به گزارش راهبرد معاصر، در پی هک شدن پیج اینستاگرام «سالومه سیدنیا» مجری و تهیهکننده شبکه بهایی «منوتو»، که برای «آلسعود» کار میکند تصاویری از گفتوگوهای وی با برخی از بازیگران و سلبریتیها منتشر شده است که نشان از ارتباط عمیق او با برخی از بازیگران دارد.
بازیگر نقشهای کوتاه(سیاهیلشکر) در سریالها و مجموعههای نمایشی سیما، پس از حضور در شبکه تلویزیونی «من و تو»، با برنامه «سالی تاک» و تهیه گزارش از پشت صحنه برنامههای استعدادیابی این شبکه شناخته شد. بررسی عملکرد برنامه سیدینیا با نتایج جالبی همراه است. او در تحلیلهای هجو آمیزش، در برنامه سالی تالک، بخشهای فراوانی از برنامه را به بازتاب واکنش برخی هنرمندان، با مواضع سیاسی مخالف و آلترناتیو اختصاص میدهد.
به تازگی با هک صفحه اینستاگرام مجری شبکه منوتو و انتشار گفتوگوهایش با چهرههای سرشناس فرهنگی در داخل کشور، مشخص شد که فعالیتهای سالومه در سالی تاک ناظر به تحلیل و هجو اخبار نیست بلکه او از طریق فضای مجازی و صفحات اینستاگرام هنرمندان با آنان ارتباطات گستردهای داشته و یک شبکه عنکبوتی وسیع را طراحی کرده است که میزان اثرگذاریاش در ادامه این گزارش مشخص خواهد شد.
نکته مهم احساس ذلت و خودکوچکبینیای است که سلبریتی های درجه یک ایرانی در برابر یک مأمور رسانهای درجه سوم یک شبکه تلویزیونی وابسته به دستگاههای جاسوسی دشمن ایران دارند. این احساس ضعف، تواضع و کرنش روانی در برابر چنان فرد غیرمهمی، که او را در جایگاه محل درد دل و سنگ صبور این افراد درآورده است، دردآور بود.
امام خمینی (ره) که خود در مبارزه بیامانی با شاه دوم پهلوی بود، در سخنی از اینکه چرا رسانههای آمریکایی عکسی منتشر کرده بودند تا شاه ایران در نسبت تحقیرآمیزی با رئیس جمهور آمریکا قرار بگیرد، انتقاد شدیدی کردند؛ جامعه ایرانی هم امروز شبیه همین احساس را دارد.
سالومه سیدنیا متولد 18 اردیبشت 1356 در تهران، مجری و تهیه کننده است. سالومه سیدنیا یکی از تهیه کنندگان و مجریان شبکه من و تو است. او دارای مدرک لیسانس علوم ارتباطات شاخه خبرنگاری از دانشگاه آزاد تهران و فوق لیسانس مدیریت بین الملل از دانشگاه اکسفورد بروکس و همچنین دارای دیپلم بازیگری از کانون سینمای جوان است.
سالومه سیدنیا قبل از پیوستن به تلویزیون من و تو یک سابقه کار در رسانههای مختلفی از جمله «روزنامه زن» و «روزنامه ایران» و «شبکه بی بی سی فارسی» را دارد و به عنوان یکی از برگزارکنندگان «رای مردمی جشنواره فیلم فجر» به مدت پنج سال در «روابط عمومی خانه سینما» حضور داشته است.
سالومه سیدنیا که صفحه اینستاگرامی اش هک شده است، از چهره های معاند و ضد ایرانی است که در جنگ روانی علیه کشورمان حضور پررنگی دارد. او همچنین قبل از شهادت شهید سپهبد سلیمانی سلیمانی در یکی از برنامه هایش با عبارت های سخیفی به حاج قاسم توهین کرده بود. این مجری زن «شبکه معاند من و تو» پیش از آن که از ایران خارج شود در روابط عمومی خانه سینما حضور داشت و احتمالا به همین دلیل با بازیگران سینما و تلویزیون ایران آشنایی نزدیک دارد. با این حال مطالبی که دیروز از صفحه این مجری شبکه من و تو منتشر شد، ابعاد گسترده تری دارد تاجایی که برخی چتها با چهرههایی همچون پرویز پرستویی، تهمینه میلانی، شهره لرستانی، ارژنگ امیر فضلی، برزو ارجمند، امیرمهدی ژوله، مهراب قاسم خانی، علی انصاریان، مهناز افشار، سروش جمشیدی و رضا صادقی جنجالساز شده است. در عکس هایی که از این چت ها منتشر شده، تعدادی از این سلبریتی ها با اصطلاحات و عبارت های سخیفی درباره کشور صحبت کرده اند تاجایی که حتی برخی از آن ها با سالومه که از فعالان جنگ روانی علیه ایران است، با موضعی به شدت ضعیف و نوکرمآبانه، درباره شرایط مردم درد دل می کنند!
یکی از افرادی که براساس چتهای منتشرشده (و منتشرنشده) با سالومه رابط صمیمانهای دارد، علی اوجی تهیه کننده موسیقی و بازیگر سینما و تلویزیون است. علی اوجی با همسرش (نرگس محمدی) در ویژه برنامه شب یلدای رضا رشیدپور حضور پیدا میکند و مشخص میشود این دو از چهرههای مورد حمایت صدا و سیما هستند و اوجی در سریالهای تلویزیونی یک در میان حضور دارد. نکته جالب اینجاست که در برنامه دورهمی برای انتخاب چهرههای موسیقایی به مهران مدیری کمک میکند تا خوانندگانی که آهنگهای آنان وارد بازار شده توسط برنامه پرمخاطب مدیری معرفی شوند. علی اوجی در مورد انتشار چتهایش پاسخ داده است: «من راجع به این موضوعات صحبت نمی کنم!»
علی اوجی در تمامی امور نمایشی سیما یک چهره اثرگذار است با اینکه بازیگر توانایی نیست اما به راحتی و مثل یک دوست صمیمی با مجری شبکه من و تو ارتباط دارد. با توجه به این افشاگری و انتشار ارتباط اوجی با مجری منوتو، آیا لازم نیست که مسئولان صدا و سیما در نحوه همکاری و تعامل با علی اوجی به عنوان یکی از چهرههای مطرح و تاثیر گذار حوزه موسیقی و بازیگری بازنگری کنند؟ این همکاری رسانه ملی با فردی که دوستی نزدیک با ضد انقلاب دارد، حقیقتا از مواردی است که سوالبرانگیز است و حتما باید در مورد آن تجدیدنظر شود. هیچ ایرانی باغیرتی حاضر نیست سرمایههای ملی و بیتالمال برای پر کردن جیب افرادی استفاده شود که در حال خیانت به کشور و آرمانهای مردمی آن هستند.
یکی از تبلیغات گسترده و محوری سالومه در برنامهاش نگاهداری سگ و حیوانات خانگی است. با همین ارزیابی حالا میتوان فهمید که بخشی از تبلیغات سبک زندگی شهره سلطانی در صفحه مجازیاش با محوریت نگهداری سگ و حیوانات خانگی چگونه به سرخط فعالیتهای مجازی او تبدیل شده است.
در گفتوگوی این بازیگر، سالومه سیدینیا شهره سلطانی را از لایک اظهارات اخیر «محسن نامجو» بازمیدارد. بحث میان این دو نفر درباره اظهارات اخیر محسن نامجو است که شبکه من و تو را به چالش کشیده بود. محسن نامجو در ویدئویی که در صفحه شخصیاش منتشر کرد، خطاب به شبکه منوتو گفت: «من میدانم دور دست شما افتاده و به اندازه کافی در ویران کردن فرهنگ ایران نقش داشتید. شما در ساختن گذشته جعلی از ایران قبل از انقلاب و خراب کردن تصویر آینده در ذهن نسلی که در این کشورهای خارجی زندگی میکنند نقش دارید و امیدوارم برنده این بازی نباشید. در دوران چیپ و سخیفی که بشریت در آن هست، باید امیدوار بود تلویزیون و رسانه شما برنده این بازی نباشد. همین جور بتازید و جلو بروید ولی من پیرو هنرمندانی هستم که سعی میکنند آن چراغ کورسو دهنده را نگه دارند، مثل شمعی که با باد ابتذال ممکن است خاموش شود».
شهره سلطانی پست نامجو را لایک میکند اما سالومه هشدار میدهد که این پست علیه شبکه من و تو است و شهره سلطانی را از لایک کردن بازمیدارد! این مثال نشان میدهد که سطح هدایتگری مجری شبکه من و تو چقدر گسترده و اثرگذار است و او به چه میزانی روی سلبریتیها تاثیر میگذارد و سلبریتی هایی مانند شهره سلطانی در مقابل او چقدر واداده اند. به همین دلیل استدلال مطرح شده در مورد شهره سلطانی قابل تصدیق است و او در جهت دهی اجتماعی کمترین کاری که انجام میدهد این است که داشتن سگ را با الگو برداری از سالومه تبلیغ کند.
شهره سلطانی در پاسخ به انتشار چتهایش با سالومه گفت: «قطعا جعلی بوده اما به هر حال خیلی ها ممکن است دایرکت من بیایند و چت کنند. اما واقعا از این چتی که می گویید بی اطلاع ام!»
نکته جالب اینجاست همین چهره سال گذشته به عنوان مجری ویژه برنامه ماه رمضان انتخاب میشود! در واقع مقامات عالی در جلسه خصوصی بابت سلبریتی دوستی مدیران شبکههای تلویزیونی به آنان هشدارهای مکرری دادهاند اما در میان تمامی بازیگران، چهرهای انتخاب میشود که مشی سالومه را در صفحات مجازیاش در نگهداری سگ دنبال میکند و نکته قابل توجه این است که در اجرای ویژه برنامه ماه مبارک رمضان نحوه اجرای او را کپی میکند. این استدلالها نشان میدهد انتشار گفتوگوی سلبریتیها فقط یک افشاگری نیست، بلکه عمق اثرپذیری چهرههای میانمایه (اگر نگوییم فرومایه) داخل کشور از یک مجری مبتذل شبکه ماهوارهای را عیان میکند.
«ارژنگ امیرفضلی» اخیرا در ویدئویی به صورت غیرمستقیم و با زبان کمدی اقدام به فعالیت تخریبی علیه تمامیت ارضی کشور کرد و ویدئوی منتشر شده او در برنامه سالی تاک با توضیح و تفسیر سالومه در برنامهاش ضریب داده شد. در واقع یک هماهنگی میان سازنده ویدئو و پخش کننده آن در شبکه من و تو وجود داشت.
ارژنگ امیر فضلی با انتشار ویدئویی با زبان کمدی و طنز ایران را که در روی نقشه یک گربه به پشت خمیده است، با بهره بری از شعر کمدین ضد انقلاب «هادی خرسندی» که توسط خواننده ضد انقلاب خارج نشین تبدیل به ترانه و کلیپ شده است را دستمایه طنز قرار داده است که ایران تا شصت سال بعد تجزیه خواهد شد و از شکل یک گربه به موش تبدیل خواهد شد!
نکته جالب اینجاست که سالومه در گفت وگو مجازی با ارژنگ امیرفضلی که «هنرپیشه درجه چندم فیلمهای وسریالهای تلویزیونی» است، او را جدی نمیگیرد و در متن گفت و گو امیرفضلی مشخص است که «سالومه تلاش میکند او را از سر خودش باز کند!»
با این حال ارژنگ امیرفضلی تنها کسی بود که ماجرا را تکذیب نکرد و در استوری صفحه اینستاگرام خود نوشت: «یکی پیج سالومه را هک کرده و فکر کرده الان چه فتح ظفرمندانه ای کرده. این همه زمانی که گذاشتی، واسه یک کار مهمتر میذاشتی بهتر نبود؟ پسر خوب سالومه قبلا ایران بازیگر بوده و طبیعیه که خیلی از همکاراش باهاش چت کنند. این چیز عجیبی نیست». این توجیه مضحک امیرفضلی به هیچ وجه نمیتواند اذهان عمومی را اقناع کند زیرا پرواضح است که این گفتگو فراتر از یک گفتگوی دوستانه است و در حقیقت گونهای خط دهی سالومه به ارژنگ امیرفضلی تلقی میشود. ضمن اینکه اصلا حداقلیترین دوستی با یک ضدانقلاب خارج نشین نیز پذیرفتنی نیست.
«تهمینه میلانی» که با کپی آثار نقاشی چهرههای سرشناس در سطحی بینالمللی یک آبروریزی بینالمللی را رقم زد، در نحوه معرفی و ارائه خود به سالومه «علی اکبر رائفیپور» را گشتاپوی نازیها معرفی میکند. رائفیپور در هیچکدام از سخنرانیهایش طی سالهای اخیر کلمهای راجع به تهمینه میلانی بر زبان نیاورده است. در واقع نه تنها میلانی مسئله تحلیلی رائفیپور نبوده، بلکه گعدههای روشنفکری و حتی رسانههای همسو با خط فکری رائفی پور توجهی به میلانی ندارند. میلانی در فیلمسازی با اصرار به ارائه یک فمنیست جعلی به مرتبهای درخور اعتنا نرسید، در نتیجه به کپی آثار بینالمللی روی آورد و یک افتضاح بزرگ را رقم زد.
تهمینه میلانی نیز در واکنش به انتشار مکالمه اش با سالومه گفت: «من از این ماجرا بی خبر هستم! ترجیح می دهم در این باره حرفی نزنم. فقط به عنوان یک هنرمند غصه می خورم از فحاشی هایی که در صفحه ام می شود».
نکته جالب اینجاست که شان و مرتبه سالومه زمانی که در ایران بود، در قواره و اندازه یک سیاهیلشگر بود و برای گفت و گو با افرادی نظیر میلانی ساعتها باید پشت دفاتر سینمایی مینشست. البته او همچنان همین نقش را در شبکه من و تو ایفا میکند. با این توصیف میتوان نتیجه گرفت جایگاه و مرتبه تهمینه میلانی به اندازه یک کارگردان زیرِ متوسط به چه میزان نزول پیدا کرده که او به سیاهیلشگر منوتو گزارش ارائه میدهد. درواقع افرادی به صفحه میلانی هجوم میبرند، شاگردان رائفیپور نیستند، بلکه اغلب آنان دانشجویان رشته نقاشی هستند که آینده حرفهای خود را با کپیکاری های تهمینه میلانی در خطر میبینند.
رفتارهای مهناز افشار در میان اهالی سینما تبدیل به یک لطیفه تکراری شده است. در واقع مهناز افشار اگر در بازیگری نتوانست صاحب تالیف شود، در کنش و واکنش اجتماعی به یک مولف بدل شد و این مولفه چیزی جز دهنبین بودن نیست.
وضعیت اسفناک مهناز افشار که با شکایت یک طلبه بابلی احضار شده و حالا قید ورود به کشور را زده است، نتیجه بازتکرار مولفه دهن بین بودن است. چندی پیش هم او در صفحه اینستاگرامش مطالبی را منتشر کرد که نشان میدهد او با هدایت پشت پرده «محسن تنابنده» عازم عمق تباهی شده است.
در گفت و گوی مهناز افشار و سالومه سیدینیا، مجری شبکه من و تو تاکید میکند که اون یه تیکه پارچه را (منظورش روسری است) را از روی سرت بردار. البته این هدایت بازیگران به مسیرهای تباه و دهشتناک تا جایی که بازیگران داخلی راهی برای بازگشت به کشور نداشته باشند، از جمله ماموریتها و کارکردهای سالومه و امثال اوست که برای آن از نهادهای امنیتی انگلیس و فرقه بهاییت حقوق میگیرند.
«شهره لرستانی» در تصویر درج شده پستی را برای سالومه ارسال کرده که توهین به حضرت حجت(عج) و جامعه روحانیت است. با توجه به اینکه تنها مفر درآمدی لرستانی، حضور در سریالهای صدا و سیماست، اگر مدیران این مجموعه اندکی به ارزشهای دینی و اعتقاد پایبند باشند، نباید اجازه دهنده نشر دهنده چنین پستهای موهنی از نزدیکی صدا و سیما عبور کند.
نکته جالب واکنش شهره لرستانی به لو رفتن ارتباطش با سالومه است: «من اصلا نمی دانم سالومه کی هست!؟»
پرویز پرستویی در گفت و گوی خصوصی با سالومه ژست جالبی گرفته است و ادعا میکند که جیرهخوار نظام نیست و کارت بنیاد شهید ندارد و در واقع سالومه را دلسوز و دارای قلبی پاک معرفی میکند!
پرستویی در چند سال اخیر تبدیل به پدیده جالبی شده است. مدیر شبکه سوم سیما را به جوانی و بیتجربگی متهم میکند اما در طول سالیان اخیر از یک سریال پخش شده از همین شبکه (سفارش مدیر شبکه) تمجید میکند. صدر تا ذیل تمامی فعالیتهای پرستویی آکنده از چنین تناقضاتی است.
باید توجه کرد پرستویی بیتردید یکی از بزرگان سینمای ایران است و سالومه علی رغم تلاشهای فراوان تا زمانی که در ایران فعالیت میکرد از مرتبه سیاهلشگری نتوانست فراتر رود (حالا نیز پادو و دلقک یک رسانه بیگانه شده است)؛ در واقع گفت وگوی مجازی با پرویز پرستویی باید آروزی محال چنین گونههای نادری باشد نه اینکه پرویز پرستویی در مقام پاسخگویی و دلجویی از وی بربیاید.
البته نکته اینجاست که پرویز پرستویی هم برخلاف ادعایش شدیدا «جیرهخوار» این نظام است. سلول به سلول سینمای ایران در همین شرایط فعلی امکان ندارد که از نعمات نظام جمهوری اسلامی بهرهمند نباشد. در همین شرایط فعلی، فیلم «مطرب» که پرستویی و کارگردانش ادعای مستقل بودن دارند، توسط «حوزه هنری» بزودی توزیع خواهد شد. در واقع دولت مهمترین مشتری سینمای فعلی است.
زمانی که پرستویی در دهه شصت وارد سینما شد، سینمای غیر دولتی معنی نداشت و البته سازمان رسانهای اوج به دلیل حسن نیت و احترام ویژه ای که برای پرستویی به عنوان برادر شهید قائل هستند، در همکاریهای مشترک با دقت ویژهای فقدان کارت بنیاد شهید را در قرار دادهای پرویز پرستویی لحاظ کرده است! این هم از ویژگیهای سازمان اوج است که به هر هنرمندی بیشتر عنایت دارد، طرف مقابل نهایت ناسپاسی را نسبت به مجموعههای مختلف نظام بروز میدهد. «محسن تنابنده» نیز از همین دست موارد است.
تکلیف امثال «مهناز افشار» و «تهمینه میلانی» مشخص و بغضشان نسبت به جمهوری اسلامی ثابت شده است و طبیعی است که با چنین فردی در ارتباط باشند اما از کسی مثل پرویز پرستویی انتظار نمیرفت که با مجری هتاک به شهید سلیمانی اینگونه ارتباط گرفته و در انتها شمارهاش را برای ارتباطات بیشتر طلب کند!
در اذهان عمومی چت سالومه با هنرمند شاخصی مانند پرویز پرستویی که در «بادیگارد» و «آژانس شیشه ای» برای مردم خاطرات خوبی ساخته است، از بقیه موارد عجیبتر جلوه کرده است.
پرستویی در واکنش به انتشار چت خصوصیاش با سالومه گفته است: «چند سال قبل و در زمان اکران فیلم «بادیگارد»، مراسم بزرگداشتی برای من در ونکوور کانادا برگزار کرده بودند. بنا به دعوت برگزارکنندگان، راهی کانادا بودم که در فرودگاه، خبرنگاری از من درباره سردار سلیمانی پرسید. مدتی قبل در جلسهای سهساعته همراه با ایشان، فیلم را دیده بودیم. در کل نمایش فیلم، حواسم به واکنشهای او بود تا این شهید را ورای شنیدههای قبلی، بشناسم. به آن خبرنگار گفتم آنچه من از سردار سلیمانی فهمیدم این بود که از نظر سردار، جنگ تمام نشده و پای او روی زمین بند نیست. فیلم این مصاحبه، پخش شد و آن ور آبیها به من حمله کردند و حتی در ونکوور، علیه من بهعنوان نماینده نظام، تجمع کردند. این ماجرا گذشت تا روزی که سردار سلیمانی شهید شد. همان روز، بدون اینکه کسی به من بگوید یا مصلحتاندیشی کنم، بر اساس احساسم همان فیلم را گذاشتم. زیر پست نوشتم منظورم از روی زمین بند نبودن، همین شهادت بود. همانهایی که امروز به من میتازند، تشویقم کردند و آن ور آبیها هم فحش دادند. دقایقی بعد، اینستاگرام آن را حذف کرد ولی همان چند دقیقه کافی بود تا برخی رسانهها، آن را بردارند. همان شب، مجری خانم یکی از شبکه های خارج از کشور، در برنامهاش، این پست را نشان داد و علیه من حرفهای تندی زد و گفت که جیرهخوار نظام هستم. راه ارتباطی و شماره تماسی از او نداشتم، برای همین از طریق دایرکت اینستاگرام به او پیام دادم. به او محترمانه گفتم، پستی که برای سردار سلیمانی گذاشتم، کاملا نظر شخصی خودم بود و به توصیه کسی نبود. من برای دفاع از پستم درباره شهید سلیمانی، به سراغ او رفتم و گفتم برای این کار، پولی نگرفتهام. همان یکبار هم بود. متأسفانه تمام چت ما هم منتشرنشده و آن را تقطیع شده، نشر دادهاند»
پرویز پرستویی همچنین گفت: «بعضیها میگویند حیف از تو که نقش حاج کاظم را بازی کردی. من را محاکمه و اعدام کنید اما به «حاج کاظمها»ی آژانس شیشهای و «ذبیحی»های بادیگارد توهین نکنید. من با عشق و تمام وجودم این نقشها را بازی کردم».
وی با بیان اینکه «ما همه در این نظامیم و برای این نظام کار میکنیم» که چیز پنهانی نیست، گفت: «اگر نقدی هم میکنم، در درون همین نظام است. نقدم به هدف اصلاح و دلسوزانه است و نه زدن ریشه».
مهمترین ادعای ژوله این است که نویسنده است. اما در نوشتن فرمایشی و پیروی از منویات مجری شبکه ، ریش و قیچی را به او سپرده است. این مسئله در گفت و گو این دو واضح است، سالومه میتواند واژگان انتخابی ژوله را تعیین کند. طبیعی است در افشای این ارتباطات مشخص، شان و نسبت افراد مشخص میشود. عدهای برای مورد حمایت شبکه منوتو بودن و تبلیغ برای ادامه حیات هنری در داخل، از چه شیوههای عقبماندهای برای پاچهخواری مجری منوتو استفاده میکنند. فراموش نکنیم رابطه ژوله با سالومه شبیه کاراکترهای شبهای برره و قهوه تلخ است و نفراتی مثل ژوله در پاچهخواری جناحین و هر لحظه به رنگی درآمدن نمونه و مصداق شخصیت خودشان را در قالب شبهای برره و قهوه تلخ ارائه دادهاند.
امیرمهدی ژوله نیز در پاسخ به افشای مکالماتش گفت: «من اصلا در جریان این قضیه نیستم و به همین دلیل حرفی نمیزنم!»
مهراب قاسمخانی در گفت و گو با سالومه قصد خود را کاملا مشخص میکند. هدف او تغییر یا به تعبیری براندازی است. او در این گفت و گو اشاره میکند:«منم شبی نیست که دلم تغییر و آزادی نخواد» دقیقا منظور مهراب قاسمخانی از آزادی چیست؟
تاریخ ثابت میکند که ایشان هر مقداری آزادی میخواستند، داشتهاند. تا اندازهای که یک برنامه هندی را با عنوان «دورهمی» در صدا و سیما بازسازی کردند و طلب دستمزد میلیاردی برای کپی این برنامه به سرانجام نرسید و به همین دلیل از آن تاریخ به اپوزیسیون تبدیل شدند.
آیا در این مدت او کار فوق العادهای نوشته یا ارائه کرده که به دنبال آزادیهای بیشتر است؟ با وجود جوانان با استعداد نویسنده، به لطف حضور پیمان قاسمخانی، او در لیست نویسندگان سیما قرار گرفت. اگر ساختاری غیر از جمهوری اسلامی حاکم بود، در نهایت مهراب قاسمخانی میتوانست بوفهدار یک سینما شود؟!
چهرههایی نظیر «حامد پهلان» که در کنار امید جهان هم نتوانست جایگاه خود را به عنوان یک خواننده تثبیت کننده و از یک آوازهخوان عروسی فراتر نرفت بسیار واضح و روشن است که سعی میکنند با ارتباط با مجری من و تو وجاهتی کسب کنند و این افشاگری به عیارشان اضافه میکند. رضا صادقی خواننده فراموش شدهای که پس از رسوایی سینمایی «بی خداحافظی» فیلمی که دربارهاش ساخته شد، تقریبا به محاق رفت و در گفت و گو با سالومه، خود را پادوی برگزاری مراسم چهلم جانباختگان آبان ماه معرفی میکند.
«علی انصاریان» فوتبالیست درجه سوم سابق که اشتباها وارد رسانه ملی شده است در مورد افشای ارتباطش با سالومه گفت: «چه بامزه، من ندیدم. باید برم ببینم بعد بگویم جعلی است یا نه!»
«برزو ارجمند» که به سالومه وعدهی «دیدار به زودی» داده بود نیز گفت: «من این موضوع را تایید نمی کنم!»
در مکالماتی که از ارتباط سلبریتیها با سالومه منتشر شده است، یک نکته جالب اینجاست که «نیما شاهرخ شاهی» التماس میکند که قطعه موسیقایی که برای سالومه ارسال کرده در برنامه موسیقایی اکو این شبکه پخش شود!
برای اصلاح امور این وضعیت نمیتوان از مدیران سازمان سینمایی انتظار داشت که نسبت به این خودفروختگی طیف وسیعی از سلبریتیها واکنش نشان دهند. نمونهاش «ابراهیم داروغهزاده» مدیر معزول وزارت ارشاد است که در توییتی افشای حقارت در برابر دلقک شبکه من و تو را تخریب تفسیر میکند؛ حال از سایر مدیران ارشاد چه انتظاری میتوان داشت!؟
واکنش «امید دانا» فعال اپوزیسیون، به افشای روابط مخفی سلبریتی ها با عوامل تلویزیون لندنی «من وتو» قابل تامل بود. وی چنین نوشت:
صفحه اینستاگرام «سالومه سیدنیا» هک شده و عکس چتهایش با سلبریتیها مورد بازنشر گسترده قرار گرفته است، به قدری که کمتر کسی وجود دارد که مکالمات منتشره را ندیده باشد. اما به قول «امید دانا»، عکس چت سلبریتیها و مجری شبکه معاند منوتو بخوبی به ما نشان میدهد نباید برای دیدگاه ها و اظهارات سلبریتی ها ارزشی قائل باشیم. اینقدر این جماعت سطحی و قشری و ضعیف هستند که با سالومه بیسواد درد و دل سیاسی میکنند! با سالومه، درد و دل سیاسی میکنند!
جامعه ایرانی باید در اثرپذیریاش از سلبریتی ها تجدید نظر کند و با اعتماد به نسل جوانِ متعهد و اخلاقمدار در فضای هنری کشور، این بخش مهم فرهنگی و اجتماعی را لوث وجود عناصر غرب زده و واداده پاک کند.