به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ۱۷ ژانویه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه میزبان مسعود پزشکیان، همتای ایرانی خود در مسکو بود تا معاهده مشارکت جامع راهبردی دوجانبه منعقد شود.
این معاهده که برای مدت ۲۰ سال طراحی شده، در مجموع شامل ۴۷ بند است که طیف وسیعی از موضوعات از انرژی، مالی و مبارزه با تروریسم تا مبارزه با پولشویی و جرائم سازمان یافته را دربر میگیرد. این معاهده طیف وسیعی از همکاری تجاری میان تهران و مسکو را شامل میشود.
گرچه کریدور زنگزور تنها قطعه کوچکی از پازل است، اما روند ایجاد زیرساختها و حرکت در محور شرق به غرب، موجب دور زدن روسیه و ایران میشود
روابط روسیه و ایران در آینده را باید در چارچوب دیگری درک کرد که گویای اهمیت ژئواستراتژیک قفقاز جنوبی است. جنگ کوتاه سپتامبر ۲۰۲۳ تحول بزرگی ایجاد کرد که نیروهای آذربایجانی با حمایت ترکیه، توانستند نیروهای ارمنی و نیروهای حافظ صلح روسی در اطراف قره باغ را به وادار به عقب نشینی کنند و آنجا را به زمین بازی جدید تبدیل کردند.
یکی از پیامدها این جنگ، تمرکز مجدد بر کریدور زنگزور است که مانند شبکه ریلی زمان شوروی، جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند. بدون تردید این کریدور منافع آشکاری برای آذربایجان دارد، اما ترکیه نیز از آن برای دسترسی مستقیم به بازارهای آسیای مرکزی و دور زدن ایران استفاده میکند. از آنجایی که این مسیر عبوری از بخش جنوبی ارمنستان است، احیای آن پرسشهای جدی درباره حاکمیت ارمنستان ایجاد میکند.
درباره موضع روسیه به عنوان ضامن توافق آتشبس نیز پرسشهایی مطرح، کرملین مایل به حفظ روابط خوب با ترکیه و آذربایجان و این رویکرد مانعی جدی در برابر جاه طلبی موازی آن برای ایجاد روابط محکمتر با ایران است.
گرچه کریدور زنگزور تنها قطعه کوچکی از پازل است، اما روند ایجاد زیرساختها و حرکت در محور شرق به غرب، موجب دور زدن روسیه و ایران میشود.
روسیه و هند برای استفاده از کانال سوئز با مسیر طولانی کشتیرانی مواجه هستند. از همین روی، مسکو و تهران اقدامات خود برای احیای امیدها در راستای ایجاد کریدور شمال-جنوب را برای رسیدن به هند تقویت کردهاند.
محرک اصلی این روند، ابتکار «یک کمربند، یک جاده» است که با بودجه هنگفتی بهوسیله رئیس جمهور چین سال ۲۰۱۳ اجرا شد. هدف آن فراهم کردن امکان جریان کالاهای چینی در سراسر آسیای مرکزی و اروپاست. در روزهای اولیه قرار بود روسیه میزبان مسیر شمالی باشد و سرمایهگذاری قابل توجهی برای ارتقای زیرساختهای خود دریافت کند، اما جنگ اوکراین اخلال ایجاد کرد.
در مقابل، بیشتر تلاشها بر مسیر ترانس خزر متمرکز شده است که از بندر آکتائو قزاقستان به باکو آذربایجان متصل میشود و تا گرجستان و به سمت ترکیه ادامه مییابد. در دهه گذشته، حجم محمولههای این مسیر 6 برابر شده است. باید توجه داشت، اهمیت روزافزون آذربایجان به عنوان تولیدکننده نفت و گاز در این مسیر، روسیه و ایران را از تجارت پرسود حمل و نقل انرژی و محمولههای چینی به اروپا محروم میکند.
از همین روی، معاهده روسیه و ایران تلاشی برای ارائه جایگزین حملونقلی بود که در قالب شمال-جنوب اجرا و روسیه را از مسیر ایران به هند متصل میکند. این پروژه که به عنوان کریدور شمال-جنوب شناخته میشود، مدتها در حال انجام و هسته اصلی آن ترانزیت دریایی در سراسر دریای خزر و راههای زمینی و ریلی در قفقاز جنوبی است.
نخستین توافقنامه کریدور روسیه، ایران و هند سال ۲۰۰۲ امضا شد و در مقایسه با مسیر قدیمی از کانال سوئز، صرفه جویی قابل توجهی در هزینههای حمل و نقل ارائه میدهد.
شاید مهمترین خبر توافق روسیه و ایران، این بود که روسیه قصد دارد برای جبران بازارهای از دست رفته خود در اروپا، صادرات گاز طبیعی را به ایران آغاز کند. در کنفرانس مطبوعاتی مشترک پس از این نشست، پوتین اعلام کرد، طرح قرار است با ۲ میلیارد متر مکعب در سال آغاز و سپس به ۵۵ میلیارد متر مکعب افزایش یابد.
این رقم معادل حدود نیمی از ظرفیت چهار خط لوله نورد استریم است و برای انتقال مستقیم گاز از روسیه به آلمان طراحی شده که سه مورد از آنها سپتامبر ۲۰۲۲ تخریب شدند.
نخستین توافقنامه کریدور روسیه، ایران و هند سال ۲۰۰۲ امضا شد و در مقایسه با مسیر قدیمی از کانال سوئز، صرفه جویی قابل توجهی در هزینههای حمل و نقل ارائه میدهد
از آنجایی که نورد استریم تخریب و اوکراین ترانزیت گاز روسیه از مسیر خاک خود را متوقف کرده است، گازپروم به بازارهای جدید نیاز دارد. ایران چگونه در این روند میتواند تأثیرگذار باشد؟ این کشور پس از روسیه دارای دومین ذخایر بزرگ گاز جهان است و مانند روسیه میتواند صادرکننده بزرگی باشد.
از نگاه ایران، روسیه میتواند تأمینکننده گاز باشد، زیرا تحریمهای آمریکا دسترسی تهران به سرمایهگذاری خارجی و فناوری مدرن را با مشکل مواجه کرده است. زیرساختهای قدیمی قادر به پاسخگویی تقاضای داخلی ایران نیستند، در نتیجه قطعی برق مکرر باعث اختلالات گسترده در خانوارها و صنعت میشود.
مذاکره ایران با روسیه در زمینه همکاری انرژی در ژوئیه ۲۰۲۲ و با قرارداد گازپروم و شرکت ملی نفت به طور جدی آغاز شد. این قرارداد به ارزش ۴۰ میلیارد دلار شامل تعهد شرکت روسی برای کمک به توسعه میادین گازی کیش و پارس شمالی به همراه 6 میدان نفتی بود. همچنین، از طرف روسی دعوت شد تا در تکمیل پروژههای تولید گاز طبیعی مایع و ساخت خطوط لوله صادرات گاز شرکت کند.
ژوئن ۲۰۲۴ دو طرف یادداشت دیگری درباره تأمین گاز خط لوله روسیه به ایران امضا کردند. گرچه هر دو کشور مایل به تحقق این برنامهها هستند، اما پرسش اصلی اینکه چه مسیرهای در دسترسی برای این موضوع در نظر گرفته شده است.
وزیر نفت وقت ایران، ژوئیه ۲۰۲۴ گفت، انتظار دارد کشورش سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب گاز از خط لوله دریای خزر دریافت کند. البته، تحقق چنین پروژه بلندپروازانهای با تردید مواجه است و احتمالاً گزینه مسیر زمینی از بخت بالایی برخوردار باشد.
هنگامی که پوتین اعلام کرد صادرات گاز به ایران میتواند با ۲ میلیارد متر مکعب در سال آغاز شود، احتمالاً به خط لوله موجود از مسیر آذربایجان با ظرفیت فعلی ۲ میلیارد متر مکعب تأکید داشت.
به باور کارشناسان، افزایش ظرفیت این خط لوله با افزودن کمپرسورهای جدید و ایستگاههای تقویت، به بیش از ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال نخواهد رسید. بنابراین صادرات سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعب بسیار خوش بینانه به نظر میآید.
همچنین پرسشهایی نسبت به تأمین مالی پروژههای داخل ایران برای سازگاری با افزایش صادرات گاز روسیه به هند یا سایر بازارهای جنوب و جنوب شرقی آسیا وجود دارد.
گسترش کریدور ترانزیتی شمال-جنوب از سوی روسیه و ایران بیشتر مبتنی بر انگیزههای ژئوپلیتیکی است. از این منظر، پروژه مزایای ملموسی به شرکتکنندگان ارائه میکند. آشکارترین طرف علاقهمند به کریدور، روسیه است.
هرچند یافتن بازارهای جدید برای صادرات گاز ناامیدانه به نظر میآید، اما قدرتهای غربی به راحتی نمیتوانند مانع تکمیل کریدور شمال-جنوب شوند. این موضوع امکان دسترسی به خلیج فارس (از مسیر بندرعباس در تنگه هرمز) و اقیانوس هند (از مسیر بندر بمبئی) را فراهم میکند.
منافع ایران نه تنها احیای مجموعه انرژی خود با همکاری روسیه است، بلکه تهران در بلندمدت میخواهد به هاب انرژی تبدیل شود و گاز روسیه را به کشورهای منطقه و فراتر از آن ارسال کند. افزایش همکاری ایران با ترکمنستان برای صادرات گاز مازاد ترکمنها و نیز ایجاد خط لوله صادراتی با پاکستان در این راستاست.
با توجه به گرم شدن روابط هند با روسیه و به ویژه تبدیل آن به بزرگترین خریدار نفت مسکو، احتمالاً دهلی همچنان مایل به توسعه کریدور شمال-جنوب باشد، هرچند چشمانداز آن نیز مبهم است.
چالش اصلی برای همه کشورهای حاضر در کریدور شمال-جنوب این است، فرصتهای بلندمدت آن به وسیله تحولات کوتاهمدت و ناپایدار قفقاز جنوبی تحت تأثیر قرار گیرند. تحقق کامل کریدور شمال-جنوب بهشدت به توانایی روسیه برای تثبیت موقعیتش به عنوان هژمون منطقهای بستگی دارد.
اگر مسکو در این زمینه موفق شود، احتمالاً بتواند آذربایجان را برای مشارکت در پروژه قانع کند، همچنین ارتباطات زمینی ایران از مسیر ارمنستان و گرجستان را ارتقا دهد و هند را با دسترسی به دریای سیاه وسوسه کند. هرچند این موضوع به حفظ کنترل روسیه بر گرجستان بستگی دارد.
سناریوی جایگزین بستگی به این دارد مخالفان گرجستان بتوانند دولت متمایل به مسکو در تفلیس را سرنگون کنند. در این صورت اتحادی محکمتر میان گرجستان و ارمنستان برقرار میشود و اهرمهای منطقهای بیشتر برای غرب به همراه خواهد داشت.