
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ۱.گرانی و تورم افسار گسیخته این روزها که در وضعیت «نه جنگ، نه صلح» به سر می بریم، اثرات بسیار مخربی دارد. وقتی نمی توان قیمت ها را حتی برای ۴۸ ساعت کنترل کرد، از منظر جامعه شناسی نشانه ناکارآمدی و ناتوانی است. در این حالت اعتبار نزد مردم و افکار عمومی منطقه و جهان به شدت آسیب می بیند.
در شرایط «نه جنگ، نه صلح» هر لحظه ممکن است دشمن نارضایتی های حاصل از گرانی را مثل جرقه در انبار باروت منفجر کند
بی اعتباری نزد مردم هرلحظه زنگ خطر شورش و نافرمانی را به صدا درمی آورد و کشورهای بیگانه و متخاصم نیز با مشاهده ناتوانی، طمع به ضربه زدن می کنند. در چنین شرایطی مردم و به ویژه جوانان به لحاظ روانی دچار ناامیدی می شوند و احساس درماندگی می کنند؛ شرایط مساعدی برای دشمن که می تواند نقشه های شومش را اجرا کند.
۲.اسفندیار پهلوان افسانه ای شاهنامه رویینتن بود و تنها چشمانش آسیبپذیر بودند. او در همه نبردها به دلیل رویین تن بودن پیروز می شد، تا اینکه سرانجام توسط رستم (با راهنمایی سیمرغ) با تیری از درخت گز که به چشمانش برخورد کرد، کشته شد.
در وضعیت «نه جنگ، نه صلح» که بر کشور حاکم است و بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی حالتی فرساینده است که به رخوت، بیتصمیمی و بیعملی میانجامد، دشمن حتماً به دنبال نقطه آسیب اصلی به عنوان چشم اسفندیار نظام می گردد که ضربه محکم و کاری بزند. در چنین شرایطی باید مواظب چشم اسفندیار نظام باشیم؛ این چشم اسفندیار شاید تورم و گرانی افسار گسیخته ای باشد که ظاهراً حد یقفی ندارد.
ما پیش تر هم تجربه گرانی داشته ایم، اما در شرایط «نه جنگ، نه صلح» هر لحظه ممکن است دشمن نارضایتی های حاصل از گرانی را مثل جرقه در انبار باروت منفجر کند. تورم و گرانی در کنار آلودگی هوای شهرهای بزرگ نیز آستانه تحمل ها را پایین آورده است؛ وضعیتی که در کنار قطعی مقطعی برق یا آب و احتمالا گاز، ظرفیت تبدیل شدن به ناآرامی و شورش دارد.
شورای عالی امنیت ملی و نهادهای مرتبط باید با رصد دقیق حوادث، مواظب باشند تا در شرایط حساس یاد شده، به بهانه های بی ربط و با ربطی مانند مناظرات مختلف، فضای ملتهب جامعه مذهبی یا هیجان های حاصل از بازی های ورزشی و ... جرقه ای روشن نشود برای زدن چشم اسفندیار نظام.