به گزارش راهبرد معاصر؛ رئیس صندوق بین المللی پول هشدار داده است که اقتصاد جهانی با خطر بازگشت به رکود بزرگ دهه 1930 روبرو است، او این پدیده را ناشی از نابرابری و بی ثباتی بخش مالی میداند. علاوه بر این نشانه های دیگری از ورود اقتصاد جهانی به رکود وجود دارد؛ بررسی های مدلهای DSGE نشان میدهند فشارهای آمریکا بر ایران و سایر کشورها تعادل عمومی جهانی را در نقاط پایین تری از منحنی رشد اقتصاد جهانی قرار میدهد، علاوه بر این ناامن شدن جهان با تهدیدات باالقوه ای که آمریکا برای همه کشورها ایجاد کرده است باعث شده تا بازارهایی مانند طلا و بیت کوین رونق گرفته و منحنی بازده بخش واقعی برخی اقتصادها مانند ژاپن و آلمان نزولی شود. در واقع افزایش ذخایر احتیاطی اقتصادها باعث شده تا میزان پس انداز افزایش و سرمایه گذاری کاهش پیدا کند.
کریستالینا جورجیووا در سخنرانی در انستیتوی اقتصاد بین المللی پترسون در واشنگتن دو روز پیش اظهار داشت: تحقیقات جدید صندوق بین المللی پول نشان میدهد که اقتصاد فعلی جهان بی شباهت به دوران دهه 1920 نیست که به سقوط بزرگ بازار در 1929 منجر شد.
همچنین او گفت، در حالی که شکاف نابرابری بین کشورها در دو دهه گذشته به جای مطلوبی رسیده بود هم اکنون در داخل برخی کشورها افزایش یافته است. او به صورت ویژه انگلیس را مثال زده و از وضعیت نابرابری در این کشور انتقاد میکند.
رکود دهه سی غرب و به خصوص آمریکا تقریبا با دخالت مخرب آمریکا در بازارهای جهانی آغاز شد و عمده غربی ها خاطر خوبی از این دوره ندارند
رئیس صندوق بین المللی پول درباره انگلیس میگوید: «به عنوان مثال ، در انگلیس ، 10٪ طبقه بالا در حال حاضر تقریباً ثروت 50٪ طبقه پایین را کنترل می کنند. این وضعیت در بیشتر کشورهای عضو OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه) نیز منعکس شده است به صورتی که نابرابری درآمد و ثروت در اکثر این کشورها اوج گرفته است، یا در شرف بروز این وضعیت قرار دارد»
وی افزود: «از بعضی جهات ، این روند نگران کننده یادآور اوایل قرن بیستم است- هنگامی که نیروهای دوقلوی فن آوری و همگرایی منجر به ایجاد یک دوره طلایی شد و در نهایت به فاجعه مالی ختم شد» وی هشدار داد كه موضوعات تازه مانند تنشهای آب و هوا و افزایش حمایتگرایی تجاری به این معنی است كه 10 سال آینده احتمالاً با ناآرامی های اجتماعی و نوسانات بازار مالی مشخص میرسیم. وی گفت: «اگر من بخواهم دهه پیش رو را با یک یک کلمه توصیف کنم آن را با واژه نااطمینانی توصیف میکنم»
وی همچنین در رابطه با تنشهای تجاری میان ایالات متحده و اروپا، گفت: «سیستم تجارت جهانی به پیشرفت قابل توجهی نیاز دارد.» او گفت که عدم اطمینان به ویژه با توجه به افزایش نابرابری در بسیاری از کشورها نه تنها مشاغل بلکه افراد را تحت تأثیر قرار می دهد.
او گفت: «نابرابری بیش از حد مانع رشد است و ... می تواند به پوپولیسم و تحول سیاسی دامن بزند»
اریک لوکامپ ، رئیس موسسه خیریه جوبیلی آمریکا در این زمینه گفته است: «صندوق بین المللی پول یک پیام واضح درباره پتانسیل یک فاجعه بزرگ اقتصادی دیگر که آخرین بار در دوران رکود بزرگ تجربه کردیم، ارسال کرده است» با افزایش نابرابری و نگرانی از ثبات در بازارها ، باید این اخطار را جدی بگیریم.
رییس صندوق بین المللی پول همچنین گفته است بر هزینه های دولت برای کمک به افراد کم بضاعت تاکید کرده و گفته است: «اغلب ما از نقش بخش مالی غافل می شویم، در واقع بخش مالی میتواند تأثیر عمیق و طولانی مدت مثبت یا منفی بر نابرابری داشته باشد»
صندوق بین المللی پول در مطالعه جدید خود در رابطه با رشد کشورهای چین و هند به تاثیر فوق العاده بالای گسترش دسترسی به بازارهای مالی در دهه 90 میلادی این کشورها بر رشد همین کشورها در دهه های بعد تاکید کرده است، این به نوبه خود به رهایی یک میلیارد نفر از فقر کمک کرده است.
اما او نسبت به زیاده روی هایی که منجر به بحران مالی جهانی 2008 شد، هشدار داد و خاطرنشان کرد و گفت برای خیلی ها، این بحران هرگز پایان نیافته است، از این رو یکی از چهار جوان در اروپا در معرض خطر فقر قرار دارند.
داده های کارشناسی نشان میدهد علاوه بر نهادینه شدن نابرابری اقتصاد دنیا جنگ ها تجاری نیز دنیا را در آستانه یک سقوط بزرگ قرار داده است، مسیری که آمریکا در جنگ اقتصادی علیه کشور ما آغاز کرد در ادامه سر از جنگ اقتصادی علیه سایر کشورها برآورد، همین موضع اقتصادهای دنیا را در لاک دفاعی برد؛ منظور از رفتن در لاک دفاع تمایل بیشتر در تبدیل ثروت کشورها به دارایی های ثابت است که از جمله اثرات آن کاهش تولیدات صنعتی کشورهای رهبر اقتصادی دنیا و ایجاد سازوکارهای دوجانبه و چندجانبه و از بین رفتن ترتیبات تجاری پیشین در دنیاست. در چنین شرایطی بروز هرگونه درگیری نظامی جدی اقتصاد جهانی را از بین خواهد برد.
به زبان فنی حذف ایران از مبادلات جهانی و جنگ تجاری با سایر کشورها باعث میشود تا اقتصاد دنیا دذر تعادل پایین تری نسبت به تعادل افق بلندمدت خود قرار گیرد.
این نشانهها اگرچه از یکسال پیش کمابیش پیدا بودند، از جمله آنها افت تولیدات صنعتی، افزایش قیمت و حجم مبادله داراییهایی نظیر طلا و بیت کوین، به نوعی میتوان اینکه انتظار اقتصاد جهانی نسبت به آینده چگونه است را با شاخصهایی نظیر اوراق بدهی و طلا سنجید، اینکه اقتصادی تمایل داشته باشد بیشتر از آنکه سرمایه خود را در امور تولیدی سرمایه گذاری کند به سمت خرید دارایی های ثابت/شبه ثابتی نظیر طلا و اوراق بدهی بلندمدت ببرد خود نشانگر این است که دنیا انتظار دارد که در آینده رکودی رخ دهد/میدهد. به همین خاطر چشمانداز قیمت طلا در بازارهای بینالمللی مثبت بنظر برسد، اما این روزها بسیار عیانتر شدهاند. یکی از این نشانهها، این است که منحنی بازده (Yield Curve) در کشورهای مهم و متعددی نزولی شده است. بیش از ۵۰٪ کشورها به منحنی بازدهی نزولی دچار شدهاند!
1. یکی از نگرانی های خانم جورجیووا(که بیان کردنش از زبان چنین فردی بسیار جالب توجه است) این است که در اقتصاد جهانی نابرابری در حال افزایش است و افزایش نابرابری ضرورتا رشد را کاهش میدهد، این مورد با روی کار آمدن راستی ها در جهان بی ارتباط نیست.
2. نشریه گاردین در گزارشش از مطالعاتی میگوید که در آن ثابت کرده رشد اقتصادی هند و چین مدیون گسترش و عمق یابی بازار سرمایه در این کشورها در دهه 90 است، ولی رییس صندوق بین المللی معتقد است در زمان فعلی این بخش در اقتصاد دنیا دچار کژکارکردی ضدرشد شده است. همین خود نشانه ای بزرگ از ورود دنیا به رکودی جدید است.
3. دو نشانه بعدی اما مستقیما به آمریکا برمیگردد، تحریم و ایجاد جنگ اقتصادی در دنیا تعادل عمومی اقتصاد جهان را در نقاط پایین تری قرار میدهد و دائما این نقطه را به مکان های پایین تری از تابع اقتصاد جهانی خواهد برد.
4. افزایش قیمت و حجم مبادلات بازارهایی مانند طلا و بیت کوین لزوما خبر خوبی نیست؛ اینکه ذخایر طلای کشورهای جهان در حال افزایش است نیز همین طور. در واقع ای نشانه ای افق تیره و تار فعالان اقتصادی و شکل گیری انتظارات بر مداری نامناسب است.
اقتصاد دنیا به سان کشتی ای است که آمریکا دائم بر آن نقب میزند، کشورهای دنیا به نوعی این خطر را احساس کرده اند ودر واقع رقابت اصلی آمریکا با چین بر سر این است که کدام یک دیرتر وارد رکود میشود.
برگردان متن: میلاد ترابی فرد