به گزارش راهبرد معاصر؛ طبق گزارش برنامه جهانی غذا، وابسته به سازمان ملل، نزدیک به 22 میلیون نفر از جمعیت 27 میلیونی یمن، نیازمند کمک های غذایی هستند. آن چه که باعث شده این جمعیت "نیازمند کمک غذایی"، به "قحطی" دچار نگردد، کمک های ناچیزی بوده که نزدیک به 70% آن از راه بندر الحدیده به یمنی ها می رسیده است. اکنون اما، جنگ شدیدی بر سر این بندر میان دو محور مقاومت و ریاض در گرفته که باعث توقف فعالیت محدود آن شده و در صورت ادامه، معضل اصلی یمن را "قحطی" و نه "نیازمندی به کمک غذایی" می گرداند.
محور ریاض، تقریبا
از ابتدای جنگ علیه انقلابیون یمن، اشغال الحدیده را نصب العین خود قرار داده بود
و برنامه های گسترده ای برای اشغال این شهر طراحی نمود. در مقطع کنونی ، شاهد آن
هستیم که برنامه های محور ریاض تا حدودی در روند مطلوب سعودی ها پیش می رود. یکی
از برنامه ها، متحد کردن طیف نزدیک به علی عبدالله صالح به محور ریاض بوده که
اکنون، با ورود نیروهای طارق صالح (برادر زاده علی عبدالله صالح)، به جنگ علیه
انصارالله محقق شده است.
برنامه دیگر حل اختلافات میان امارات و منصور هادی بود که با دادن امتیازاتی به امارات اجرایی شده است. توضیح آن که دولت مستعفی و پناهنده هادی که محبوبیت چندانی هم در میان یمنی ها ندارد و به عقیده تحلیلگران اندیشکده چتم هاوس، اصولا بازیگر جدی در عرصه یمن به حساب نمی آید، با برنامه های امارات و شبه نظامیان تحت حمایت این کشور مخالفت شدیدی دارد. "شورای انتقالی جنوب"، تاکنون، گروه اصلی تحت حمایت ابوظبی بوده که به صورت نامحسوس به دنبال منتزع کردن یمن جنوبی است و می خواهد عدن را پایتخت "یمن جنوبی" قرار دهد؛ این در حالیست که اگر منصور هادی علنا از عدن بیرون رانده شود، بازی را به کلی باخته زیرا هیچ شهر مهمی تحت کنترل او نخواهد بود.
اختلاف هادی با نیروهای وابسته به امارات تا سر حد یک جنگ بالا رفت و باعث شد
عدن از سوی "شورای انتقالی جنوب" تسخیر و نخست وزیر هادی، بن دغر، در
لحظات آخر، مجبور به فرار از کشورش، با استفاده از هواپیمای شخصی شود. همچنین اختلافات هادی با
خود دولت بن زاید هم معضل بعدی محور ریاض در اشغال الحدیده بوده است. امارات نشان
داده که برنامه های توسعه طلبانه ای را در یمن دنبال می کند که با چشم انداز مطلوب
هادی فاصله بسیاری دارد؛ نمود بارز این قضیه در اشغال سقطری توسط اماراتی ها به
نمایش در آمد که خشم دولت مستعفی و پناهنده یمن را بر انگیخت و باعث شد مسئولین
این دولت، علنا ابوظبی را به شکایت در شورای امنیت تهدید کنند. البته در نهایت این
ماجرا با میانجیگری عربستان حل شد ولی به منظور جلب نظر مثبت بن زاید، المخلافی،
وزیر خارجه دولت هادی که انتقادات تندی از اشغال سقطری کرده بود، برکنار شد. گفتنی
است که ریاض به منظور حفظ امارات در محور خود، چند سال است که منصور هادی را حبس
خانگی کرده و به اصطلاح، او را به طور کامل کنترل می کند.
به هر حال، منصور هادی
آن قدر با امارات اختلاف داشته که مثلا با وجود وعده های رسانه ای، به دلیل مخالفت
"شورای انتقالی جنوب" نتواند در نماز عید قربان عدن حاضر شود. اما با
آغاز عملیات اشغال الحدیده، در اتفاقی نادر، منصور هادی نه تنها به عدن رفت بلکه
در اتاق جنگ اماراتی ها هم حضور یافت. ناگفته نماند که حضور او در اتاق عملیات
اماراتی ها هم بی حاشیه نماند زیرا تصاویر منتشره از وی نشان داد که در کشور خودش
یعنی یمن، در اتاق عملیاتی حضور یافته که دو طرفش افسران اماراتی و نه یمنی نشسته
اند و عملیات را برایش شرح می دهند و بالای سرش، تصاویر امیران و شاهان سعودی و
امارتی است و هیچ نقشی از شخصیت های یمنی وجود ندارد.
برنامه سوم، کاستن از شدت مخالفت های غرب به رهبری امریکا بود که بنظر می رسد با دلارهای نفتی، به راحتی این مشکل قابل حل باشد. به علاوه، می توان گمان کرد که مسئولین سعودی، امریکا را با چنین توجیهی قانع کرده باشند: انجام یک عملیات وسیع و یک پیروزی بزرگ در الحدیده، انصارالله را مجبور به نشستن پای میز مذاکره می کند و از شکست خوردن محور متحد واشنگتن جلوگیری به عمل می آورد. حتی ممکن است که سکوت واشنگتن در قبال این عملیات، بده-بستانی در راستای موضوع فلسطین بوده باشد.
با اجرای موفق این برنامه ها، محور ریاض پس از ایجاد انسجام در جبهه مدنظر خود، عملیات اشغال الحدیده را کلید زد. عملیاتی که قطعا می توان گفت پس از طی مراحل اولیه، مطابق انتظار این محور پیش نرفته است.
گاه شمار عملیات اشغال الحدیده
به طور خلاصه،
محور ریاض در حدود 1 ماه است که عملیات اشغال الحدیده را به صورت جدی کلید زده ولی
نزدیک به یک هفته است در نزدیکی فرودگاه متوقف شده است.
گرینفیس؛ دیپلمات محور ریاض یا نماینده سازمان ملل؟
با توجه به اهمیت الحدیده در مهار بحران انسانی یمن، در صورت ادامه جنگ بر سر آن ، انتظار می رود که موج قحطی و وبا، میلیون ها یمنی را از پای در آورد. از همین روست که نهادهای حقوق بشری سازمان ملل پیش از نزدیک شدن محور ریاض به این شهر، در رابطه با تعمیق بحران انسانی هشدار داده اند. هشدارهایی که بدون قطعنامه جدی شورای امنیت اعلام شده است. حال که محور ریاض به نزدیکی الحدیده رسیده، گرینفیس، نماینده بریتانیایی سازمان ملل برای یمن، تلاشی دیپلماتیک به خرج داده تا به گفته خودش طرفین را به سازش راضی کند. او برای این منظور، وارد صنعا و الحدیده شده و با هشام شرف، وزیر خارجه دولت نزدیک به انصارالله و متحدان دیدار داشته است. طبق گزارش رسانه ها، وی در این دیدار، پیشنهاداتی به هشام شرف داده که البته کسی از جزئیات آن خبری منتشر نکرد اما فرانس پرس، مدعی شد که یکی از بندهای پیشنهادات مربوط به تحویل الحدیده به کمیته تحت نظارت سازمان ملل بوده است. توئیت انور قرقاش، وزیر مشاور امور خارجه امارات در حمایت از گرینفیس و اعلام وی مبنی بر این که الحدیده باید توسط نهادهای بین المللی به دولت منصور هادی تحویل داده شود، نشان دهنده صدق ادعای فرانس پرس بوده است.
با این اوصاف، پر واضح است که چرا انصارالله و متحدان، پیشنهاد گرینفیس را رد کرده اند. البته گرینفیس همچنان مدعی ادامه تلاش ها برای اقناع طرفین به سازش است. اما پیشنهادات وی در نهایت بازی را به نفع محور ریاض به جریان می اندازد. نامبرده، تلاش دارد مدافع الحدیده را راضی کند که پشته لجستیکی خود را به مهاجمان تحت حمایت عربستان تحویل دهد. نماینده سازمان ملل، به جای قرار دادن تمرکز اصلی بر روی توقف عملیات محور ریاض، همسو با آن، درصدد اقناع مقاومت به تسلیم است.
فشار محور ریاض از پایین و چانه زنی سازمان ملل از بالا برای اشغال الحدیده
با توجه به مستندات ارائه شده، می توان چنین گفت که سازمان ملل اکنون در پرونده الحدیده، نقش یک بازیگر بی طرف را بازی نمی کند بلکه در جبهه محور ریاض گام بر می دارد. در این عرصه، فشار از پایین را نیروهای وابسته به محور ریاض وارد می کنند و چانه زنی از بالا را نماینده سازمان ملل. به همین علت است که درخواست های نماینده سازمان ملل، از سوی صنعا رد می شود. اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا می توان همچون سوریه، انتظار شکست سناریوهای نظامی مطلوب محور ریاض را کشید یا خیر. اگر چنین شود، به احتمال زیاد، گرینفیس، مانند ولد الشیخ خواهد رفت و صنعا در کنترل مفاومت باقی خواهد ماند.