به گزارش راهبرد معاصر؛ صرفنظر از هر نوع دیدگاه سیاسی، در ونزوئلا یک کودتا در جریان است. داستان از آنجایی شروع شد که چهارشنبه هفته گذشته خوان گوایدو، نفر دوم حزب دست راستی اراده ملت، به سادگی خودش را رئیسجمهور قانونی کشور اعلام کرد. البته او در انتخابات رأی نیاورده بود بلکه این مادورو بود که در انتخابات سال گذشته به این موفقیت رسید. گوایدو اخیراً از طرف مخالفان به پارلمان راه یافت و طی ائتلافی غیررسمی، رهبری پارلمان را به دست گرفت. یک نظرسنجی نشان میدهد که تا یک هفته پیش، هشتاد درصد مردم ونزوئلا حتی نام او را نشنیده بودند.
پس هر چه میخواهید نام آن را بگذارید، کودتای مخملی، تغییر رژیم یا هر چیز دیگر، این یک اقدام طبق قانون اساسی نیست چراکه ارتش ونزوئلا از آن حمایت نمیکند. این اقدام اپوزیسیون با اتکا به اصل ۲۳۳ قانون اساسی انجام شده که مقرر میدارد مجلس ملی اختیار اعلام ترک پست توسط رئیسجمهور را دارد. اما مشکل اینجاست که مادورو چنین کاری نکرده و تنها دیوان عالی اختیار برکناری رئیسجمهور در قدرت را دارد. علیرغم ادعای دیکتاتوری دولت، اپوزیسیون موفق شده در انتخابات پارلمانی قبلی کنترل مجلس را به دست بگیرد و مدام از این فرصت برای ساقط کردن دولت استفاده میکند.
ونزوئلا از زمان تشکیل مجلس، شاهد اختلاف و تقابل میان دیوان عالی و مجلس بوده است. برای رفع این بنبست، مادورو پیشنهاد انتخابات مجلس موسسان را طبق اصل ۳۴۸ قانون اساسی مطرح کرد. اپوزیسیون این انتخابات را با بهانه شرایط نابرابر تحریم کرد و در نتیجه قدرت به دست طرفداران مکتب چاوز افتاد. وقتی مادورو نیز بار دیگر کاندیدای ریاستجمهوری شد، باز هم اغلب مخالفان انتخابات را تحریم کردند.
اما علیرغم اقدام خلاف قانون گوایدو در اعلام ریاستجمهوری خودخوانده، اغلب دولتهای راستگرای آمریکای لاتین، مقام او را به رسمیت شناختهاند. معاون رئیسجمهور آمریکا، مایک پنس نیز با انتشار یک پیام تصویری، حمایت خود از مخالفان را به زبان اسپانیولی افتضاحی اعلام کرد. این امر مایه تعجب نیست چراکه ترامپ بارها خصومت خود با مادورو را اعلام کرده بود و اخبار دیدار او با سران خاطی ارتش نیز به خوبی پوشش داده شد.
آمریکا گرداننده اصلی کودتاهای آمریکای لاتین
اگر تمام این تحولات برایتان آشنا به نظر میرسد، دلیلش این است که قبلاً شاهد آن بودهایم. اپوزیسیون ونزوئلا نیز در کودتا بیتجربه نیست مثلاً شورش علیه چاوز در سال ۲۰۰۲ با حمایت آمریکا و تظاهرات خیابانی در سال ۲۰۱۳ دو نمونه از آن هستند. آغازگر این اتفاقات نیز ترامپ نبوده است. در سال ۲۰۰۹ وزیر امورخارجه آمریکا، هیلاری کلینتون از یک کودتای خونین در هندوراس حمایت کرد که یک موج مهاجرتی را به دنبال داشت.
از آن موقع آمریکا به حمایت از احزاب دست راستی در آمریکای لاتین پرداخته است، چه در جریان انتخابات قانونی مانند آرژانتین، گواتمالا و شیلی و چه در قالب کودتای نرم مانند ونزوئلا و برزیل. اقدام اخیر در برزیل مسیر را برای ریاستجمهوری بولسانورو که هوادار دیکتاتوری نظامی در برزیل و مشوق حرکت گوایدو است، هموار کرد.
تردیدی نیست که ترامپ همانقدر دلواپس مردم ونزوئلا است که نگران مهاجران در مرز آمریکا و مکزیک بوده است. تحریمهایی که او علیه ونزوئلا وضع کرد، اوضاع مردم این کشور را به فلاکت کشاند. اما در حالی که دموکراتها درگیر عواقب دخالت روسها در انتخابات آمریکا هستند، بسیار دور از ذهن است که کسی در آمریکا به اقدام خطیر تغییر رژیم در یک کشور دوردست بپردازد.
سابقه دخالت آمریکا در کودتاهای منطقه آمریکای لاتین
رئیسجمهور ونزوئلا گفته که ایالات متحده به دنبال راهاندازی کودتا علیه دولت او است و گزارش والاستریت ژورنال مبنی بر اینکه «مایک پنس»، معاون رئیسجمهور آمریکا در تماس تلفنی با «خوان گوایدو»، رئیس شورای ملی ونزوئلا او را به شورش علیه دولت تشویق کرده نشان میدهد که ظن مادورو به آمریکا بیدلیل نیست.
این بدگمانی البته تنها از ارتباطات گوایدو با مقامات واشنگتن نشئت نمیگیرد، بلکه ریشههایی هم در تاریخ دارد. آمریکا از دوران ریاستجمهوری «جیمز مونرو» در اوایل قرن نوزدهم دخالت در امور داخلی سایر کشورها را آغاز کرد و این سیاست تا به امروز نیز ادامه یافته است. کشورهای آمریکای لاتین و مرکزی نخستین کشورهایی بودند که هدف دخالتهای نظامی و سیاسی آمریکا قرار گرفتند.
در جدول زیر دخالتهای آمریکا در این کشورها مشخص شدهاند:
مردم ونزوئلا تمایلی به کودتای نامشروع گوایدو ندارند
در روزهای پیش رو، مواضع دیپلماتیک اتخاذشده، اهمیت فراوانی مییابند. در پاسخ به دخالت بیجای ترامپ و پنس، مادورو روابط سیاسی با آمریکا را به حالت تعلیق درآورد و دیپلماتهای این کشور را اخراج کرد. ترامپ، اما دولت مادورو را دارای صلاحیت چنین اقدامی نمیداند و اگرچه قابل درک خواهد بود که مادورو در پاسخ دیپلماتهای آمریکایی را محبوس کند، این اقدام زمینه را برای مداخله نظامی آمریکا مهیا خواهد کرد. اما در میان ونزوئلاییها، حمایت ترامپ از همه بیشتر برای گوایدو هزینه خواهد داشت چراکه او را کاملاً دستنشانده امپریالیسم نشان میدهد. در حال حاضر با تعمیق این بحران، شرایط فقط برای کسانی که همواره قربانی این وقایع بودهاند، وخیمتر خواهد شد: مردم فقیر ونزوئلا که با وجود ناامیدی عمیق از دولت، تمایلی به تعویض دموکراسی سخت به دست آمده خود با یک کودتای نامشروع ندارند.
بلوک حامیان و بلوک مخالفان
کشورهای دنیا در مواجهه با رخدادهای ونزوئلا به دو بلوک تقسیم شدهاند؛ آنها که از دولت مستقر حمایت کردهاند و مادورو را رئیسجمهور میدانند و آنها که اعلام کردهاند از خوان گوایدو حمایت خواهند کرد. مانند تجربههای مشابه، این بار هم ایالات متحده آمریکا گروه کشورهای دوم قرار دارد.
با افزایش بحرانها، نیکلاس مادورو اعلام کرده علاوه بر مذاکره با مخالفان، حاضر است با آمریکا نیز مذاکرات خود را شروع کند. این گزینه در حالی مطرح شده که الیوت ابرامز یکی از مخالفان سرسخت مادورو به عنوان نماینده ویژه آمریکا برای مسائل ونزوئلا انتخاب شده است. بدین ترتیب سخت بتوان احتمال داد که مذاکرات ونزوئلا و آمریکا به آن سمت برود که مادورو تمایل دارد.
موضوع ونزوئلا را میتوان از چند بعد مورد توجه قرار داد. از زمانی که مادورو در انتخابات پیروز شد، آمریکاییها شروع به انجام حرکتهای زیر پوستی برای تخریب کردند، این تخریبها تا جایی ادامه پیدا کرد که ما در نهایت شاهد تظاهرات و اعتصابهای گسترده در این کشور بودیم. آن چیزی که اتفاق افتاد این بود که اخیراً در همین بحرانها رقیب ایشان به عنوان رئیسجمهور سوگند یاد کرد.
حرکت آمریکاییها به این شکل بود که ابتدا انتخابات را زیر سؤال بردند، تحریمها را افزایش دادند، شکاف میان مردم ایجاد کردند و در نهایت با یارگیری و ارتباط با کشورهای همپیمان فشارشان را بر ونزوئلا بیشتر کردند. تخریب و فشارهای آمریکا، اما به همینجا ختم نشد و در ادامه از اروپاییها نیز منابع طلای ونزوئلا را بلوکه کردند.
فشار به ونزوئلا تداوم خواهد داشت
این فشارها و روند تخریبی در ونزوئلا همچنان ادامه خواهد یافت زیرا ونزوئلا از جهات مختلفی مانند ذخایر نفتی، کشوری مهم در منطقهای مهم است و آمریکا این کشور را حیات خلوت خود میداند، به همین دلیل بود که رئیسجمهور خودخوانده از همان ابتدا کارش را با آمریکاییها پیش برد. آمریکا نیز اعلام کرد که اگر دولت در این کشور تغییر کند، تحریمها را تعلیق و پولها را برایشان ارسال خواهد کرد.
تاکنون ارتش و نیروهای مسلح در اختیار رئیسجمهور مستقر در این کشور یعنی مادورو است، اما در آینده شرایط به این بستگی دارد که ارتش به چه سمت و سویی حرکت میکند. شواهد نشان میدهد که آمریکاییها با توسل به ادعای برقراری دموکراسی در دنیا درصدد ایجاد دولتهای دست نشانده هستند. غافل از اینکه نمیتوان مردم سالاری و دموکراسی را صادر کرد. البته در این بحران، همراهی کشورهای اروپایی با آمریکا نیز قابل توجه است و نشان میدهد که در مقاطع حساس کشورهای اروپایی به سمت آمریکا تمایل دارند و شرایط را برای ونزوئلا روز به روز سختتر میکنند.
اگرچه کشورهایی مانند ایران، روسیه، چین، ترکیه، آفریقای جنوبی و ... حمایت خود را از دولت قانونی ونزوئلا اعلام کردهاند و دولت ونزوئلا نیز برای صحبت با آمریکا و مخالفان اعلام آمادگی کرده است، اما به نظر میرسد آمریکا به همراه برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای فشارها را به ونزوئلا افزایش خواهند داد.
شرایط ونزوئلا تا زمانی که یکی از طرفین دست برتر را در اختیار داشته باشد، ادامه خواهد داشت. اکنون برتری با دولت قانونی است، اما این برتری نسبی و شکننده است و طی روزهای آینده باید ببینیم مردم و ارتش بیشتر به کدام سمت میروند و فشارهای خارجی نیز تا چه اندازه خواهد شد.
چهار گزینه برای خروج از بحران ونزوئلا
خبرگزاری فرانسه با استناد به نقطه نظرات چندین کارشناس چهار سناریو را به عنوان چشماندازهای احتمالی خروج از این بنبست پیشبینی کرده است:
- انتقال قدرت
این راهحل محبوب خوان گوایدوست. او خواستار تشکیل دولتی موقت است تا بتواند انتخابات زودرس را تدارک ببیند. اما گوایدو برای رسیدن به این هدف باید ارتش را همراه خود کند. او برای نیل به این مقصود حاضر به عفو ارتشیها شده اما ارتش تا کنون از حمایت مادورو دست برنداشته و تنها کسی که در ارتش از جانبداری از رئیسجمهوری سرباز زده وابسته نظامی این کشور در واشنگتن است.
در این مسیر آمریکا نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده کشور نفتخیز ونزوئلا را تحریم کند، ضربهای مهلک بر پیکر اقتصاد این کشور آمریکای جنوبی وارد آورده و مادورو را به شدت تضعیف خواهد کرد. یکسوم صادرات نفتی این کشور به آمریکا ارسال میشود. تابهحال آمریکا تحریمهایی را علیه برخی از سیاستمداران بلندپایه و عرصه تسلیحاتی این کشور اعمال کرده است.
- باقی ماندن مادورو در قدرت
مخالفان دولت امید دارند که ارتش از مادورو روی برگرداند. کارشناسان در این زمینه خوشبین نیستند. مایکل شیفتر از مؤسسه "گفتوگوی درونقارهای آمریکا" میگوید: «غیر متحمل است که چنین اتفاقی بیفتد.» بخصوص که ارتش بهتازگی بر وفاداری خود به نیکلاس مادورو تأکید کرده است.
پیتر حکیم، همکار شیفتر باقی ماندن مادورو در قدرت را قابل تصور میداند. به گمان او، در صورتی که اپوزیسیون بر شکاف درون خود فائق نیامده و ارتش نیز همچنان از مادورو پشتیبانی کند احتمالاً مادورو همچنان در رأس دولت ونزوئلا باقی خواهد ماند.
علاوه بر این، این رئیسجمهوری چپ ملیگرا میتواند برای بقای خود به حمایت مالی بیشتر متحدان خود چین، روسیه و ایران تکیه کند. با این حال پاول هیر از دانشگاه بوستون میگوید، آنها بیش از آن که همدرد مادورو باشند به فکر رقابت خود با آمریکا هستند.
ونزوئلا در روز حدود ۳۰۰ هزار بشکه نفت به چین میفرستد تا قروض خود به این کشور را که به ۲۰ میلیارد دلار میرسد تسویه کند.
بر اساس تخمینهای چند شرکت مشاورهای کاراکاس، پایتخت ونزوئلا ۱۰ و نیم میلیارد دلار هم به روسیه بدهکار است. پاول هیر میگوید: «پکن و مسکو ممکن است تلاش کنند از این رژیم حمایت بکنند و در مقابل، اصلاحاتی وسیع در اقتصاد و ساختار حوزههای نفتی را خواستار شوند.» امکان دیگر نیز این است که چین و روسیه خواستار کنارهگیری مادورو شوند تا سیاستمداری که از نظر سیاسی کمتر از او مسئلهساز است جایش را بگیرد.
- تصاحب قدرت توسط ارتش
امکان دیگر این است که ارتش قدرت را به دست بگیرد. اگر ژنرالهای ارتش از پشتیبانی مادورو دست بکشند و اپوزیسیون نتواند منسجم شود و خط مشی واحدی را پیش بگیرد، در این صورت به نظر پیتر حکیم، "به صورت موقت" هم که شده ممکن است نظامیان قدرت را به دست بگیرند.
اما مایکل شیفتر این چاره را "بدترین سناریو" میداند. دلیل او هم این است که این راه ممکن است به سرکوب و ناآرامی بیشتر بینجامد. به علاوه، ترامپ گفته است که"همه گزینهها" در مورد ونزوئلا بر روی میز است که میتواند به معنای دخالت ارتش آمریکا باشد.
- مذاکره
در حالی که نیکلاس مادورو خود را آماده مذاکره نشان میدهد خوان گوایدو، رقیب او مذاکره با دولت را رد کرده است. اما بخشی از جامعه بینالمللی از مذاکره به عنوان راهحل این بحران پشتیبانی میکند. اتحادیه اروپا ماندگاری مادورو در قدرت را غیر مشروع میداند با این حال حاضر نیست در مورد به رسمیت شناختن گوایدو به عنوان رئیسجمهوری تا زمانی که مهلت هشتروزه برای برگزاری انتخابات زودهنگام به سر نرسیده نظری بدهد.
اتحادیه اروپا از تشکیل "گروه تماس" به منظور راهاندازی گفتوگو میان دولت و مخالفان حمایت کرده است. مکزیک و مجارستان نیز از این ایده جانبداری کردهاند. شیفتر، کارشناس سیاسی "مذاکره بلندمدت میان اپوزیسیونی متحد و دولتی که در موضع دفاعی قرار گرفته" را بهترین سناریو میداند و تصور میکند که چنین راهحلی میتواند به انتخابات جدید بینجامد.
در پایان باید اذعان کرد گرچه کشورهایی مانند ایران، روسیه، چین، ترکیه، آفریقای جنوبی و ... حمایت خود را از دولت قانونی ونزوئلا اعلام کردهاند و دولت ونزوئلا نیز برای صحبت با آمریکا و مخالفان اعلام آمادگی کرده است، اما به نظر میرسد آمریکا به همراه برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای فشارها را به ونزوئلا افزایش خواهند داد.
شرایط ونزوئلا تا زمانی که یکی از طرفین دست برتر را در اختیار داشته باشد، ادامه خواهد داشت. اکنون برتری با دولت قانونی است، اما این برتری نسبی و شکننده است و طی روزهای آینده باید ببینیم مردم و ارتش بیشتر به کدام سمت میروند و فشارهای خارجی نیز تا چه اندازه خواهد شد.