یادداشت اختصاصی؛
نگاه آمریکا به سرنوشت بن سلمان چگونه است؟
در آمریکا نسبت به بن سلمان دو دیدگاه وجود دارد. یک نگاه از او حمایت می کند و دیدگاه رییس جمهور و بخشی از شورای امنیت ملی آمریکا و وزارت خارجه فعلی آمریکا است ولی بخشی دیگر به شدت با بن سلمان مساله دارد و موافق او نیستند.
به گزارش راهبرد معاصر؛ عربستان با توجه به امکانات مادی خود و صادرات نفتی باعث شده که این کشور موقعیتی چشمگیری در خاورمیانه پیدا کند ولی مدیریت این عناصر و عوامل قدرت نقشی چشمگیر دارد. بعد از سرکار آمدن ملک سلمان و سپردن بخش بزرگی از قدرت به فرزندش محمد بن سلمان، کنترل عناصر قدرت در عربستان رو به تناقض گذاشت و در تضاد با سنت ها و آداب و رسوم سعودی بود. همین باعث به تحلیل رفتن قدرت سعودی ها شد و اعتبار منطقه ای و بین المللی آنها به شدت زیر سوال رفت.
علاوه بر این وقتی بحث تلاش برای ایجاد یک هژمون در منطقه نسبت به یمن، بحرین و قطر و حتی نسبت به کویت و عمان مطرح شد این دشمنی ها و تعارضات در شبه جزیره عربستان نیز بالا رفت و از در همین راستا هزینه های این سیاست بر عربستان تحمیل شد این سیاست های پیش گرفته در چشم انداز ۲۰۳۰ پیش بینی نشده بود. بنابراین هرچه گفته شود می توانست تحولی اساسی در اقتصاد و فعالیت های اجتماعی عربستان ایجاد کند به دلیل همین سیاستهای نسنجیده و مخرب عملا همه از بین رفتند و ضعیف تر شدند.
از طرف دیگر گرایش به سمت رژیم صهیونیستی و اسرائیل یکی از سنن قدیمی و علنی عربستان را به ضد خود تبدیل کرد. اختلافات داخل خاندان سعودی معادله داخلی این جمع را بهم زد و به جای آن معادلات، مسابقه ای قدرت را بین فرزندان عبدالعزیز و نوه های او گسترش داد و وضعیتی نامتناسب در اعمال قدرت بوجود آورد به صورتی که هیچ یک از فرزندان عبد العزیز پست موقعیت و یا منصبی در حاکمیت ندارند و همگی از صحنه قدرت کنار زده شدند.
البته در مورد نوه ها نیز بجز فرزندان ملک سلمان دیگر نوه ها جایگاهی در قدرت ندارند و طبیعتا عشایر و قبایلی که با آنها نسبتهای خانوادگی پیدا کرده اند بر علیه حاکمیت مرکزی تحریک شده و به دشمنی فراخوانده شده اند. اگر اتکای حاکمیت عربستان بر قدرت آمریکا ضامن تداوم حکومت در خاندان آل سعود باشد شانس مثبتی در زمان ولیعهدی بن سلمان و دوران ریاست جمهوری ترامپ به دست آمد که چندان کم هزینه نبود و عملا تمام منابع مالی عربستان را صرف کرد و عملا سعودی ها را به ورشکستگی اقتصادی کشید.
این کشور امروز با انواع بدهی ها، کاهش ذخایر ارزی، افزایش کسری بودجه، افزایش هزینه های نامتعارف در خرید تسلیحات و هزینه های جنگ های متوالی روبرو است. این وضعیت هرگز در چشم انداز ۲۰۳۰ دیده نشده بود و اگر ملک سلمان فوت کند تمامی تضادهایی که زیر پوشش تعهد سنتی بزرگ خاندان پنهان مانده بود علنی می شود و قطعا شامل درگیری های متعددی در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی خواهد بود و احتمال دارد فرصتی برای پادشاهی بن سلمان باقی نگذارد.
در آمریکا نسبت به بن سلمان دو دیدگاه وجود دارد. یک نگاه از او حمایت می کند و دیدگاه رییس جمهور و بخشی از شورای امنیت ملی آمریکا و وزارت خارجه فعلی آمریکا است ولی بخشی دیگر به شدت با بن سلمان مساله دارد و موافق او نیستند. آمریکا به طور کلی به دنبال منافع خود است و اگر این منافع توسط بن سلمان تامین شود از او حمایت می کند اما اگر درگیری ها پیش رو باعث تضعیف بن سلمان و به خطر افتادن منافع آمریکا شود از او حمایت نخواهد کرد. اسرائیل نیز به دنبال منافع خود است و ایجاد درگیری در میان سعودی ها به ضعیفتر شدن عربستان منجر می شود و این برای رژیم صهیونیستی مطلوب است.