به گزارش راهبرد معاصر؛ سیل در سیستان و بلوچستان چند روزیست که ادامه دارد و باعث وارد آمدن بسیاری خسارات شده است، موج این سیل از رژیم صهیونیستی و اردن آغاز شده بود و امری دور از انتظار نبود. سیل سیستان و بلوچستان اگرچه به زیرساخت این استان آسیبهایی زده است ولی یادآوری بزرگی را از محرومیت و فقر سیستان و بلوچستان برای همه بود، راه توسعه این استان از درون و با تغییر دید به توسعه سیستان و بلوچستان میگذرد، به همین مناسبت نکاتی از زاویه دید توسعه و پیشرفت به این منطقه کردیم.
سیلی که این روزها میهمان سیستان است اردن و رژیم صهیونیستی را درنوردید؛ تصویر فوق یک جنگنده رژیم صهیونیستی را در یکی از پایگاههای این رژیم نشان میدهد که غرق آب شده است
«به سفارش استانداری سیستان کاری انجام دادیم، یکی از مشکلات آنجا زندانیان بود که چه بعد از دوره زندان و چه در دوره زندان آسیبهای متعددی برایشان پیش می آمد و نمیشد آنها را یکباره به زندگی شهری برگرداند. ما دیدیم در این استان یک مشکل دیگر این بود که برکه های آلوده ای بود که پشه های مزاحمی داشت، ما برای حل این مشکل حول این برکه ها با همین زندانیان استخرهای پرورش قورباغه زدیم، در هر هکتار 23 نفر از این زندانیان کار پیدا میکردند، از بین این زندانیان کسانی بودند که شرایط حادی داشتند، از جمله موردی را یادم می آید که از مشکلات عصبی با سیگار بدن خود را سوزانده بود ولی بعد از دوره موفق به ازدواج شدند.
یک مشکل دیگر در این استان این بود که مرغداری ها نمیتوانستند مرغهای آلوده را به واسطه خاک خاص سیستان و بلوچستان دفن کنند، معمولا مرغ های آلوده را زیر خاک دفن میکنند تا مشکلات بهداشتی برای انسانها پیش نیاید، خاک این منطقه به دلیل ویژگی های خاصش نمیگذاشت این مرغ ها دفن شوند و باد این خاک را جابجا کرده و آلودگی منتشر میشد، در این منطقه کار دیگری که ما کردیم این بود که در کنار همان برکه ها پرورش کروکودیل زدیم و برای این کار آزمون و خطاهای زیادی را انجام دادیم، خاطرم هست که از قاچاقچیان کروکودیل های کشورهای مختلف را خریداری میکردیم تا این را بفهمیم که کدام نژاد کروکودیل شرایط زیستی لازم برای خوردن این مرغهای آلوده را دارد، با امتحان کردن نژاد های کروکودیل مختلف از کشورهای مختلف یک نژاد کروکودیل(به گمانم نژاد رود نیل) را انتخاب کردیم.
قورباغه و کروکودیل تولیدی به کشورهای جنوب شرق آسیا صادر میشد و در عوض کالاهای مورد نیاز کشور خریداری میشد. ترکیب مرغ آلوده، برکه های سیستان، قورباغه و کروکودیل بستر مناسبی شده بود برای بازپروری زندانیان این استان، زندانیانی که روزگار خوبی را سپری نمیکردند.»
جملات فوق تجربه یک کارآفرین اجتماعی موفق به نام علی اصغر سعدآبادی مدیر هلدینگ کارآفرینی اجتماعی سلام است که بر روی آسیبهای اجتماعی طرح های موفقی را به اجرا گذاشته است. اما درس بزرگی این ایده و این کار به ما میدهد، قطعا کمک و پشتیبانی از بیرون از این استان نیاز است ولی راه پیشرفت و آبادانی این منطقه از دل ایده های محلی میگذرد.
صحنه ای در شبکه های مجازی که حاکی از همکاری مردمی برای کمکرسانی در سیستان و بلوچستان میدهد
«مشکل این است که نهادهای متولی از کمک فقط پول میدانند یا حمایتهایی میکردند که گداپروری میکند، کارهایی مثل پوشش کمیته امداد و کمک مالی مستقیم از این جنس است. ما تجربه ای داریم که در آن یک مادر سرپرست خانوار با وجود فشارهای زیاد حاضر به کار نمیشد، حتی فرزندان این زن را به بهترین مهدکودک ها فرستادیم، پرستار گرفتیم ولی هر کار میکردیم این زن به گدایی عادت کرده بود، من با این کار به کمیته امداد نشان دادم که این حمایت مالی اصلا خوب نیست.»
این نیز جملات دیگری از مصاحبه دکتر علی اصغر سعدآبادی است، او از اینکه تنها به توسعه و حل معضل ها از دریچه دید پول نگریسته میشود و همه چیز را پولی میکند انتقاد میکند. قطعا راه حل فقر سیستان و بلوچستان از این دیدگاههای پولی شده خیلی فاصله دارد. برای درس و تجربه کافیست تا یک پول پاشی در سال 95 را متذکر شویم؛
در سال 95 با دستور رهبر انقلاب ۵۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برای آبادانی استان سیستان و بلوچستان اختصاص پیدا کرد، در آن زمان رسانه ها تصویر ذیل را کار کردند:
پر واضح است که تصویر فوق در سال 98 تغییر خاصی پیدا نکرده و فرداروزی است که دوباره رسانه ها با همین تصویر تیتر بزنند که با دستور رهبر انقلاب فیلان میلیون دلار از صندوق توسعه ملی برای آبادانی استان سیستان و بلوچستان اختصاص پیدا کرد و فرداروزهای دیگر همین موضوع تکرار شود.
این یک مشکل تاریخی در اقتصاد کشور ماست که با پول پاشی به دنبال تولید اشتغال هستیم، جالب است بدانید در زمان تزریق این منابع از صندوق توسعه برای سیستان کشور ما حدود 289 میلیون دلار موز فقط در هشت ماهه اول خود وارد کردیم؟
مهمترین اقلام وارداتی هشت ماهه اول ۱۳۹۵
این در حالی بود که در سیستان و بلوچستان کشور قابلیت تولید این موز را دارد. به نظر میرسد راهی که به توسعه ختم میشود از پول پاشی بدون شفافیت و نظارت موثر نمیگذرد، بلکه از مسیرهای درونزا میگذرد.
پیوندهای قومی، فرهنگی و منطقه ای در هر منطقه ای خود یک ظرفیت تمدنی بزرگ است، اعطای برخی اختیارات برای رفتن ابتکار عمل ایران در حوزه شبه قاره هند به مردم همین منطقه قطعا یک دید جدید به توسعه این استان است، نیاز است تا برخی اندیشکده ها و محافل فکر و اندیشه برای اقتصاد این استان و در صحنه تشکیل گردد، زابل قطعا یکی از فرماندهان تمدنی آینده ایران است.