به گزارش «راهبرد معاصر»؛ چشمانداز ژئوپلیتیکی غرب آسیا پس از وقایع هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی شاهد تغییرات عمیق راهبردی و بر بسیاری از روابط بینالمللی، ازجمله مشارکت ایران و چین سایه افکنده است. ایران مدتهاست سنگ بنای راهبرد منطقهای چین، به ویژه به عنوان منبع انرژی و شریکی در طرح «یک کمربند یک جاده» به شمار می رود. اما چالشهای فزاینده پیش روی تهران سؤالی اساسی را مطرح میکند؛ آیا ایران به عامل راهبردی برای جاهطلبیهای پکن در منطقه تبدیل شده است؟
پکن همچنان به وسیله سازوکارهای «خاکستری» از ایران حمایت اقتصادی میکند تا جریان مداوم نفت را تضمین کند
پیامدهای هفتم اکتبر، واقعیت جدیدی را ایجاد کرده است؛ اینکه وضعیت نفوذ ایران در عرصههای حیاتی منطقهای مانند عراق، سوریه و لبنان به معنای تغییر نقش ایران در همکاری با چین نیست، اما می تواند توانایی پکن را برای بهرهمندی از مزایای راهبردی همکاری با همان سرعت قبلی کاهش دهد. چین روی شبکه منطقهای ایران به عنوان عامل تثبیتکننده جزئی برای انتقال انرژی و تضمین منافع حساب، اما افزایش بی ثباتی و خطرات امنیتی مرتبط، محاسبات پکن را پیچیدهتر میکند.
فشار مداوم غرب، نمک بر زخم میپاشد. آمریکا در اعمال تحریم علیه نهادهای چینی دخیل در خرید نفت ایران تردیدی ندارد. سال ۲۰۲۴ میلادی وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهایی را علیه شبکهای از چندین شرکت چینی که متهم به تسهیل صادرات نفت ایران بودند، اعمال و تأکید کرد، «آمریکا تحمل نخواهد کرد کسی به ایران در دور زدن تحریمها کمک کند، حتی اگر آن شرکت چینی باشد». این موضوع پکن را در موقعیتی قرار میدهد که باید میان منافع اصلی تجاری جهانی خود و ادامه حمایت از شریک راهبردی که با انزوا روبروست، یکی را انتخاب کند.
با وجود این، پکن همچنان به وسیله سازوکارهای «خاکستری» از ایران حمایت اقتصادی میکند تا جریان مداوم نفت را تضمین کند. گزارش فایننشال تایمز ارزش واردات نفت ایران به وسیله چین در سال ۲۰۲۳ میلادی را بیش از ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده است که بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت ایران را تشکیل میدهد. این رقم تأیید میکند رابطه اقتصادی برای پکن ضروری، اما مملو از خطر است.
سایر قدرتهای منطقهای، به ویژه عربستان و امارات نقش فزاینده ای دارند و چین هوشمندانه به دنبال دستیابی به تعادل راهبردی در روابط خود با آنهاست. سال 2023 میلادی حجم تجارت چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از 300 میلیارد دلار فراتر رفت. علاوه بر این، عربستان و امارات به وسیله سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختها و فناوری، شرکای کلیدی در طرح «یک کمربند یک جاده» هستند. مارس 2023 میلادی چین نقش میانجی کلیدی را در توافق تاریخی برای احیای روابط ایران و عربستان ایفا کرد و تمایلش را برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای که ثبات ایجاد میکند، نه طرف درگیر در درگیریها تأیید کرد. این روند فضای بیشتری برای مانور در دیپلماسی منطقهای به چین میدهد.
میان سناریوهای ممکن برای آینده روابط ایران و چین، سناریویی که ترکیبی از مشارکت محدود و تحول راهبردی باشد، محتملترین گزینه به نظر میآید. بعید است چین، ایران را به طور کامل رها کند، زیرا پکن به منابع انرژی متنوع نیاز دارد و نفت ایران با توجه به قیمتهای رقابتی، گزینهای وسوسهانگیز است.
همانطور که در توافقنامه مشارکت راهبردی ۲۵ ساله امضا شده میان دو کشور آمده است، چین به حمایت اقتصادی از ایران در حوزههای حیاتی مانند انرژی و زیرساخت ادامه خواهد داد. با وجود این، پکن برای کاهش خطرات وابستگی کامل به تهران، با تقویت مشارکتهای خود با سایر کشورهای منطقه، به ویژه عربستان و امارات، نه تنها در بخش انرژی، بلکه در فناوری، سرمایهگذاری و پروژههای بزرگ زیرساختی نیز تلاش خواهد کرد.
این تغییر به معنای قطع رابطه با ایران نیست، بلکه به معنای بازتعریف رابطه است به طوری که تهران صرفاً بخشی از راهبرد منطقهای گستردهتر و انعطافپذیرتر چین شود، نه تنها نقطه کانونی آن. در نهایت، پکن به تعادلی ظریف دست خواهد یافت؛ اینکه از مزایای مشارکت با ایران بدون افتادن در دام تحریم و همزمان گسترش نفوذ خود در منطقه به وسیله شبکهای از روابط چندجانبه برای تضمین امنیت منافع آینده اش بهرهبرداری خواهد کرد. نقش مداوم چین به عنوان میانجی میان رقبای منطقهای، همانطور که بین ایران و عربستان انجام داد، گواه روشنی بر ترجیح آن برای ثبات منطقهای بر ائتلاف های یکجانبه است.