به گزارش راهبرد معاصر؛ بوئینگ ۷۳۷ هواپیمایی اوکراین که در ساعت ۶:۱۲ صبح از باند فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) به مقصد کیف پایتخت اوکراین به پرواز درآمده بود، تنها ۶ دقیقه پس از پرواز و با قطع ارتباط با برج مراقبت پرواز در ساعت ۰۶:۱۸ در حوالی شهریار سقوط و تمام سرنشینان آن که ۱۶۷ مسافر و ۹ نفر خدمه پروازی بودند جان باختند.
در حالی که از روز چهارشنبه تا صبح شنبه گمانهزنیهای مختلفی پیرامون علت این سانحه مطرح میشد، در نهایت صبح شنبه ستادکل نیروهای مسلح با انتشار اطلاعیهای علت سقوط پرواز ۷۵۲ را هدف قرار گرفتن غیرعمد توسط سامانه پدافندی در اثر خطای انسانی عنوان کرد.
اما اینجا سوالی که اذهان عموم را درگیر خود کرد، تاخیر ۴۸ ساعته در اعلام علت سانحه بود؛ که البته موجب ارائه اطلاعات و تحلیلهای غلط از سوی کارشناسان در رسانهها شد. در این خصوص سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت صبح چهارشنبه به مسئولین اطلاع داده که هدفی را زدهاند که تقارن آن با سقوط هواپیما مشکوک است . او همچنین تاکید کرد که از دقایق اولیه تیم بررسی سانحه و افراد دخیل در این قضیه در قرنطینه قرار داشتهاند و اجازهای برای اطلاعرسانی نداشتیم.
سردار حاجیزاده همچنین تاکید کرده که تاخیر در اطلاعرسانی به این دلیل نبوده که کسی بخواهد موضوعی را کتمان کند، بلکه روال این است که ستاد کل نیروهای مسلح باید موضوع را بررسی کند که جمع بندی این موضوع در روز جمعه یعنی ۴۸ ساعت پس از سانحه صورت گرفت. وی در خصوص اظهارات مسئولان سازمان هواپیمایی در صدا و سیما و رد موضوع برخورد موشک به هواپیمای اوکرایی نیز گفت که آنها براساس دانستههای خود عمل میکردند و از این حادثه اطلاعی نداشتند.
در این میان صدا و سیما با توجه به رسالت رسانه ای خود، بلافاصله خبر سقوط هواپیمای اوکراینی را اعلام کرد و با دعوت از کارشناسان، مسئولان سازمان هواپیمایی و تشکیل میزگردهایی تلاش کرد افکار عمومی را در جریان آخرین اخبار این حادثه تلخ بگذارد. قبل از بیانیه ستادکل نیروهای مسلح و مشخص نشدن دلیل اصلی سقوط هواپیمای اوکراینی همانطور که سردار حاجی زاده اشاره کرد کارشناسان و مسئولان شرکت هواپیمایی بر اساس اطلاعات و دانسته های خود برداشت های متفاوتی در خصوص دلایل این سانحه هوایی در صدا و سیما مطرح کردند که این امر کاملا طبیعی بود. بعد از مشخص شدن دلیل سقوط هواپیمای اوکراینی نیز صدا و سیما در جایگاه رسانه ملی مواضع مسئولان و کارشناسان نظامی را به به طور کامل به مردم منعکس کرد.
با این حال در روزهای اخیر شاهد موجی از عملیات روانی رسانه های غربی علیه صدا و سیما هستیم که تلاش شده با استفاده از بستر شبکه های اجتماعی تقویت شود. طرح اتهام «دروغگویی» و «پنهانکاری» صدا و سیما در اعلام دلیل اصلی سقوط هواپیمای اوکراینی یکی از محورهایی است که تلاش می شود از طریق شبکه های اجتماعی به افکار عمومی تزریق شود. این اتهامات در حالی مطرح می شود که صدا و سیما بر اساس منابع خبری رسمی سعی کرد ابعاد این حادثه را پوشش دهد و طبعا اظهارات کارشناسان و مسئولان مربوطه را نمی توان به عنوان موضع صدا و سیما قلمداد کرد.
اینکه رسانه ملی از برخی مواضع نهادهای امنیتی اطلاع نداشته امری کاملا طبیعی به نظر می رسد چراکه رسانه تنها منعکس کننده اخبار و مواضع این نهادها است، امری که در نهادهای نظامی و امنیتی جهان نیز مرسوم بوده و آنها همه اخبار و اطلاعات بررسی نشده خود را را در اختیار رسانه ها قرار نمی دهند . بنابراین طرح این اتهام که صدا و سیما به عمد تلاش کرد واقعیت ماجرای سقوط هواپیما را از افکار عمومی پنهان نگه دارد قضاوتی غیر منصفانه است. البته پشت پرده فضاسازی های برخی از جریانات علیه صدا و سیما اهدافی وجود دارد که شاید با نگاهی به عملکرد این سازمان در ماه های اخیر به ویژه در قضایای آبان ماه 98 بتوانیم فضا را شفاف تر ببینیم.
روشنگری صدا و سیما
در جریان اعتراضات آبان 98 که دشمن با استفاده از عوامل داخلی خود اعتراضات به حق مردم را به حاشیه برد و تلاش کردند با استفاده از راهبرد «خشونت حداکثری» مسیر اعتراضات را به سمت اقدامات رادیکال سوق دهند، صدا و سیما در زمینه روشنگری و آشکار کردن لایه های پنهان سناریوی دشمن نقشی تعیین کننده و موثر داشت. همچنان که این نقش را در قضایای فتنه 88 نیز به خوبی ایفا کرد. شاید بتوان منشا و دلیل هم صدایی برخی از جریانات داخلی با رسانه های ضد انقلاب در تخریب رسانه ملی را در همین روشنگری ها دانست. اینکه صدا و سیما در خط مقدم مبارزه با جنگ نرم دشمن قرار دارد بر کسی پوشیده نیست و همین مسئولیت خطیر این سازمان است که امروز به مرکز سیبل حملات رسانه ای برخی جناح های سیاسی و جریان ضد انقلاب تبدیل است. طرح اتهاماتی بی اساس به برخی از گزارشگران صدا و سیما که بیشترین تاثیر را در آشکار کردن سناریوهای رسانه ای دشمن داشتند را می توان دلیلی بر عصبانیت آشکار رسانه های لندنی و سعودی دانست. چرا که طراحی های چند سالانه و هزینه های هنگفت مالی آنها با بصیریت مردم و البته شفاف سازی رسانه ملی در فضای غبارآلود فتنه و اغتشاش به فرموده مقام معظم رهبری «نابود» شده بود.
اعتبار زدایی از رسانه ملی
شبهه افکنی در خصوص اخبار و گزارشات صدا و سیما و تلاش برای اعتبار زدایی از رسانه های رسمی جمهوری اسلامی از جمله صدا و سیما از محورهای اصلی جریان ضد انقلاب است که امروز بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده است. تلاش جریانات معاند در جهت خدشه دار کردن صحت اخبار و گزارشات رسانه ملی و در مرحله بعد سوق دادن افکار عمومی به سمت رسانه ای معاند هدفی است که امروزه برای کسی پوشیده نیست. اینکه هژمونی رسانه ای در دنیای کنونی چقدر توانسته در پیشبرد اهداف کشورهای غربی موثر باشد در جای خود قابل بررسی است اما تلاش جریان ضدانقلاب برای «مرجع سازی» از رسانه ای خود برای تبدیل آنها به کانون مراجعه افکار عمومی از اهداف اصلی تخریب رسانه هایی همچون صدا و سیما است که تلاش می شود افکار عمومی را در جهت پیشبرد اهداف خود هدایت کنند.