به گزارش راهبرد معاصر؛ با کاهش حضور نظامی آمریکا در عراق و افزایش حضور نظامی این کشور در اقیانوس هند بسیاری چنین تصور میکردند که سطح تهدیدات آمریکا در حال افزایش است، با این وجود شورای آتلانتیک در یادداشت خود چیزی بر خلاف این رو اعلام میکند، در این مقاله از علاوه برآشنایی با برخی بندهای محرمانه برجام با تاکتیک آمریکا در آینده پیش رو آشنا خواهید شد.
همزمان با خروج اکثر نیروهای نظامی آمریکایی از عراق در سال جاری به نظر می رسد دولت عراق به دنبال حفظ روابط دیپلماتیک و اقتصادی با ایالات متحده است به گونه ای که همسایه قدرتمند خود ایران را نیز راضی نگه دارد. چگونگی مدیریت این خروج کمک خواهد کرد تا تاثیر آینده ایالات متحده نه تنها در عراق بلکه در کل خاورمیانه نیز تعیین شود.
حمایت ایران از مصطفی الکاظمی - که روابط خوبی با ایالات متحده داشته است - چنین نشان میدهد که ایران ها با او به توافق رسیده اند که وی مذاکره درباره توافق نامه جدید وضعیت نیروها (SFA) با واشنگتن را به سرانجام برساند که هدف آن حذف بخش عمده ای از چند هزار سرباز آمریکایی است که هنوز در عراق هستند.
مأموریت آمریکایی ها ظاهراً جلوگیری از تجدید حیات داعش و آموزش نیروهای مسلح عراق بود. با این حال ، ایالات متحده با نقض شرایط SFA 2008 ، ادامه حضور خود در این کشور را به مخاطره انداختند. آنها پس از حملات گسترده ای به اهداف نظامی و دیپلماتیک آمریكا در سال گذشته توسط شبه نظامیان مورد حمایت ایران، فرمانده عالی نیروی قدس ایران ، قاسم سلیمانی را در خاک عراق هدف قرار دادند. حتی اگر اقدامات ایالات متحده هم برای دفاع از آمریکایی ها و هم برای جلوگیری از حملات آینده توجیه شود هدف قرار دادن یک مقام ارشد ایرانی در یک کشور خارجی نمایانگر تغییر شدید در قوانین بازی هستند.
حمله در نزدیکی بغداد و در زمانی که [شهید] سلیمانی در یک سفر رسمی قرار داشت، صورت گرفت، همین عراق را در موقعیت غیرقابل تحمل قرار داد. عراق نمی تواند همسایه قدرتمندی را که با آن مرز 1400 کیلومتری مشترک دارد و با انواع گروههای مسلح عراق روابط عمیقی داشته، نادیده بگیرد. به همین خاطر عراق اگر مجبور به انتخاب شود ایران را انتخاب می کند، نه ایالات متحده. بنابراین، به نفع ایالات متحده نیست عراق را به چنین انتخابی وادار کند.
در حالی که تهران مدتهاست که به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از عراق است، شبه نظامیان تحت حمایت ایران مطابق توافق هسته ای 2015 مدامی که آمریکا در این توافق نامه بودند، به نیروهای آمریکایی در عراق حمله نکردند. پس از آنكه آمریكا در سال 2018 به طور یک طرفه از آن معامله خارج شد و در صدد تحریم كامل صادرات نفت ایران در سال 2019 بود اوضاع بدتر شد. در این زمان بود كه ایران اوایل سال 2020 یك سری اقدامات تلافی جویانه را در خلیج فارس و عراق آغاز كرد كه موجب ترور [شهید] سلیمانی شد. همچنین در اثر حمله هواپیماهای بدون سرنشین در نزدیکی فرودگاه بغداد تعدادی از عراقی ها از جمله ابو مهدی المهندس ، رهبر شبه نظامی حزب کتائب حزب الله و معاون فرمانده کلیه نیروهای بسیج مردمی که با داعش جنگیده بودند [شهید شدند]. این ترورها باعث شد كه پارلمان عراق با تصویب قطعنامه غیر الزام آور نیروهای آمریکایی را اخراج كند.
پس از آنکه تهران در 8 ژانویه به طور تصادفی یک هواپیمای غیرنظامی اوکراینی را سرنگون کرد تنش ها تا حدودی کاهش یافت. شیوع کرونا در ایران و همسایگان آن نیز توجهات به خصومت آمریکا و ایران را کاست. با این حال، در ماه مارس یک مورد دیگر از حملات رخ داد که منجر به کشته شدن دو آمریکایی دیگر و یک شهروند انگلیس و همچنین سه سرباز عراقی، یک غیرنظامی عراقی و چند عضو شبه نظامی شد. نیروهای آمریکایی اکنون از سه پاسگاه دورافتاده در عراق خارج شده و در شهر نسبتاً امن کردستان اربیل و پایگاه هوایی اسد در خارج از بغداد جایگاه خود را مستجکم کرده اند. ایالات متحده همچنین برای دفاع از این پایگاه ها در برابر موشک های شبه نظامی ،ـآتشبارهای موشکی پاتریوت را وارد کرده است.
تصمیم به قتل [شهید]سلیمانی و [شهید] المهندس واكنشی افراطی به تحریكات ایرانی ها بود، همین حضور طولانی مدت ارتش آمریكا در عراق را اگر غیرقابل تحقق نباشد بسیار دشوار كند. این بحران در شرایطی اتفاق افتاد كه عراقی ها در خیابانها علیه نفوذ بیش از حد ایران در كشورشان اعتراض میکردند. همین است که این ترور را حتی از لحاظ استراتژیك نیز زیر سؤال برد. یک شبه ورق برگشت و موضوع فقط ایالات متحده شد و نه ایران.
با این وجود، هنوز هم می توان نفوذ ایالات متحده را در عراق حفظ کرد و به عراقی ها گزینه ای جایگزین برای سلطه کامل ایران ارائه داد. این هدف با تلاش برای از بین بردن تنش ها با تهران پیش می رود. حداقل ، برای مقابله با هر گونه تحریک توسط گروه های تحت حمایت ایران به گونه ای که سیاستمداران عراقی را با نقض حاکمیت کشورشان تحقیر نکنند. در حالت ایده آل، ایالات متحده باید سیاست «فشار حداكثر» در قبال ایران را كه به اهداف اعلام شده خود نرسیده، بازبینی كنند. ایران بیشتر از گذشته در منطقه تهاجمی شده است و به توسعه موشک های بالستیک - از جمله اولین پرتاب ماهواره موفقیت آمیز - ادامه می دهد و برنامه هسته ای خود را تسریع کرده است. فشارهای بیشتر یا به جنگ منجر خواهد شد که تندروهای ایرانی را تقویت خواهد کرد. به نظر نمی رسد حتی یک پاسخ اولیه سخت به کرونا شانس تغییر رژیم را افزایش داده است. در هر صورت ، این بحرانها تسلط اقتصادی و سیاسی سپاه پاسداران ایران را افزایش داده است.
ایالات متحده می تواند از این بیماری همه گیر به عنوان فرصتی برای ایجاد حسن نیت به سمت ایران استفاده کند. در حالی که دولت ایران چنین پیشنهادهایی را رد کرده است، ولی این امر برای مردم ایران که نظراتشان نسبت به آمریکا و شهروندانش از نظر تاریخی بسیار مثبت تر بوده است، مفید خواهد بود. واکنش خنثی ایالات متحده در مورد اولین معامله توسط اینستکس اولین قدم خوب بود و راهنمایی های بیشتر اوفک در تسهیل در تهیه دارو و دستگاه های پزشکی به تهران حرکت خوبی بود. همچنین آمریکا باید به ایران اجازه دریافت وام اضطراری مورد درخواست خود را از صندوق بین المللی پول را بدهد تا بتواند به درآمد منجمد شده در بانک های خارجی برای تجهیزات پزشکی دسترسی داشته باشد.
با این حال، حتی در صورت عدم پیشرفت واقعی در روابط آمریکا و ایران ، هنوز هم می توان عراق را از وسط خصومت ها دور کرد. این امر ایالات متحده را ملزم می سازد نیروهای خود را در عراق به میزان قابل توجهی کاهش دهد و نقش سربازان باقی مانده را به آموزش و عملیات ضد داعش محدود کند. ایران نیز به نوبه خود باید متحدان عراقی خود را از حمله به اهداف آمریكا باز دارد و به الكاظمی فرصتی محكم برای ایستادن در دولت جدید بدهد.
با توجه به ارتباط طولانی ایران با شیعیان عراقی و کردهای مخالف حکومت صدام حسین ، از سال 2003 تاکنون بسیاری از سیاستها بدون ایران در سیاستهای عراق رخ نداده است. ایالات متحده فرصت های همکاری یا حداقل اجتناب از خصومت ایران را به واسطه آنهایی که در دولت آمریکا بر این باور بودند که می توانند تغییر رژیم را در تهران رقم بزنند، از دست داد. اشتباهات دیگر - از جمله منحل کردن ارتش عراق ، عدم محافظت از زیرساخت های عراق در برابر غارت و ایجاد سیستم سیاسی مشابه لبنان در عراق، با مقام های برتر برای جناح های قومی - مذهبی - کشور را به درگیری های فرقه ای انداخته و توانایی ایران را در دستکاری سیاسی افزایش داد. تحولات با این وجود، خاطره تهاجم سال 2003 ناپدید می شود، جوانان عراقی بیشتر تمرکز خود را بر ساختن یک جامعه با رویکرد کمتر فرقه گرایانه که شغل و سایر مزایای اقتصادی ملموس را فراهم می آورد، گذاشته اند. آنها از مداخله ایران ناراحت هستند و می خواهند با دنیای عرب و فراتر از آن ارتباط برقرار کنند.
ایالات متحده می تواند با دور نگه داشتن عراق از جنگ با ایران، از این روند حمایت کند تا سیاستمداران، بازرگانان و مقامات امنیتی عراق بتوانند به نوعی روابط سازنده با آمریکایی ها را حفظ کنند. مداخله ایالات متحده در عراق هزاران نفر از زندگی آمریکایی ها و ده ها هزار نفر از عراقی ها و همچنین میلیارد ها صندوق مالیات دهندگان آمریکایی را خرج کرده است. برای کسانی که از زمان حمله تاکنون جان خود را از دست داده و قربانی کردند، ایالات متحده باید راهی پیدا کند تا بیشتر نیروهای نظامی خود را با عزت عقب بکشد. در غیر این صورت ، اعتبار و نفوذ آمریکا در سراسر منطقه به نفع ایران ، چین ، روسیه و داعش محو خواهد شد.