به گزارش راهبرد معاصر؛ در دنیای پویا و رقابتی امروز، سرمایه انسانی به عنوان اصلیترین دارایی سازمانها شناخته میشود. یکی از شاخصهای توسعه مهارت و دانش نیروی کار، کسب مدرک تحصیلی دوم توسط آنان است. بسیاری از کارمندان برای ارتقای شغلی، افزایش تخصص یا حتی تغییر مسیر حرفهای خود، به تحصیل در مقاطع بالاتر روی میآورند.
با این حال، همواره این پرسش مطرح بوده که سیستم اداری و قوانین استخدامی تا چه حد این تلاش برای یادگیری را به رسمیت میشناسد و چگونه آن را در مسیر ارتقای کارمندان لحاظ میکند. اکنون به نظر میرسد فصل جدیدی در این رابطه در حال آغاز است.
خبر جدید در حوزه مدیریت منابع انسانی حکایت از آن دارد که بررسی مصوبه سال ۱۳۹۳ شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی در خصوص ایجاد محدودیت در اعمال مدرک تحصیلی دوم کارمندان دولت، در دست اقدام است. این مصوبه که برای سالها تعیینکننده چگونگی احتساب مدارک تحصیلی جدید کارمندان بود، اکنون در معرض بازبینی و اصلاح قرار گرفته است. این اقدام نشاندهنده توجه مسئولان به نیازهای روز بازار کار و انعطافپذیری بیشتر در نظام اداری است.
رفیعزاده، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، به طور رسمی این موضوع را تأیید کرده است.
وی در حاشیه جلسه هیئت دولت اعلام کرد: «اصلاح بخشنامه ممنوعیت اعمال مدرک تحصیلی دوم کارمندان در دستور کار است.»
این بیانیه سطح بالا، عزم دولت برای رفع موانع پیش روی توسعه سرمایه انسانی و ایجاد انگیزه بیشتر برای ادامه تحصیل در میان کارمندان را نشان میدهد. این اصلاح میتواند نویدی برای آن دسته از کارمندان باشد که برای ارتقای دانش خود تلاش کردهاند.
برای درک اهمیت این تحول، نگاهی به مصوبه قبلی ضروری است. بر اساس قانون پیشین، آثار استخدامی و مالی مدرک تحصیلی دوم یا مدارک مأخوذه پس از استخدام، تنها برای یک مقطع تحصیلی بالاتر نسبت به مدرک ارائهشده در بدو استخدام (مانند ارتقا از دیپلم به فوقدیپلم، کارشناسی به کارشناسی ارشد و ...) برای کارمندان رسمی و پیمانی قابل احتساب بود.
این قانون عملاً انگیزه بسیاری از کارمندان را برای کسب تخصصهای بیشتر یا اخذ یک مدرک تحصیلی دوم در رشتهای مکمل یا حتی متفاوت کاهش میداد و امکان بهرهگیری از ظرفیتهای جدید کارمندان را از سازمانها سلب میکرد.
در صورت نهایی شدن این اصلاحیه، انتظار میرود شاهد تحول مثبتی در فرهنگ سازمانی باشیم. امکان اعمال کامل مدرک تحصیلی دوم میتواند منجر به انگیزه مضاعف کارمندان برای دانشافزایی، افزایش بهرهوری و تخصصیتر شدن امور در دستگاههای دولتی شود.
این اقدام نه تنها یک گام بلند در مسیر تحول اداری محسوب میشود، بلکه نشان میدهد که سرمایهگذاری کارمندان بر روی دانش و مهارتهایشان توسط سیستم مورد تقدیر و استفاده قرار خواهد گرفت.
بدون شک، این تغییر مسیر مثبت، آینده بهتری را برای توسعه سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت خدمات دولتی ترسیم خواهد کرد.