به گزارش «راهبرد معاصر»؛ 30 مرداد نخستین رزمایش دریایی جمهوری اسلامی ایران از زمان توقف جنگ تحمیلی با رژیم صهیونیستی انجام شد. این رزمایش که «اقتدار پایدار ۱۴۰۴» نام گرفته، در برههای حساس در سطح منطقهای و بینالمللی برگزار شد، زیرا ایران بهدنبال افزایش بیسابقه تنشها در منطقه، به دنبال تثبیت تصویر مقتدرانه خود به عنوان قدرت مقاوم و بازدارنده است.
این مانور علاوه بر بُعد نظامی مستقیم، پیامدهای سیاسی آشکاری نیز دارد
این مانور با مشارکت یگان هایی از نیروی دریایی، به ویژه ناوچه سبلان و ناو موشکانداز گناوه برگزار شد. این شناورها موشکهای کروز پیشرفته قادر و نصیر را به سمت اهدافی در دریای عمان و اقیانوس هند شلیک کردند. آتشبارهای موشکی ساحلی نیز در این رزمایش شرکت داشتند و به مانور بُعد تاکتیکی بخشیدند که قدرت دریایی و قابلیتهای دفاع ساحلی را با هم ترکیب میکند.
از نظر فنی، استفاده از این موشکها نشان دهنده سطح پیشرفته صنعت نظامی کشورمان است. موشک قدیر بردی تقریباً ۳۰۰ کیلومتری دارد، کلاهکی به وزن تقریبی ۲۰۰ کیلوگرم حمل میکند و برای پرواز در ارتفاع پایین نزدیک سطح دریا طراحی شده است که شناسایی و رهگیری آن را دشوار میکند. علاوه بر این، موشک نصیر برد کوتاهتری در حدود ۳۵ کیلومتر دارد.
این موشک برای هدف قرار دادن مؤثر شناورهای کوچک و متوسط طراحی شده است و به سامانههای هدایت دقیقی متکی است که احتمال اصابت به اهداف متحرک را افزایش میدهد. این ترکیب موشک دوربرد و موشک کوتاهبرد، ایران را قادر میسازد تا شبکه بازدارنده چندلایه ای ایجاد کند که عمق عملیاتی را با قابلیت واکنش سریع ترکیب میکند.
این مانور علاوه بر بُعد نظامی مستقیم، پیامدهای سیاسی آشکاری نیز دارد. مانور چند هفته پس از آن انجام میشود که ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را به حالت تعلیق درآورد، اقدامی که در اروپا به عنوان اقدامی تنشزا توصیف شده است و فرانسه، آلمان و انگلیس تهدید کردهاند در صورت دست نیافتن به توافق تا پایان ماه، تحریمهای بینالمللی را دوباره اعمال خواهند کرد.
نمایش تواناییهای دریایی جمهوری اسلامی ایران پیامی دوگانه ارسال میکند؛ در داخل کشور عامل تقویت اعتماد عمومی به توانایی ارتش در حفاظت از حاکمیت و در خارج از کشور، یادآوری و هشدار به دشمنان است، مبنی بر اینکه هرگونه افزایش تنش با بازدارندگی تدریجی و چندبعدی مواجه خواهد شد؛ به ویژه از آنجا که ناوگانهای مستقر در خلیج فارس آمریکایی هستند و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از هدف قرار گرفتن مستقیم آنها بیم دارد.
این مانور همچنین نشاندهنده احتمال تغییر دکترین نظامی ایران پس از جنگ تحمیلی اخیر است. در حالی که رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی علیه ایران خسارتهایی وارد کرد و در ادامه، سیلی سختی از جمهوری اسلامی خورد، تهران اکنون به دنبال نشان دادن انسجام ساختار دفاعی خود و استقرار مجدد پدافند هوایی و آزمایش آن در مدت زمان کوتاهی است.
شاید نام مانور، «اقتدار 1404» خود حامل پیامی نمادین باشد؛ اینکه جمهوری اسلامی حتی پس از مواجهه با حملات نظامی اخیر، قادر به بازیابی و تثبیت تعادل راهبردی خود است.
این مانور همچنین نشاندهنده احتمال تغییر دکترین نظامی ایران پس از جنگ تحمیلی اخیر است
ایندیپندنت با تأکید بر سابقه ایران در توقیف کشتیهای غربی و رصد کشتیهای نیروی دریایی آمریکا و مرتبط کردن پیام رزمایش با آمادگی برای مقابله با حمله احتمالی رژیم صهیونیستی پرداخت. رویترز نیز در گزارشی با یادآوری نزدیکی زمانی رزمایش دریایی ایران–روسیه در دریای خزر با این رزمایش به فاصله جغرافیایی این رزمایش از شمال تا جنوب ایران پرداخت.
از منظری دیگر، این مانور اهمیت بُعد دریایی را در محاسبات بازدارندگی ایران برجسته میکند . تنگه هرمز و آبهای جنوبی ایران نه تنها در معادله امنیت ملی ایران، بلکه در امنیت انرژی جهانی نیز مرکز ثقل راهبردی بهشمار میروند. تقویت قابلیتهای دریایی با موشکهای کروز تولید داخل مانند قدیر و نصر-۱، هرگونه رویارویی آینده با ایران را برای دشمنان منطقهای و بینالمللی پرهزینهتر میکند.
رزمایش «اقتدار ۱۴۰۴» را نمیتوان صرفاً رویدادی عادی تلقی کرد، بلکه میتوان آن را بخشی از راهبرد گستردهتر برای تثبیت تصویر بازدارندگی ایران پس از جنگ تحمیلی اخیر دانست. این رزمایش حامل پیامهای عملیاتی و سیاسی است و تأیید میکند ایران میکوشد معادله جدیدی را بر مبنای اتکا به فناوری نظامی بومی و استفاده از آن در خدمت بازدارندگی چندلایه ایجاد کند.
ایران با قرار دادن محل شلیک در شمال اقیانوس هند و دریای عمان پیامی آشکار به دشمنان فرامنطقهای ارسال کرد؛ اینکه مرزهای بازدارندگی ما تنها در خلیج فارس و تنگه هرمز تعریف نمیشود. این پیام، هم به آمریکا و متحدانش که ناوگروههای خود را در اقیانوس هند مستقر میکنند مخابره شد و هم به رژیم صهیونیستی که در سالهای اخیر تلاش کرده است با برخی کشورهای جنوب خلیج فارس و دریای سرخ همکاری نظامی دریایی برقرار کند.
این رویکرد احتمالاً موازنه قدرت در خلیج فارس را بازترسیم میکند و محاسبات هر طرفی را که در نظر دارد دوباره توانمندیهای نظامی ایران را بیازماید، پیچیدهتر میکند.