خروج امریکا از شرق فرات؛ دستاویز دوشیدن بیشتر عربستان-راهبرد معاصر
نیویورک تایمز: غرب برای گفتگو با ایران به بازرسان هسته‌ای جهان متوسل می‌شود بن‌سلمان در دیدار با اسد: بازگشت قدرتمندانه سوریه، به سود همه کشورهای عربی است رسانه اسرائیلی: آمریکا ارسال سلاح به تل‌آویو را از سر گرفت اردوغان: توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان، فرصت تاریخی است ناتو از اعضای خود خواست اوکراین را در اولویت قرار دهند واکنش حماس به بیانیه نشست سران عرب در منامه ایران ادعای آمریکا درباره وضعیت یمن را رد کرد آغاز دادرسی دیوان لاهه در پرونده شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی رهبر انصارالله: آمریکایی‌ها حمله به رفح را طراحی کرده‌اند دیدار بشار اسد و بن سلمان در بحرین بیانیه عفو بین‌الملل به مناسبت سالگرد اشغال فلسطین تداوم درگیری‌های پراکنده مرزی طالبان و پاکستان آغاز نشست سران عرب در منامه/ درخواست بن‌سلمان درباره غزه عبداللطیف رشید: ایران هیچ دخالت نظامی در عراق ندارد زلنسکی در خارکیف: وضعیت میدانی به شدت سخت است

خروج امریکا از شرق فرات؛ دستاویز دوشیدن بیشتر عربستان

مطرح کردن بحث خروج امریکا از سوریه توسط ترامپ، در واقعیت همراه با شواهد و قرائن کافی نیست بلکه به نظر می رسد واشنگتن قصد داشته باشد با این سیاست اعلامی، اهرمی برای دوشیدن بیشتر عربستان که خواهان بقای امریکا در سوریه است، بدست آورد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۰ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - 2018 April 08
کد خبر: ۲۹۶
تعداد نظرات: ۱ نظر

به گزارش راهبرد معاصر؛ حضور نظامی ایالات متحده در شرق فرات و پشتیبانی این دولت از کردهای PYD، مناقشات بسیاری را در میان متحدان آن در منطقه برانگیخت که تا به امروز ادامه یافته است. کاخ سفید، در نتیجه این اقدام (گسیل نیرو به خاک سوریه)، خود را در یک دو راهی اجتناب ناپذیر قرار داده و به عرصه ای وارد شده که مسلما از تعداد متحدانش کاسته می شود. این امر ناشی از واقعیت اختلاف اولویت دو متحد اصلی و بزرگ واشنگتن در منطقه است. در یک طرف عربستان اولویت خود در سوریه را"مقابله با ایران" قرار داده و در طرف دیگر، ترکیه "مقابله با تجزیه طلبی کردی" و سپس "گسترش طلبی سرزمینی" را در اولویت می بیند. به همین دلیل، هنگامی که نیروهای واشنگتن وارد سوریه شدند و برای مقابله با بشار اسد و تبعا ایران، از کردهای PYD پشتیبانی کردند، عربستان این اقدام را همسو با برنامه های دراز مدت منطقه ای خود ارزیابی کرد در حالی که ترکیه، طبق یادداشت مولود چاووش اغلوو، وزیر خارجه آنکارا، در این برنامه امریکا، تناقض با "اتحاد 66 ساله" میان دو طرف (ترکیه و امریکا) مشاهده می کرد.

 

اکنون، تناقض منافع متحدان منطقه ای امریکا در سوریه با سیاست های کاخ سفید در این منطقه بحران، به داخل دولت ترامپ هم کشیده شده است. از یک سو ترامپ تاکید دارد که "خیلی زود" نیروهایش را از سوریه بیرون می کشد و از دیگر سو، پنتاگون و وزارت خارجه تلویحا جمله رکس تیلرسون را تکرار می کنند: «رئیس جمهور برای خودش حرف می زند». البته ترامپ همانند بسیاری دیگر از پرونده ها، مواضع خود را تا حدی پیرامون این مسئله تعدیل کرده و به سعودی ها قول داده که در صورت تامین هزینه ها از سوی ریاض، "فعلا" دستور بازگشت به نیروهای امریکایی مستقر در سوریه را نمی دهد. آن چه که در این میان مغفول مانده این است که دولت ترامپ از قِبَل تضاد منافع دو متحد خود، از هر دو طرف، امتیازات سیاسی و اقتصادی می گیرد.

 

 

علت تمایل ریاض به بقای نیروهای واشنگتن در "شرق فرات"

محمد بن سلمان، شکست "بقای بشار اسد در قدرت" را پذیرفته است. اما او به دنبال آن است که با یک "شکست ناقص" در سوریه مواجه شود. به عبارت ساده تر، بن سلمان خواهان کاستن از شدت شکستی است که در سوریه خورده است. چنین امری میسر نخواهد شد جز با خارج کردن کنترل بخشی از سرزمین سوریه از اداره دمشق. با توجه به آن که نیروهای عربستانی امتحان خود را در پرونده یمن پس داده اند، بنظر می رسد، ولیعهد سعودی که حاکم دوفاکتوی این کشور شده، در پی استفاده از نیروهای "مزدوری" امریکاست تا "شرق فرات" را از کنترل نیروهای دولتی سوریه دور نگه دارد. اما از سوی دیگر، واشنگتن تحت هدایت دونالد ترامپ ادعا می کند که نیازی نیست سربازان امریکا و دلارهای این کشور، در "هزاران کیلومتر آن طرف تر" تلف شوند. در نتیجه می کوشد بار اصلی حفظ "شرق فرات" را به نیروهای کرد که چندان با دمشق در ارتباط حسنه ای به سر نمی برند، بسپارد. بر این اساس، تمایل عربستان به حفظ امریکا، ملازم با حفظ قدرت کردهای PYD در شرق سوریه خواهد بود. با عنایت به این موضوع که دولت سعودی به هیچ عنوان نگرانی از جانب جدایی طلبی کردی ندارد، طبیعی است که بن سلمان، مخالفتی با قدرت گیری PYD در "شرق فرات" نداشته باشد.

 

هنگامی که ترامپ از قصد احتمالی خود برای عقب کشیدن نیروهای امریکایی از سوریه خبر داد، ریاض اولین مخالف بود و طبق شواهد، حاضر شد با پرداخت پول، به نوعی نیروی "مزدوری" امریکایی در سوریه نگه دارد. هرچند چنین نگاهی می تواند حکایتگر بهره برداری ریاض از واشنگتن در سوریه باشد ولی روی دیگر سکه می تواند حاکی از دوشیدن بیشتر عربستان توسط ترامپ باشد. به گزارش سی ان ان، عربستان حاضر شد برای بقای نیروهای امریکایی، 4 میلیارد دلار بپردازد که البته همانطور که ترامپ به بن سلمان گفت برای آل سعود ثروتمند "چیزی نیست". بطور خلاصه، عربستان سعودی با حمایت مالی نیروهای امریکایی مستقر در سوریه، نیروهای کردی را هم تقویت می کند و این مسئله، شکافی را میان این متحد واشنگتن با متحد دیگر، یعنی ترکیه بوجود آورده است.

 

 

علت عدم تمایل آنکارا به بقای نیروهای امریکایی در سوریه

سیاست دولت عدالت و توسعه در سوریه، منبعث از نگاه نئوعثمانیسم اردوغان و امنیتی سازی مسئله کردی است. استقرار نیروهای امریکایی در شمال سوریه، مانع تسلط ترکیه بر نوار شمالی سوریه (به منظور الحاق یا تحت الحمایه کردن این ناحیه) می شود و همزمان، تقویت نیروهای گریز از مرکز کرد را در جوار مرزهای ترکیه با سوریه سبب می شود. در نتیجه، اردوغان این سیاست امریکا را همسان "حمایت از تروریسم" می داند و بر سر این موضوع، دچار تنش های بسیاری با رئیس جمهور امریکا شده است. ترکیه اکنون مترصد فرصتی است تا به محض خروج نیروهای امریکایی، منبیج را به کنترل خود در آورد. با چنین پیش زمینه ای، مسئولین ترک از شیندن گفته های ترامپ مبنی بر خروج نیروهایش از سوریه استقبال کردند. مطرح کردن چنین موضوعی توسط رئیس جمهور ترامپ می تواند حربه ای برای تحبیب آنکارا و دور کردن آن از مسکو تلقی کرد.

 

 

آیا امریکا براستی قصد خروج از شرق فرات را دارد؟

اگر امریکا خروج از شرق فرات و به ویژه منبیج را در دستور کار قرار ندهد، مسلما به محور ریاض نزدیک و از محور آنکارا دور خواهد شد. بر همین مبنا، تصمیم گیری در این رابطه، یکی از پرونده هایی است که در کاخ سفید، حساسیت بالایی دارد. شواهد و قرائن موجود ارجحیت محور ریاض بر محور آنکارا در سیاست های ترامپ را نشان می دهند. چنین انتخابی در عرصه سوریه به معنای بقای نیروهای امریکایی خواهد بود که در تضاد آشکار با مطالبات منطقه ای ترکیه است. طبق گزارش الشرق الاوسط، کنگره امریکا در حال بررسی طرح خروج نیروهای این کشور از پایگاه العدید قطر (عضو محور آنکارا) و استقرار آن ها احتمالا در اقلیم کردستان، اردن، بحرین و .. است. همسو با این خبر، نحاس عنبری، تحلیلگر اندیشکده صهیونیستی بروشلمی، ادعا کرد امریکا قصد دارد با انتقال ادوات نظامی خود از پایگاه اینجرلیک به کردستان های عراق و سوریه، به تجزیه طلبی کردی کمک کند. این ادعا پس از گذشت دو روز، با انتشار خبر خروج جنگنده های حساس امریکا از اینجرلیک، در وال استریت ژورنال، اثبات شد. این موارد نشان می دهد که طرح فاصله گیری از محور آنکارا در سیاست های واشنگتن، به مرور در راهبرد های این کشور جا باز کرده و از سطح گاهبردها فراتر رفته است. در نتیجه، خروج نیروهای امریکایی از سوریه حتی اگر به صورت جدی از سوی ترامپ مطرح شده باشد، نمی تواند به منظور کسب رضایت خاطر اردوغان تحلیل شود زیرا همانطور که آمد، اصولا امریکا در استراتژی خود، فاصله گیری از ترکیه را دنبال می کند.

 

آن چه که نیاز به موشکافی بیشتری دارد، دلیلی است که ترامپ برای خروج نیروها از سوریه اعلام کرد. او مدعی بود که هزینه این نیروها بسیار زیاد بوده و هیچ دستاوردی برای امریکا نداشته اند. چنین سخنانی در رابطه با افغانستان هم ایراد شد ولی در عمل، با گذشت نزدیک به 1 سال از پیروزی او، نیروهای امریکایی در افغانستان نه تنها کم نشدند، بلکه بیشتر هم شدند. لازم به یادآوری است که اهمیت کشوری همچون افغانستان به مراتب پایین تر از سوریه است و بنابراین، ترامپ به طریق اولی به فکر خروج از آن نبوده است. این احتمال وجود دارد که بحث خروج از سوریه تنها به منظور دوشیدن بیشتر عربستان مطرح شده باشد که علی الظاهر، تاکنون نتیجه بخش بوده است.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۷
0
0
سلام نیروهای اسراییلی با کمک کردها تسلیحات وامکانات عجیب وغریبی به تروریستها در ادلب میرسانند هرچه سریعتر باید ادلب پاکسازی شود
تحلیل های برگزیده