به گزارش راهبرد معاصر؛ با پافشاری و سماجت ایالات متحده بر بقای نظامی در خاک عراق و تحرکات همزمان نرم و سخت علیه مقاومت در این کشور، اکنون بار دیگر تقابل میان این دولت با کتائب حزب الله، تندترین گروه مقاومت در عراق از سر گرفته شده است. در این تقابل که به زد و خوردهای منقطع و جدی کشیده شده، کتائب اثبات کرده که توانمندی حمله و ضد حمله اطلاعاتی بالایی دارد و به پشتوانه همین موضوع توانسته ظرف تنها یک ماه گذشته سه ضربه نسبتا مهم به امریکا بزند. در این نوشتار برآنیم گوشه ای از جنگ اطلاعاتی کتائب با ایالات متحده را که ظرف یک ماه گذشته نشانه هایش مشخص شده، به خوانندگان باز شناسیم. از 13 مارس تا 13 آوریل، سه واقعه مهم در عراق بوقوع پیوسته که حکایت از جنگ اطلاعاتی مقاومت به طور اعم و کتائب به طور اخص با امریکا و متحدین است. این سه عبارتند از: حملات هوایی 13 مارس جنگنده های ائتلاف به مقرهایی که فکر می کردند متعلق به کتائب است؛ خنثی شدن طرح شبه کودتا علیه گروه های مقاومت؛ اطلاع یابی کتائب از مسیر کاروان های نظامی امریکا
حملات 13 مارس؛ تیری که به سنگ خورد
در 13 مارس ایالات متحده و بریتانیا در حمله هوایی هماهنگی، به چند مقر نظامی در البوکمال و منطقه جرف الصخر یورش بردند. همچنین فرودگاه بین المللی در حال ساخت کربلا نیز هدف قرار گرفت. باور واشنگتن این بود که کتائب حزب الله، گروه فعال در هدف قرار دادن نیروهای امریکایی، در این حملات دست داشته. مسلما با سطح نفوذ اطلاعاتی بسیار بالای واشنگتن در عراق توقع همه این بود که جزئیات اهداف و حاضران در آن صحت کامل داشته باشد. اما موضوع طور دیگری تمام شد. از میان 5 جان باخته این حملات، هیچ یک نه متعلق به کتائب بود و نه حتی متعلق به حشدالشعبی. کمی تعمق در این موضوع نشان از ضربه اطلاعاتی کتائب به امریکایی هاست. یا منابع اطلاعاتی امریکا به کلی از اماکن حضور کتائب تصور غلطی داشتند (که با توجه به حجم نفوذی های امریکا در عراق بعید است) یا آن که کتائب پیش از حمله از وقوع آن آگاه شده و تغییر موضع داده.
لو رفتن طرح کودتا
روزهای پایانی مارس، به مرور زمزمه های طرحی امریکایی برای کودتا یا شبه کودتا در عراق ابتدا در محافل رسانه ای و سپس محافل سیاسی عراقی قوت گرفت. بسیاری این موضوع را یک عملیات روانی پنداشتند اما مداقه در رسانه های امریکایی که پوشش دهنده موضوع بوده اند، شاید بتواند ما را در دست یابی به نتایج درست یاری رساند. در صدر روزنامه هایی که از چنین طرحی صحبت می کردند و اخبار مرتبط که احتمال اجرایی شدن آن را قوت می دادند، نیویورک تایمز و واشنگتن پست قرار داشتند. دو روزنامه با سوابق طولانی در ضدیت با جمهوری خواهان. واشنگتن پست خود با افشای رسوایی واترگیت، رئیس جمهور جمهوری خواه، نیکسون را مجبور به استعفا کرده بود.
در این میان کتائب احتمالا با دست یابی به اطلاعات فوق سری اولین بازیگر عراقی بود که موضوع را جدی گرفت و قاطعانه نسبت به آن هشدار داد. پس از موضعگیری کتائب، به مرور سایر بازیگران سیاسی حامی مقاومت هم هشدار دادند و احتمالا به خاطر همین لو رفتن طرح عملیات شبه کودتا، فعلا اجرایش به تعویق افتاد.
اطلاع یابی کتائب از مسیر خروجی نیروهای امریکایی در تکریت
با توجه به عضویت کتائب حزب الله در سازمان حشدالشعبی و فشار شدید سیاسی، نظامی و شاید حتی عمومی به این گروه در صورت خروجش از سازمان و اتهام زدن به آن در خصوص "خودسر" بودن، طبیعی است که فرماندهان کتائب ترجیح دهند حداقل در سطح رسانه ای و علنی، خود را پایبند به دستورالعمل های حشد بدانند و مسئولیت حملات به پایگاه ها و نیروهای امریکایی را نپذیرند. کتائب حتی علنا به نیروهایش گفته فعلا حمله ای به نیروهای امریکایی نکنند. اما به موازات این اقدامات، شاهد هستیم گروه های نو ظهوری نظیر عصبة الثائرین و اصحاب الکهف به میدان آمده اند و مسئولیت حملات به مواضع امریکایی ها را بر عهده می گیرند. پر واضح است که با این شیوه عملکرد کتائب به هدف خود می رسد بدون آن که هیچ اتهامی علیهش ثابت شود.
شامگاه 10 آوریل، خبر انفجارهایی در تکریت منتشر شد. کمی بعد گروهی به نام اصحاب الکهف مسئولیت حمله را بر عهده گرفت و تصاویر آن را منتشر کرد. دو انفجار در مسیر کاروان نظامی امریکایی که پایگاه های (احتمالا صلاح الدین) را تخلیه می کردند و به اقلیم می رفتند. انفجار دوم چند دقیقه پس از انفجار اول و در همان مکان انجام شد. شدت سیطره بر جاده به حدی بوده که اصحاب الکهف حتی نتوانستند از فاصله چند صد متری هم تصویری بردارند اما صرف اطلاع از مسیر و زمان حرکت کاروان نظامیان امریکایی و بمبگذاری در جاده، خود یک موفقیت برای اصحاب الکهف (یا شاید همان کتائب حزب الله) است.
جمع بندی
در هرگونه تقابل نظامی، دستیابی به اطلاعات از دشمن، برگ برنده قطعی است. هزینه کردهای سنگین تمامی دولت ها روی مراکز اطلاعاتی و جاسوسی خود شاهدی بر این مدعاست. تقابل مقاومت به طور اعم و کتائب حزب الله به طور اخص با امریکا در عراق هم از این قاعده مستثنی نیست و نخواهد بود. واشنگتن به همین خاطر سال ها خرج کرده تا در نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق رخنه کند و انصافا تا حد زیادی توانسته به این مقصود دست یابد. اما طی سال های اخیر، کتائب حزب الله به مرور به اصطلاح، روی دست واشنگتن زده و باعث سردرگمی کاخ سفید شده. کتائب اکنون ثابت کرده می تواند از حملات دشمن پیش از انجام آن، تغییر موضع، عملیات های ضد اطلاعاتی و رساندن اطلاعات غلط به پنتاگون و حتی مسیر کاروان های نظامی امریکایی در دل شب، اطلاع کسب کند. واقعیتی که می شود از ندادن حتی یک شهید در جریان حملات هوایی امریکا و انگلیس به مقرهای کتائب در 13 مارس، لو رفتن طرح شبه کودتا در اوایل آوریل و بمبگذاری جاده ای در مسیر کاروان نظامیان و تجهیزات سنگین امریکایی در 10 آوریل متوجه شد. مسلما این وقایع انتخاب گزینه استفاده از قدرت سخت برای تقابل با مقاومت در عراق را برای امریکایی ها سخت تر می کند.