجان، موازنه قدرت را تغییر داد و با تغییر موقعیت ایروان به نخست وزیری نیکول پاشینیان، که با انقلاب رنگی مورد حمایت واشنگتن به قدرت رسید، همراه بود و ارمنستان را از روسیه دور کرد و زیر چتر آمریکا قرار داد.

دعوت ترامپ از نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان و الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان به کاخ سفید برای امضای توافق‌نامه رسمی صلح، نشان دهنده انتقال موضوع به حمایت مستقیم آمریکا همراه با برنامه‌های اقتصادی برای احیای کریدورهای حمل و نقلی است که از دهه 1990 میلادی بسته شده‌اند. یکی از مهمترین مفاد توافق‌نامه، ایجاد کریدور زنگزور است که آذربایجان را از خاک ارمنستان به منطقه نخجوان متصل و ایران را از ارمنستان و در نتیجه، از توانایی آن برای اتصال زمینی به روسیه جدا می‌کند.

این کریدور شامل ساخت راه‌آهن، خطوط لوله نفت و گاز و کابل‌های فیبر نوری است که قفقاز جنوبی را به شریانی حیاتی برای تجارت و انرژی میان اروپا، غرب آسیا و آسیای مرکزی تبدیل و روسیه را کاملاً منزوی می کند. بر اساس این توافق، واشنگتن حق توسعه کریدور را به وسیله شرکت‌های خصوصی، در پروژه‌ای که به طور نمادین «جاده ترامپ به سوی صلح و رفاه بین‌المللی» نامیده می‌شود، به دست خواهد آورد. اما دامنه واقعی این پروژه فراتر از اقتصاد است و به آمریکا نفوذ مادی در منطقه‌ای می‌دهد که مدت‌ها در سلطه روسیه بوده است و انحصار مسکو را بر مسیرهای ترانزیتی در فضای شوروی سابق می‌شکند.

دعوت ترامپ از نخست وزیر ارمنستان و رئیس جمهور آذربایجان به کاخ سفید برای امضای توافق‌ صلح، نشان دهنده حمایت آمریکا همراه با برنامه‌های اقتصادی برای احیای کریدورهای حمل و نقلی است که از دهه 1990 میلادی بسته شده‌اند

برای روسیه، منطقه قفقاز جنوبی نمایانگر خط دفاعی پیشرفته در مرز جنوبی آن و کریدوری کلیدی برای خطوط لوله انرژی است. وجود پایگاه روسیه در گیومری ارمنستان عامل محوری در راهبرد روسیه در منطقه بوده است. با وجود این، مشغول بودن مسکو به جنگ اوکراین، تأثیر منفی بر توانایی آن در کنترل قفقاز داشته است؛ وضعیتی که واشنگتن سعی دارد از آن برای تقویت حضور خود در ایروان و باکو سوءاستفاده کند. کریدور جدید به واشنگتن امکان می‌دهد از قلمرو روسیه عبور کند، توانایی مسکو در کنترل جریان‌های انرژی را کاهش دهد و ابزارهای آن را برای ادغام اقتصادی به وسیله اتحادیه اقتصادی اوراسیا تضعیف کند.

نقش ترکیه از آمریکا کم‌اهمیت‌تر نیست، زیرا آنکارا نزدیکترین متحد باکو و عضو ناتوست که اروپا را به آسیا متصل می‌کند. ترکیه مدت‌هاست به وسیله ترکیبی از دیپلماسی فرهنگی، سرمایه‌گذاری و همکاری امنیتی به دنبال گسترش نفوذ خود در جهان ترک و گسترش آن به آسیای مرکزی است. برای واشنگتن، ترکیه متحدی محوری در گسترش نفوذ غرب در قفقاز و اتصال کریدور جدید به زیرساخت‌های اقیانوس اطلس است و پلی لجستیکی از اروپا به آسیای مرکزی فراهم می‌کند.

تهدیدی برای ایران

خطر دالان زنگزور و وقایعی که در قفقاز در حال وقوع است، محدود به روسیه نیست؛ آنها تهدیدی برای ایران هستند. با وجود اظهارات ایران که سعی در ابراز اطمینان و دلگرمی درباره آنچه اتفاق می‌افتد دارند، واقعیت داستان متفاوتی را روایت می‌کند.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد، برای گفت وگو درباره کریدور زنگزور با وزیر امور خارجه ارمنستان تماس خواهد گرفت و از هرگونه توافق صلح آذربایجان و ارمنستان استقبال می‌کند.

رئیس جمهور ایران نیز اعلام کرد، «تمام خواسته‌های ایران درباره کریدور زنگزور، ازجمله تمامیت ارضی و مسدود نشدن مسیر به اروپا برآورده شده است». با وجود این، تقویت حضور آمریکا در منطقه قفقاز، همراه با حضور پایگاه‌های ناتو و رژیم صهیونیستی در آذربایجان، تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران است.

این منطقه با دو استان حساس ایران هم‌مرز است؛ آذربایجان شرقی با اکثریت شیعه آذری زبان و مهاباد با اکثریت سنی کرد. این استان‌ها در دهه گذشته به عنوان نقطه نفوذ مداخلات آمریکا و رژیم صهیونیستی در اعماق ایران عمل کرده‌اند. علاوه بر این، تثبیت حضور آمریکا در منطقه می‌تواند به عنوان نفوذ واشنگتن به سمت آسیای مرکزی، منبع بیشتر تهاجماتی باشد که در تاریخ ایران به وجود آمده است.

این توافق امکان دارد پایان دهه‌ها درگیری در منطقه باشد و چشم‌اندازهایی را برای ادغام اقتصادی در قفقاز جنوبی بگشاید

کریدور زنگزور تهدیدی برای جدایی جغرافیایی ایران از ارمنستان است و در نتیجه ایران را از توانایی ارتباط با روسیه و اروپا و نیز درآمد اقتصادی محروم می‌کند. همچنین اهمیت ایران را به عنوان کریدور تجاری میان آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه کاهش می‌دهد.

نظارت شرکت‌های آمریکایی بر اجرای این پروژه به واشنگتن پایگاه راهبردی در نزدیکی مرز شمالی ایران می‌دهد که تهران آن را تهدیدی مستقیم می‌داند. این کریدور ارمنستان را بیشتر به مدار آمریکا-ترکیه سوق می‌دهد و به روابط ویژه آن با ایران آسیب می‌رساند. این پروژه موقعیت آذربایجان و ترکیه را که متحد نزدیک هستند و پیش تر درگیر بحران‌های مکرر با ایران بودند، تقویت خواهد کرد. تهران معتقد است، آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌توانند از این کریدور به عنوان نقطه نفوذ برای عملیات نظامی علیه ایران، به ویژه پس از تجاوز اخیرشان به تهران استفاده کنند. این کریدور همچنین تهدیدی برای ثبات جمهوری اسلامی و حتی تمامیت ارضی ایران است.

قفقاز جنوبی تنها ایستگاهی در مسیر راهبردی گسترده‌تر آمریکا به آسیای مرکزی و سرشار از انرژی، مواد معدنی کمیاب و مسیرهای ترانزیت حیاتی است. برای روسیه، این منطقه نمایانگر عمق راهبردی و برای چین، قلب ابتکار «کمربند و جاده» است. واشنگتن می‌تواند از این منطقه اقدامات خصمانه‌ای را با هدف بی‌ثبات کردن سیبری روسیه، منطقه سین کیانگ چین و منطقه شرق خراسان ایران آغاز کند.

موقعیت آمریکا در قفقاز در را برای همکاری با دولت‌ها یا پروژه‌های طرفدار غرب در آسیای مرکزی باز خواهد کرد و این کشور را قادر می سازد از نظر ژئوپلیتیکی با روسیه و از نظر اقتصادی با چین رقابت کند.

این توافق امکان دارد پایان دهه‌ها درگیری در منطقه باشد و چشم‌اندازهایی را برای ادغام اقتصادی در قفقاز جنوبی بگشاید. اما در اصل، این توافق نشان‌دهنده تغییر موضع راهبردی آمریکا با هدف فشار بر روسیه، گسترش نفوذ ناتو به وسیله ترکیه، مقابله با ایران و آماده‌سازی بستری برای حرکت به سمت آسیای مرکزی است.

کریدور زنگزور یا «جاده ترامپ» فقط کریدوری تجاری نیست، بلکه مسیری در روند نقش آفرینی ملت‌هاست، جایی که صلح بخشی از معادله وسیع‌تر مبارزه قدرت‌های بزرگ به شمار می رود. در این زمینه باید منتظر واکنش‌های روسیه و ایران به آنچه اتفاق می‌افتد باشیم، بدون اینکه احتمال مداخله چین برای خنثی کردن نقشه‌های آمریکا را منتفی بدانیم.

ارسال نظر
آخرین اخبار