به گزارش راهبرد معاصر؛ عمان یکی از کشورهای خاورمیانه ای و دارای مرز دریایی با ایران است که روابط خوبی نیز با جمهوری اسلامی دارد. این کشور از سمت غرب با عربستان سعودی و امارات متحده عربی همسایه است. سلطان قابوس –پادشاه فعلی این کشور- که از یک بیماری وخیم رنج می برد، در یک کودتای نرم در سال 1970 میلادی بر تخت سلطنت نشست و جانشین پدرش شد. وی توانست با اقداماتی هوشمندانه کشور عمان را در مسیر توسعه قرار دهد و در بعد داخلی و بین المللی وجه مناسبی برای خود به ارمغان بیاورد.
تسلط عمان بر بخش جنوبی تنگه هرمز و نزدیکی خطوط بین المللی کشتیرانی به این منطقه به عنوان بخش بسیار مهمی از مسیر انتقال انرژی جهان، به اهمیت این کشور افزوده است. سلطان قابوس نیز به عنوان پادشاه این کشور با توجه به ویژگی های خاص شخصیتی و اتخاذ راهبردهای عقلانی توانسته ثبات را در کشور عمان حکمفرما سازد؛ امری که به باور تحلیلگران پس از او به احتمال زیاد با چالش های جدی روبرو خواهد شد. از همین رو، تصمیم سازان جمهوری اسلامی با توجه به روابط خوب حاکم بر دو کشور و اهمیت عمان در مسائل منطقه ای، جا دارد که بسترسازی های لازم جهت تداوم روابط دوستانه فی مابین دو کشور را برای دوران پسا سلطان قابوس فراهم نمایند. تا کنون نوع روابط دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عمان دوستانه بوده و با توجه به ذهنیت مثبت نسبت به یکدیگر و همچنین اشتراکات در خصوص موضوعات منطقه ای، به نظر میرسد امکان نزدیکی بیش از پیش دو کشور وجود داشته باشد. بدین منظور لازم است ضمن شناسایی محتمل ترین گزینه های جانشینی، تلاش برای نزدیک شدن به آنان با روش های مقتضی صورت پذیرد.
سلطنت عمان همواره مواضع سیاسی مشترکی با جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه ای داشته است. اگرچه دو کشور به لحاظ رویکرد بین المللی تفاوت های محسوسی دارند، اما همواره روابط تقریبا خوبی با یکدیگر داشته و در مواردی در نقش حامی سیاسی یکدیگر ظاهر شده اند. همچنین به نظر می رسد مواضع سلطنت عمان، قرابت نسبتا زیادی با مواضع ایران در قبال تحولات منطقه ای دارد. حمایت از مواضع سیاسی ایران در سوریه، لبنان و یمن مثال هایی از این دست هستند.
علیرغم روابط بسیار نزدیک عمان با ایالات متحده، این کشور روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران نیز دارد. پس از به قدرت رسیدن سلطان قابوس در عمان، شورش هایی توسط یکی از گروه های چپگرا در استان ظفار به وقوع پیوست که وی توانست با کمک و همراهی ایران بر شورشیان غلبه کند. پس از آن رویداد همواره روابط عمیقی بین دو کشور وجود داشته است. از همین رو، پس از بالاگرفتن مناقشات بر سر پرونده هسته ای ایران، برخلاف دیگر کشورهای عربی که خواستار حمله به ایران بودند، کشور عمان تلاش های زیادی برای میانجیگری بین دو طرف ایفا کرد.
علاوه بر موارد ذکر شده، همسایگی در تنگه هرمز و اهمیت استراتژیک آن برای دو کشور، موجب نزدیکی هرچه بیشتر ایران و عمان شده است. ثبات و آرامش این تنگه هم به لحاظ امنیت عمان و هم به دلیل اهمیت آن برای تدوام صدور نفت از خلیج فارس به جهان اهمیت زیادی دارد. در واقع به اعتقاد برخی تحلیلگران، همین امر موجب شده تا نه تنها دو کشور روابط خوبی داشته باشند، بلکه برای مقابله با خطرات احتمالی یکدیگر را همراهی نمایند.
مراودات اقتصادی گسترده، برگزاری رزمایش ها و همکاری های دیگر در حوزه نظامی، روابط نزدیک سیاسی، همکاری های بانکی و .... همواره بین دو کشور وجود داشته است. برخی رسانه های غربی بارها اعلام کرده اند که جمهوری اسلامی از طریق عمان سلاح برای حوثی های یمن ارسال می کند.
همانطور که ذکر شد، عمان در دهه های اخیر بارها نقش میانجی را در مناسبات ایران و غرب ایفا کرد که از آن میان می توان به «آزادی گروگانها و شهروندان زندانی طرفین» اشاره کرد؛ مانند آزاد نمودن سه شهروند آمریکایی در سال ۲۰۰۹ و آزادی شماری از افراد نزدیک به حکومت ایران از زندانهای غرب و نیز میانجیگری در پرونده هسته ای. به عنوان مثال، در سال 2003 با میانجیگری عمان، مذاکراتی بین تهران و واشنگتن در خصوص پرونده هسته ای صورت پذیرفت. علاوه براین، در شورای همکاری خلیج فارس نیز کشور عمان همواره مواضع بسیار خوب و دوستانه ای در قبال ایران داشته است. امضاء قرارداد ۲۵ ساله برای وارد کردن گاز طبیعی از ایران در ماه مارس از جمله دیگر توافقات دو کشور بوده است.
علاوه بر این، بانک مسقط -که یکی از بزرگ ترین بانک های عمان محسوب می شود- بعد از توافق هسته ای و لغو تحریم ها، اولین بانکی بود که در اسفند ماه 1394 شعبه ای در ایران دایر کرد.
سلطان قابوس در سال ۲۰۰۹ (سال ۱۳۸۸) برای اولین بار پس از انقلاب به ایران سفر کرد. وی در سال ۱۳۹۲ نیز پس از انتخاب روحانی به عنوان رییس جمهور، مجددا به ایران سفر کرد. آقای روحانی نیز در اسفند همان سال و به دعوت رسمی سلطان قابوس، به این کشور سفر کرد.
شایان ذکر است که یوسف بن علوی –وزیر امور خارجه عمان- در هشت ماه گذشته سه سفر به ایران داشته و گفتگوهایی با مقامات سیاسی ایران انجام داده است. به گفته مقامات وزارت خارجه، «این سفرها در چارچوب روابط دوجانبه و مشورتهای مستمر دو کشور و با هدف گفتوگو و تبادل نظر درباره تحولات اخیر منطقه، روابط دوجانبه و مسائل بین المللی صورت گرفته است».
بر اساس قانون اساسی عمان، اعضای خانواده سلطنتی وظیفه دارند که پس از مرگ پادشاه در عرض سه روز در مورد جانشین وی به توافق رسیده و آن را اعلام کنند. چنانچه در این مورد توافق حاصل نشود باید وصیتنامه مهر و موم شده پادشاه درگذشته گشوده شود. گمانه زنی ها نشان از آن دارد که سلطان قابوس جانشین خود را انتخاب و نام او را در وصیتنامه قید کرد.
هرچند که احتمال می رود پس از مرگ وی و به منظور تصاحب قدرت، درگیری هایی ایجاد شده و کشور عمان دچار بحران داخلی شود. برخی گمانه زنی ها حاکی از آن است که سلطان قابوس طی حکمی سید اسعد بن طارق آل سعید -پسر عموی خود- را به عنوان معاون نخست وزیر در امور همکاری بین المللی و نماینده ویژه سلطان منصوب کرد که ظاهرا اقدامی در جهت انتصاب وی به عنوان جانشین پادشاهی است.
بدیهی است با توجه به شخصیت کاریزماتیک سلطان قابوس و محبوبیت داخلی و بین المللی او کشور در زمان حضورش از ثبات بسیار خوبی برخوردار بوده است اما تضمینی وجود ندارد که این مسئله پس از او نیز تداوم داشته باشد.
همانطور که در بخش های قبلی به صورت نسبتا مفصل توضیح داده شد، تا کنون روابط خوبی بین ایران و عمان وجود داشته که موجب تامین منافع دو کشور شده است. هرچند که تهدیدات ناشی از مرگ وی نیز باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اشتراک نظر در مورد تامین امنیت تنگه هرمز که اهمیتی حیاتی برای هر دو کشور دارد و تا کنون موجب ثبات این منطقه بسیار مهم شده، این احتمال وجود دارد که دشمنان جمهوری اسلامی ایران پس از مرگ سلطان قابوس، از طریق نزدیکی به جانشین او در صدد تاثیرگذاری بر روابط دو کشور باشند.
احتمال مداخله عربستان سعودی و امارات متحده عربی در فرایند جانشینی کشور عمان بسیار بالاست. دو کشور مذکور از ارتباط ایران و عمان آگاه هستند و از هیچ تلاشی برای قطع آن مضایقه نخواهند کرد. در این راستا، سعودی ها بارها مدعی شده اند که انتقال سلاح برای حوثیها در یمن از طریق خاک عمان انجام می شود.
با توجه به اهمیت استراتژیک عمان از یک طرف و روابط خوب این کشور با جمهوری اسلامی و تحت تاثیر قرارگرفتن روابط دو کشور پس از جانشیی سلطان قابوس از طرف دیگر، به نظر می رسد لازم است برنامه ریزی مناسبی در این خصوص صورت گرفته و سناریوهای مختلف و گزینه های جانشینی به دقت مورد بررسی قرارگیرد و برای بهره برداری حداکثری از آنها در جهت منافع جمهوری اسلامی، تدابیر لازم را اتخاذ کرد.
مشغله زیاد تصمیم سازان کشور در حوزه سیاست خارجی به هیچ وجه نباید موجب غفلت از این موضوع حیاتی گردد. بر هیچ تحلیلگری پوشیده نیست که عمان از جایگاه مهمی برای جمهوری اسلامی برخوردار بوده و بهم خوردن روابط دو کشور می تواند مشکلات جدی منطقه ای برای ایران -به ویژه با توجه به تحریم های ایالات متحده- ایجاد کند.