به گزارش راهبرد معاصر؛ رزمخواه دکترای روانشناسی و خانواده درمانگر درباره ارتباط بین فصول سال و ضریب هوشی اظهار کرد: هیچ مطلب علمی مبنی بر اینکه فصول بر ضریب هوشی اثر دارند یا خیر در مقالهای منتشر نشده است، اما برخی اشخاص معتقد هستند، کودکانی که در فصل زمستان به دنیا میآیند نسبت به کودکانی که در تابستان متولد میشوند، ضریب هوشی بالاتری دارند که این موضوع ناشی از عوامل فیزیولوژی و محیطی است.
او بیان کرد: به علت اینکه مادران باردار در فصل زمستان اغلب کمتر در فضای آزاد قرار میگیرند و اینکه نسبت به تابستان کمتر در معرض عوامل آلاینده و محیطی هستند، این موضوع یکی از عواملی است که میتواند ضریب هوشی را کاهش یا افزایش دهد البته اثر این مورد بسیار ناچیز است.
تعریف هوش
رزمخواه افزود: هوش یکی از جذابترین فرآیندهای روانی است که جلوههای آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت دیده میشود. بیشتر مردم از هوش تحت عنوان عقل یاد کرده یا از هوش هیجانی صحبت میکنند، اما مفهوم هوش با این موضوعات متفاوت است. هوش مجموعهای از استعدادهاست که حافظه، دقت، تمرکز، یادگیری، درک، سرعت پردازش و استدلال در آن نقش دارد.
این روانشناس تاکید کرد: هوش فرآیندی ذهنی است که موضوعاتی مانند ظرفیت منطقی، درک خودآگاهی، یادگیری و مهارت حل مسئله را دربرمیگیرد و در افراد قابلیت برنامه ریزی و خلاقیت را ایجاد میکند. هوش توانایی یادگیری است که افراد میتوانند از طریق آن از تجربههای خود استفاده کنند. هوش همچنین تفکر انتزاعی را در افراد ایجاد کرده و به برخورد موثر اشخاص با محیط پیرامون خود کمک میکند.
بهره هوشی به چه عواملی بستگی دارد؟
او تصریح کرد: بهره هوشی به عوامل زیادی بستگی دارد؛ مهمترین عاملی که بر بهره هوشی افراد اثر میگذارد، ارث و ژنتیک است. به طور کلی هوش به دو نوع A و B تقسیم بندی میشود که هوش A، هوشی است که ما از والدینمان به ارث میبریم و هوش B به هوش محیطی گفته میشود. فردی که هوش ارثیاش بالاست اگر در محیطی غنی رشد کند، ضریب هوشی بالایی دارد، اما شخصی که هوش ارثیاش پایین است حتی اگر در بهترین محیط هم پرورش پیدا کند باز هم ضریب هوشی خوبی ندارد. افرادی که به عقب ماندگی ذهنی دچار هستند یا مبتلایان به سندروم داون ضریب هوشی پایینی دارند و ما هر چقدر محیط آموزشی این اشخاص را غنی کنیم، باز هم نمیتوانیم ضریب هوشی این افراد را چندان افزایش دهیم.
رزمخواه در پاسخ به این پرسش که آیا بهره هوشی در طول زندگی افزایش پیدا میکند یا خیر، گفت: بهره هوشی در طول زندگی افزایش پیدا نمیکند و از بدو تولد ثابت است. مغز انعطاف پذیری زیادی دارد که این موضوع موجب میشود مردم به اشتباه تصور کنند که میتوانند ضریب هوشی خود را بالا ببرند در حالی که این موضوع اتفاق نمیافتد و افراد تنها میتوانند در طول زندگی عملکرد مغز خود را افزایش دهند. اشخاص همچنین میتوانند روشهایی را یاد بگیرند که از طریق آنها بتوانند تواناییهای خود را برای یادگیری، به خاطر سپردن اطلاعات و بهرهوری از دانش افزایش دهند.
این روانشناس اظهار کرد: رشد هوشی نهایت تا سن ۱۶ یا ۱۸ سالگی ادامه دارد و پس از آن رشد مغزی متوقف میشود به عبارتی پس از این سنین تنها هوش محیطی اشخاص افزایش پیدا میکند و افراد میتوانند تواناییهای خود را بالاتر ببرند.
او بیان کرد: هوش تنها یک وجه ندارد و به دستههای مختلفی مانند کلامی، هیجانی، حرکتی، موسیقی، خلاقانه، معنوی، حسی، درون فردی، میان فردی و فضایی تقسیم بندی میشود. هیچ فردی نیست که همه انواع هوش را با هم داشته باشد. به طور کلی ۷۰ درصد مردم هوششان در حد میانگین است، ۱۲ درصد از آنها، هوششان بالاتر از میانگین بوده و دو درصد از آنها هوش خیلی بالایی دارند و تنها یک درصد از اشخاص نابغه هستند. بسیاری از والدین فرزندانشان را با وجود اینکه فعالیتهایی عادی انجام میدهند، نابغه تلقی میکنند در حالی که این اشتباهی محاسباتی و درکی است.
رزمخواه افزود: بسیاری از افراد هوش را معادل پیشرفت تحصیلی میدانند که این تفکر اشتباه است، به این معنی که شخصی که پیشرفت تحصیلی دارد حتما با هوش نیست و چنین فردی ممکن است تواناییهایش در برخی امور بالاتر باشد. IQ نمرهای است که ما از طریق روشهای ریاضی آن را به دست میآوریم. ما نمیتوانیم اشخاص را به دو گروه باهوش و کم هوش تقسیم بندی کنیم حتی اشخاصی که در المپیاد و کنکور موفق میشوند یا در مدارس استعدادهای درخشان تحصیل میکنند، حتما جزو دو درصد از افراد با هوش بالا نیستند.
این دکترای روانشناسی و خانواده درمانگر تاکید کرد: IQ مشخصهای خوب برای سنجش خلاقیت افراد نیست. IQ تنها تفکر و منطق و هوش متعارف را میسنجد و نمیتواند ملاک خوبی برای باهوش یا کم هوش بودن اشخاص باشد. محققان دانشگاه استنفورد آمریکا در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که نابغههای جهان اغلب در ماههای اسفند، فروردین و اردیبهشت متولد شدهاند و نوزادانی که در ماههای مرداد، شهریور و مهر به دنیا آمدهاند، معمولا ًهوش پایینتری نسبت به متولدان بقیه ماهها دارند.
آیا بهره هوشی زنان و مردان متفاوت است؟
او تصریح کرد: تحقیقات نشان میدهند که زنان و مردان بهره هوشی یا IQ یکسانی دارند، اما این موضوع در مورد هوش هیجانی صدق نمیکند. هوش هیجانی، هوش احساسی-عاطفی است و اختلاف ظریفی بین بیان و فهم احساسات زنان و مردان بوده که باید آن را کشف کرد. هوش هیجانی مسئول عملکرد ما در هر نوع شغل بوده، ۵۸ درصد است. حدود ۹۰ درصد افرادی که بالاترین عملکرد را در محیط کارشان داشتند از هوش هیجانی یا EQ بالاتری نسبت به بقیه کارکنان برخوردار بودند.
رزمخواه گفت: برای اینکه بتوانیم اختلاف میزان هوش هیجانی مردان و زنان را بهتر درک کنیم، هوش هیجانی را در چهار بعد خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه در نظر میگیریم. خودآگاهی درک صحیح فرد از احساسات خود در لحظهای مشخص است به عبارتی خودآگاهی میزان شناخت فرد از تمایلات درونیاش است که مردان و زنان در این بعد با هم برابر هستند.
این روانشناس اظهار درباره خود مدیریتی کرد: خود مدیریتی به معنای اقدامی است که فرد در قبال احساسات خودش انجام میدهد البته زمانی که از وجود آنها مطلع باشد که در این بعد نمره مردان بالاتر از زنان است.آگاهی اجتماعی به معنی درک و شناخت فرد از احساسات و تجربیات بقیه اشخاص است. آگاهی اجتماعی ناشی از مهارت فرد در تفسیر زبان بدن، علائم و پیامهای غیر کلامی است که با توجه به اینکه زنان مهارت بیشتری در جزئیات دارند، اغلب در این بعد از هوش هیجانی نمره بالاتری نسبت به مردان کسب میکنند.
او بیان کرد: مدیریت رابطه اوج هوش هیجانی است. این بعد با خود آگاهی، مدیریت خود و آگاهی اجتماعی بسیار در ارتباط است. زنان تعامل بیشتری با محیط پیرامون خود دارند و آن را بهتر میشناسند، پس زنان در این بعد از هوش هیجانی نمره بالاتری نسبت به مردان کسب میکنند.
تفاوت نیمکرههای مغز در زنان و مردان
رزمخواه افزود: اگر زنان یکی از نیم کرههای مغزی آنها آسیب ببیند، نیم کره دیگر میتواند همه قابلیتهای نیم کره تخریب شده را کپی کند به عبارتی نیم کره سالم میتواند مسئولیت همه کارها و عملکردهای زندگی را به عهده بگیرد، اما در مردان چنین حالتی اتفاق نمیافتد. هوش در مغز انسان جایگاه مشخصی دارد و حاصل واکنشهای عمومی سلولها و مراکز مغز است.
این روانشناس تاکید کرد: در بسیاری موارد، مردان در حوزهای خاص نسبت به زنان بهتر عمل میکنند. مطالعات تفاوت ذهنی بین زنان و مردان به اواسط قرن نوزدهم برمیگردد. دانشمندان بیان کرده که حتی در حالت استراحت و بدون عامل محرک هم مغز زنان و مردان به طور متفاوت از هم رفتار میکند. مغز زنان و مردان در آغاز شکل گیری جنین در رحم بسیار شبیه به هم است، اما به تدریج که افراد رشد میکنند و به دوران بلوغ میرسند، تفاوت بین مغز و تعداد سلولهای عصبی آنها آشکار میشود.
او یادآوری کرد: ارتباط بین دو نیم کره مغزی در زنان خیلی قویتر از مردان است برای همین زنان در مهارتهای کلامی و استدلالهای انتزاعی، هوشی و تجسم فضایی قویتر از مردان عمل میکنند. مغز مردان این قابلیت را دارد که تقسیم کار کند برای همین مردان در اموری مانند نقشه خوانی و تمرکز بهتر از زنان عمل میکنند. بالاترین ضریب هوشی تا به امروز متعلق به یک خانم نویسنده بوده است.